ما هادی یک سال و نیم بپد رفتیم پیاده روی اربعین!! البته اون زمان اربعین تو آبان بود و گرم نبود آنچنان، حتی شباش سرد بود. کرک و پر همه ریخت ، همه ماستهاشون رو کیسه هم کردند، البته هادی کلا تو دسته بچه های تو ماشین خواب و توکالسکه خواب و اروم بود ، الان مهدی یکم بدقلقه جرات نکردیم پیاده روی...