آخرین محتوا توسط آیکان

  1. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    بغض‌هایِ سینه‌ام پایانِ خوشی نیستند رفتی و با خود نبردی، خندهایت چیستند جای تو خالی‌ست در هر واژه، در هر شعر من در نفس‌هایم خیالیست آن خیالات کیستند
  2. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    نام آن مردی که شد هم‌سر به دستت، چیست، راست؟ آشنا یا غم؟ خودت پاسخ بده، بی‌اشتباست؟ چند شب باید بخوابم تا فراموشت کنم؟ یا بگو چند آسمان باید بگرید، دل خطاست؟
  3. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    مانده‌ام در کوچه‌های بی‌تو، بی‌نام و نشان بی تو غمگینم، سکوتم، کودکی‌ام بی‌نهان خانه ساکت، عکس‌ها گریان، زمان افتاده است دل به هر دیوار می‌کوبد، ندارد ارمغان
  4. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    رفتی اما خواب‌هایم را نگفتی ترک کن سایه‌ات ماند و نگفت ز دل دلی را درک کن هیچکس باور نکرد این قصه‌یِ آیینه را که چرا باید ز حالِ دل بگویند شک کن
  5. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    دختر خورشید بودی، شعله می‌تابید ز تو حاله‌یِ خورشید بودی فاله می‌خوابید ز تو من چه کردم جز جنون؟ جز عشق پاکِ بی‌نقاب؟ کودکی غمگین بودی، غم می‌کاوید ز تو
  6. آیکان

    تولد تولد مهربان ترین سارا

    تولد تولد تولدت مبااااااارک مامی قشنگم ابراز علاقه به سبک یاسین هم خودت تو ذهنت انجام بده اینجا جاش نیست😂💚💚💚💚 ایشالا به هرچی میخوای برسی و امسال بهترین سال زندگیت باشه
  7. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    کاش آن لحظه که گفتند: بر دلِ او دل نبند می‌شنیدی ضرب قلبی را که می‌میرد بلند با نگاهی سرد گفتی: «چاره‌ای جز این نبود» لیک من دیدم درونت شعرهایی بی‌گزند
  8. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    شعر می‌گویم برایت از شب بی‌سرگذشت تا بدانی ز خیالت این دلِ من درگذشت پرده از چشمت نمی‌افتد، هنوزم در نظر با تمام رفتنت در من، تو هستی، مثل دشت
  9. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    دامنت را بستند از نامحرمی آیینه‌سان چشم‌هایِ بسته‌ات می‌رفت، چون آیین‌دان عطر تو در خانه جا ماند و ز آن جانِ من با تو رفت، هرچند جسمم ماند در بالینِ آن
  10. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    گفتمش: «دنیای بی‌تو تار و خاموش است، نیست؟» گفت: «من هم زخم دارم، کارِ دل خاموش ز چیست؟» گریه می‌کردی ولی با اشک، لبخندت شکفت مثل ماهیست در دلِ برکه، غمش اما ز کیست...
  11. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    دست مردم بود و تقدیر و سکوتِ سرد شب دل برید از ما و دل کندن نبود آسان ز تب مادرت گفت: «این به نفع توست، باید بروی» پدرت گفت: «عشق یعنی بازی‌ای بی‌منتهب»
  12. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    رفته‌ای با گریه، بی لبخند، بی نام و نشان مانده‌ام تنها، میان سایه‌ها، در آسمان باد شب پیچیده در یادم به عطر موی تو هرکجا رفتم، تو بودی، من نبودم در جهان
  13. آیکان

    در حال تایپ مجموعه شعر نایارا | به قلم محمد یاسین نصرتی

    ~به نام خالق عشق~ عنوان اثر: نایارا کاتب: محمد یاسین نصرتی(شاهیاس) در ژانرِ: عاشقانه، تراژدی به قالبِ: غزل(دنباله ‌دار) دیباچه‌ای بر اثر: در شب‌های بی‌ستاره، آنجا که حتی ماه هم از غمِ عشقی نافرجام پنهان شده، قلم به رقص درآمده تا قصه‌ای بگوید از عشقی که از دست رفت. قصه‌ای از وصال و هجران، از...
  14. آیکان

    دنباله دار اگه بخوای به قبلی یادگاری بدی، چی میدی؟!

    گردنبندی که روش نوشته باشه یاسین -2-37-=}
عقب
بالا پایین