گاهی فکر میکنم درد واقعی نه زخم پوست بلکه قلب شکسته ای هست که پشت نقاب خوشحالی هست و ترس از ان داری که مبادا از قلب شکسته ام سودی ببرند مرور ان درد واقعی هست که هر زخمی عمیق باشد این زخم عمیقترین ان است که گاهی.زخم پوست را هم فراموش میکنی و به گذشته سفر میکنی با یاداوری انها اشک میریزی و بیشتر...
تنها بودم
بی روح بودم
پیدا کردم خودمو از شکسته ها چرا غممو قایم کردم ترس ، غم بخشی از وجودمه چرا پنهانش کردم باید میزاشتم لبه های ناهموارش افتاب بخوره باید اغاز کنم فکر کردی بدونت میشکنم اره درست فکر کردی شکستم بدم شکستم ولی خود واقعیمو از این شکسته ها پیدا کردم🥲