نتایح جستجو

  1. بی صدا

    دفترکار [ دفتر کار تدوینگر malihe ]

    به نام خدا زین پس آثار تدوین شده توسط @malihe در این تاپیک ارسال خواهد شد. تنها مدیران تالار و تدوین‌گر حق ارسال پست در این تاپیک را دارند. لطفا اسپم نفرستید. |مدیریت تالار تدوین|
  2. بی صدا

    دفترکار [دفتر کار تدوینگر marym ]

    به نام خدا زین پس آثار تدوین شده توسط @marym در این تاپیک ارسال خواهد شد. تنها مدیران تالار و تدوین‌گر حق ارسال پست در این تاپیک را دارند. لطفا اسپم نفرستید. |مدیریت تالار تدوین|
  3. بی صدا

    نقدانه سری ۴۷|zhina

    ژینا که نقد نداره همش تعریف و تمجیده -53-؟"_} Tea
  4. بی صدا

    صندلی داغ سری ۱۲۷|melica

    سلام خیلی اهل سوال پیچ کردن دیگران نیستم واقعیت ولی چون دعوتم کردی چندتایی سوال می‌پرسم Tea ۱. از کی نویسندگی رو شروع کردی؟ ۲. چندتا نوشته الان داری و کدوم رو بیشتر از همه دوست داری( اگه دوست داری چراش هم بگو ) ۳. نویسنده‌ها و کتاب‌های مورد علاقه‌ت چیه؟ ۴. از نوشته‌های من خوندی-2-35-؟ اگه...
  5. بی صدا

    فراخوان جذب تدوینگر | همراه با آموزش

    گپی با شما ایجاد خواهد شد
  6. بی صدا

    در حال تایپ رمان مترو | بی‌صدا

    و درآن همهمه، دیگر آن صدا که خودش مرا زنده‌ کرده بود، به سکوت رسیده بود؛ خاموش، چون تونل‌های بی جان، بی‌صدا چون من و گویی آن هم به همان تنهایی که قبل از آن نوا داشتم، رسیده بود. هر چه در این‌ آدم‌ها می‌نگریستم، خود را می‌‌یافتم؛ کور، خشمگین و چون کبوتری بی بال و پر که برای زندگی‌اش دلیل...
  7. بی صدا

    در حال تایپ رمان مترو | بی‌صدا

    آنقدر غرق خیال شدم که حواسم از صدای گوش خراش ترمز مترو پرت شد. همچون اسبی که پس از ناسازگاری‌ها و پرش‌های بسیار، بر سوارش تسلیم شود، رام می‌شد. با توقف کاملش، سیلی از مسافران روبه روی درب‌های واگن‌ها ایستاده بودند، چون آبی که پشت سد جمع شود، منتظر باز شدندش بودند. همه پشت یک در بودند، اما باز به...
  8. بی صدا

    در حال تایپ رمان مترو | بی‌صدا

    تنها من بودم که آنها را در حالی که چون موش‌های کور در تونل‌های مترو بالا و پایین می‌رفتند می‌دیدم، همانطور که گفتم، بودند اما نه اینجا. آنها در این قسمت تنها بدن‌هایی بی جان بودند که وقتی راه را به پایان می‌رساندند و به مقصد می‌رسیدند تازه از پشت نقاب‌هایشان، زندگیشان را پیدا می‌کردند. برایم...
  9. بی صدا

    در حال تایپ رمان مترو | بی‌صدا

    فصل اول شاید منتظر در چشمان من، تنها تونلی سیاه و تیره دیده می‌شد. نه اینکه چیز دیگری هم باشد، تنها همان بود؛ نگاهم مستقیم به تونل سیاه و تاریک بود و تنها صدایی از آن همهمه‌های همیشگی مردم می‌توانست کمی از جو سنگین آنجا بکاهد. درواقع برای کسی دیگر سیاهی این تونل‌ها جالب نبود، حتی برایشان مهم...
  10. بی صدا

    در حال تایپ رمان مترو | بی‌صدا

    به نام راوی، جان و جهان‌ها مترو روایتی از یک سفر محمد مهدی گودرزی | بی‌صدا نوشته شده در آن روز‌هایی که دنیایمان در آتش جنگ فرو رفته بود. ۱۹. ۴ . ۱۴۰۴ مقدمه: آن، تنها یک سفر بود؛ این قطار می‌آید، می‌ایستد و می‌رود، به حکایت آدم‌ها شبیه نیست؟ می‌آیند، می‌زیستند و می‌روند؛ آنچه مهم است این...
  11. بی صدا

    اطلاعیه درخواست [بنر و پوستر]

    سلام درخواست بنر برای دفترکار تدوینگر
  12. بی صدا

    در حال تایپ رمان مترو | بی‌صدا

    عنوان: مترو ژانر: اجتماعی سبک: رئال نویسنده: محمد مهدی گودرزی | بی‌صدا خلاصه: مترو، روایتی از یک سفر؛ سفری که شاید بار‌ها آن را تجربه کرده‌ایم اما، این سفر در عمقی از معنا گذرانده می‌شود؛ این قطار می‌آید، می‌ایستد و می‌رود، به حکایت آدم‌ها شبیه نیست؟ می‌آیند، می‌زیستند و می‌روند؛ آنچه مهم...
  13. بی صدا

    فراخوان جذب تدوینگر | همراه با آموزش

    گپی با شما ایجاد خواهد شد
  14. بی صدا

    فراخوان جذب تدوینگر | همراه با آموزش

    گپی با شما ایجاد خواهد شد
  15. بی صدا

    فراخوان جذب مدیر تخصصی و عمومی {۱۴۰۴}

    اعلام آمادگی تالار شعر
  16. بی صدا

    فراخوان جذب تدوینگر | همراه با آموزش

    گپی با شما ایجاد خواهد شد
  17. بی صدا

    روزنامـه روزنامه تیرماه 1404 | شماره 1

    خسته نباشید به هم گروهی‌ها -53-؟"_}
  18. بی صدا

    فراخوان جذب تدوینگر | همراه با آموزش

    گپی با شما ایجاد خواهد شد
عقب
بالا پایین