تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید
مجموعه رمان کابوس افعی_جلد سوم|حسرت در شکوه اثر فاطمه سادات‌ هاشمی نسب

دانلود مجموعه رمان کابوس افعی_جلد سوم|حسرت در شکوه اثر فاطمه سادات‌ هاشمی نسب 2024-05-27

– کاش همون روز مرده بودی آدارایل! کاش مرده بودی!

آدارایل که با این فریاد بیرحمانه ی هایدرا بیشتر شوکه شد، زانوانش لرزیدند و بر روی خاک های خونین زیر پایش سقوط کرد. زانو زده، با بغض به چشم های خاکستری رنگ هایدرا خیره شد. او واقعا مع*شوقه ی سابقش بود؟ هایدرا، او تغییر کرده بود اما چرا؟ باورش نمیشد نه… به سینه اش نگاه کرد، تیری که درون سینه اش فرو رفته است، واقعا هایدرا آن را از کمان رها کرده بود؟

باورش سخت اما حقیقی ست… آدارایل با بغض سنگینی که درون گلویش نشسته بود، سرش را مجدد بالا آورد. به هایدرا خیره شد و ل*ب زد:

– چرا… تو…

هایدرا رویش را از او گرفت، بی توجه به آن همه خونی که دارد از دست می دهد، به اژدها تبدیل شد. دمش را محکم بر زمین کوبید و با صدایی ضخیم و به شدت وحشتناک گفت:

– اگر همون روز چشم هام رو باز می کردم و تو رو از مرگ نجات نمی دادم، الان اینجا نبودیم!

سپس با غرشی از سر تنفر بی نهایتی که به آدارایل داشت، بال هایش را گشود و به دل آسمان، به دل غروب غم انگیز امروز حومورا صعود کرد. آدارایل که به شدت خون ریزی داشت، هیچ کاری از دستش بر نمی آمد. تیر درست در قلبش فرو رفته بود. نمی توانست کاری کند مگر آن که منتظر مرگ بنشیند. چشم هایش را با درد بست، اشک هایش جاری گشته و سقوط کردند. دست لرزانش را بر سینه اش کوبید، با بغضی که شکسته بود میان هق هق هایش نالید:

– این نباید آخرش باشه، نه… .
  • پسندیدم
واکنش ها : امیر احمد
ارسال کننده
سادات.۸۲
دانلود ها
13
بازدیدها
26
اولین انتشار
آخرین بروزرسانی
امتیاز
0.00 star(s) 0 امتیاز

آثار بیشتر از سادات.۸۲

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8