اصول نظارت رمان
علائم نگارشی ۲
سه نقطه(...)
زمانیکه بخواهیم از نام بردن مواردی صرف نظر کنیم، از سه نقطه استفاده میکنیم.
مثال: ماشا... انسان هنرمندی هستید.
علامت سوال (؟)
در پایان جملات پرسشی میآید؟
مثال: آلاسکا کجاست؟
علامت تعجب (!)
نشان آن است که حالتی عاطفی چون تعجب بیان شدهاست.
مثال...
بهنام نوازندهی سرود واژگان
تیم نظارت رمان انجمن کافه نویسندگان در نظر دارد، تعدادی ناظر رمان جذب نماید.
ناظرین رمان جهت بررسی نکات نگارشی و تایپی رمانهای نوشته شده در انجمن با تیم نظارت همکاری میکنند.
بررسی و مطالعهی آثار نویسندگان قطعا در بالندگی قلم ناظرین نیز تاثیر بسزایی خواهد داشت...
1. چه عنوانی می تونه گویای چیزی باشه که هستی؟
جادهی یکطرفه
2. ژانرت چیه؟
تخیلی، هیجانی، عاشقانه
3. عنوان فصل های زندگيت چیه؟
آرزو
شکست
بیدار
اکتشاف
4. عکس روی جلد و پیش گفتارت چطور؟
5. آیا افراد به خوندنت جلب می شن، این جلب شدن چجوريه؟ بله، برخی افراد به شدت علاقمند میشن
6. سه جمله اول...
در یک صبح دلانگیز تابستانی صدای نابهنجار تلفن همراه، خواب خوش را از چشمان مجید سوزوکی ربود. وی پیش از آنکه کلمات رکیک را نثار روح کسی نماید، ناچار با لم*س صفحهی موبایلش تماس را برقرار ساخت. این تماس در چنان لحظهی باشکوهی حقیقتا زندگی سوزوکی را دگرگون ساخت. او به محض اطلاع از پایان سالهای...
عنوان: ستارگانِ تبهکار
نویسنده: حمیده حضرتی
ژانر: جنایی، اجتماعی، عاشقانه
ناظر: @@yasaman.Bahadory
خلاصه
آنجا هیچ راهی به بهشت نداشت! هر قدر دست و پا میزد بیشتر فرو میرفت.با هر ترفیع، مدالهای پستی و رذالت را بر گردنش میآویخت. گرچه او نیز یک قربانی بود؛ اما کدامین محکمه گناهان او را به این...
درحالیکه افزایش مداوم دمای کرهی زمین، تحمل روزهای تابستان تنوری را هر لحظه ناممکن و دردناکتر مینمود، مجید سوزوکی به این مهم دستیافت که دیگر با کندن رکابی چرک و به نمایش گذاردن خالکوبی پرابهت (( رفیق بیکلک مادر)) کاری از پیش نخواهد برد. در لحظهای تاریخی و درست زمانیکه تام کروز در ماموریت...
۲۳.ناقوس تن
چه کسی میدانست مرا
پس آن حصاری که میپیوست
به شفقهای رنگین طلوع
به نوای سنگین سقوط
که ناقوس آویخته بر تنم را
بر اهتزاز معبدی مرتفع
روییده بر بوتههای موهوم
کز صعود شکافهای سرم
در شکوهی سترگ مینواخت
تلاقی کدام فروغ نامنتها
چراغهای آویخته بر شقیقهام را
آبستن مینمود ز آفتاب...
بهنام نوازندهی آوای واژگان
۱۳\۵\۱۴۰۳
بررسی رمان کاراکال
صفحه ۶
پارت ۶
همهچیز برای آن که دنیا را در پیش چشمانش سیاه و سفید ببیند، محیا بود. ( مهیا بود).
پارت ۷
موردی نبود.
پارت۸
موردی نبود
پارت ۹
موردی نبود.
پارت ۱۰
موردی نبود.
پارت ۱۱
فیالواقع، کارهای زیادی برای انجام دادن باقی مانده...
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
کاراکال
صفحه ۶
پارت ۶
همهچیز برای آن که دنیا را در پیش چشمانش سیاه و سفید ببیند، محیا بود. ( مهیا بود).
پارت ۷
موردی نبود.
پارت۸
موردی نبود
پارت ۹
موردی نبود.
پارت ۱۰
موردی نبود.
پارت ۱۱
فیالواقع، کارهای زیادی برای انجام دادن باقی مانده اما حالا او کجا بود؟ ( باقیمانده،...