آخرین محتوا توسط KHAZAAN

فصل اول <جلسه‌ی تراپی> سرش را به نشانه‌ی تشکر بابت استکان‌های کوچک مملو از چای خوشرنگی که زیبا، منشی دفترش برایشان آورده بود؛ تکان داد. نگاهش را دوباره روی مرد ژولیده‌ی میان‌سالی که مقابلش بر صندلی چرم اتاق نشسته بود دوخت. انگشتان کشیده‌اش که در هوای بهمن ماه، یخ بسته بود را اطراف استکان چینی...

مقدمه: ول معطل است تقویم، که خیال می‌کند هرروز را می‌گذراند بر ما؛ بی‌‌آن که بداند، گاهی می‌مانیم... . در یک تاریخ در یک روز در یک ساعت و هرروز مرورِ دوباره می‌کنیم. حال می‌خواهد مرورِ دوباره‌ی یک نگاه باشد یا یک حرف یا حتی یک سلامِ ساده! ول معطل است تقویم که نمی‌داند ما گاهی، در تمامِ روزهایش...

سلام وقتتون بخیر درخواست تایید رمان دارم

عنوان: چهارمِ شهریور نویسنده: خزان ژانر: اجتماعی، روانشناختی، تراژدی ناظر: @مینِرا خلاصه: زندگی ما انسان‌ها شالوده‌ای از مجموعه تصمیم‌هایی‌ست که در طول این جاده‌ی پر پیچ و خم، می‌گیریم و بر مبنای آن پیش می‌رویم. انتخاب‌هایی که هر یک عواقبی در پی دارند و خوب و بد پای خود شخص نوشته خواهند شد. و...

تسلیت میگم امیدوارم روحشون در آرامش باشه

تولدتون مبارک💙

نمیشناسمت ولی تولدت مبارکککککک ایشالله فسیل شدنت 454.gif 454.gif

والا تو اینجی یکی بربری کنجدی @AhOrAh یکی پرابهتمون @Negãr.d

من الان ۱۷ سالمه و یادم نمیاد تو ۱۶ سالگی قاطی مرغا رفته باشم!

از ته دللللل یادم نیست

خوشبختی یعنی این حس که با کمکت به اهدافشون رسیدن و بعد کنارت گذاشتن خفت نکنه یعنی وقتی سرت و میچرخونی نبینی یکی داره از پشت با خنجر بهت نزدیک میشه یعنی ادمای دورو برت واسه خودت بخوانت نه واسه اینکه میتونی یه سودی براشون برسونی یعنی اجازه بدن قکرت راحت باشه یعنی احساس تنهایی نکنی یعنی خودتو دوست...

هیچوقت پرخوری نکن خیلی چیز بدیه لعنتی!!

نوچ نوچ نیلوفر

نه باو غنچه

رفیق قدیمی 454.gif صالح صالحی