به نام او که منتقد اعمال ماست
سلام و احترام خدمت نویسنده محترم
عنوان دلنوشته:
عنوان دلنوشته باید همخوانی درست و منطقی با ژانر و محتوای دلنوشته داشته باشد و همین سازگاری با محتوا و ژانر، یک پوئن اصلی و مثبت است که با تبحر نویسنده محترم عنوان با محتوا و ژانر همسو بود و ارتباط منطقی و مستقیمی بین محتوا و عنوان وجود داشت که در ارتباط با نامه های برای دخترکی بود.
عنوان های بلند و جملهای معمولا عناوین مناسبی نیستند و زود از یاد ها میروند. عنوان به علاوهی کوتاه بودن، باید جذاب و گیرا نیز باشد که نام دلنوشته از لحاظ کمیت استاندارد و به دور از کلیشه بود.
مقدمه:
مقدمهی یک دلنوشته؛ باید جمع بندیای کوتاه و مختصر از کل دلنوشته باشد و به خواننده بگوید که در طول دلنوشته با چه چیز هایی مواجه میشود. یعنی مقدمه باید حس و حال نویسنده و دلنوشته را به خواننده انتقال دهد. آرایه های استفاده شده در مقدمه متناسب بودند و مقدمه با ژانر و محتوای اصلی همخوانی داشت اما قالب دلنوشته رعایت نشده بود.
ژانر :
ژانر به درستی انتخاب شده بودند.
جلد :
اثر دارای جلد نبود.
کمیت و کیفیت کاربرد آرایه های ادبی:
در یک نوشته، میزان و چگونگی استفاده از آرایه ها از اهمیت بسیاری برخوردار است. یعنی یک درنوشته باید با تشبیه، تضاد، جان بخشی، مجاز، استعاره و.... همراه باشد و در سفر نوشتن، این آرایه ها میتوانند همراه و راغب های خوبی برای ادامهی سفر خواندن باشند. پس استفاده از آرایه های و کیفیت و کمیت آن، یک پوئن مثبت برای نویسنده و تعیین سطح قلم او است که در اینجا شاهد آن هستیم که نویسنده از جملاتی کلیشه ای اما زیبا استفاده کرده است .
مانند:
گویا من تمام پدرانی بودم که به ازای عمر خود کار کردند و عمرشان کفاف قرصِ نانِ شب را نداد.
ویا
مثل عاشقی که به چشمان دخترِ کدخدا دل باخته است،
که البته اینجا بهتر بود نوشته شود مثل رعیتی که به چشمان دختر کدخدا دل باخته است
و...
محتوا:
محتوای پارت های یک دلنوشته، میتوانند بزرگترین و اصلی ترین راغب ها برای ترغیب خواننده به خواندن دلنوشته باشند. متحوای پارت باید دارای آرایه های ادبی، هدف سازی و موضوع جالب باشد و حس نویسنده را به خواننده منتقل کند. وقتی خواننده از خواندن پا*رتی از یک دلنوشتهی غمگین؛ غم را حس کند، میتوان گفت محتوای آن دلنوشته از سطح خوبی برخوردا هستند. که البته باید این انتقال حس و حال در همه پارت ها مشاهده شود.
در این دلنوشته آرایه های ادبی مورد استفاده قرار گرفته بود و هدف نویسنده نشان دادن عجز و ناتوانی اش نسبت به روزگار و بازگوی آن بصورت نصیحت برای دخترکش بود.
با این حال موضوع نوشتن نامه به دخترک کلیشه ای بود و دوماً یک احساس منفی را به خواننده القا می کرد چرا که بطور مستقیم از واژهای منفی استفاده شده بود .
اندازهی هر پارت از دلنوشته:
اندازهی پارت های یک دلنوشته یکی از مهمترین رکن ها برای تعیین سطح قلم آن دلنوشته است. اندازهی پارت ها باید نرمال باشد. یعنی نه آنقدر زیاد که خواننده را در نیمهی راه از خواندن ادامهی آن خسته کند و نه آنقدر کم که خواننده حتی حس نوشته را درک نکند. محتوای نرمال یک پارت از دلنوشته حداقل باید سه خط باشد در این دلنوشته شاهد پارت گذاری متناسب بودیم.
علائم نگارشی:
علائم نگارشی مطلوب بودند اما ایرادات نوشتاری وجود داشتند. نویسنده محترم اول اینکه خیلی از کلمه جوجه استفاده کرده بودند که متناسب متن ادبی نبود یک حالتی به وجود آمده بود که انگار در یک مهمانی رسمی که همه کت و شلوار پوشیده اند یک نفر با شلوارک و تیشرت آمده.
نکنه دوم اینکه همیشه فعل در آخر جمله قرار میگیرد مگر برای حذف قرینه و زیبایی متن که اینجا بر زیبایی نیافزوده بود مثل:
مثل عاشقی که به چشمان دخترِ کدخدا دل باخته است، نگاه میکنم و صدایم در نمیآید، ناتوان شدهام جوجه.
که اگر کلمه جوجه به اول متن منتقل میشد بهتر بود . مثلا
جوجه جان ناتوان شده ام مثل.....
زاویه دید:
از مهمترین ارکان تعیین سطح قلم یک نویسنده زاویه دید آن نویسنده در نوشتن است. یعنی نویسنده از دید اول شخص آن نوشته را نوشته یا از دید سوم شخص! البته در نوشتن دلنوشته، بیان محتوا از زبان اول شخص جذاب تر است! که در دلنوشته زاویه دید به خوبی از زبان اول شخص تا آخر نوشته رعایت شده بود.