نتایح جستجو

  1. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    نفس‌های عمیق می‌کشم تا بچه‌ قلب کوچکم کمتر بی‌قراری کند اما... . امان از این اما ها که نمی‌شود پشتش قطار‌قطار جمله‌ی قلمبه‌سلمبه ردیف کرد. حتی نمی‌شود حسی که هست را تعریف کرد، فقط باید سکوت کنی تا مانند بچه‌ای لجباز که برای خواسته‌اش گریه می‌کند و پا می‌کوبد تا به هدفش برسد، گریه کند و بگوید تا...
  2. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    مثل آدمی شده‌ام که آتش گرفته، اگر بایستد، می‌سوزد. اگر بدود بیشتر می‌سوزد. در ذهن مشوشم در روز و شبم، پشت قلب بی‌قرارم، پشت چشم‌های منتظرم، پشت نفس‌های عمیقم، پشت همه‌چیزم فقط یک جمله تکرار می‌شد؛ ای‌کاش در میان همه‌‌ی چیزهای تلخ زندگیم تو یک حبه قند باشی، شیرین‌تر از عسل و گوارا تر از شیر مادر.
  3. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    نیــاز دارم که اتفاقی برایم بیفتد به حلاوت حضورت و از من بپرسند:«خب بگو ببینم‌ الان‌ چه‌ احساسی داری؟» و من‌‌ در جواب‌ بگویم: «صدقه سر حضورش، ســــر از پا نمی‌شنــــــاسـم.»
  4. آیسان

    مشاوره ایده پردازی

    سلام خانم زهرا رمضانی عزیز در ابتدا ممنونم از زحمات شما و وقتی که برای بنده میزارید در حقیقت من می‌خوام یه داستان بنویسم راجب خودشناسی یعنی داستانی که توش این سوالات مطرح بشه من کیستم؟ از کجا آمده‌ام؟ در این جهان پهناور چه رسالتی دارم؟ این جهان چگونه و با چه هدفی خلق شده؟ این جهان خالقی دارد...
  5. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    نمی‌دانم چون به تو فکر می‌کنم باران می‌بارد، یا به تو فکر می‌کنم تا باران ببارد، اما تو جوری در قلبم نشسته‌ای که انگار از اول خانه‌ی تو بوده و به من اجاره دادیش تا زنده بمانم.
  6. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    و تو وحشی ترین آرام جهان هستی. در نهایت سکوت با آن نگاه وحشیت بره‌ی جانم را دریدی و با آن لبخند مظلوم اما طغیانگرت طوفانی در زندگیم کردی که هیهات و هیهات!
  7. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    ای‌یوسف زلیخا! قلب من مصر است و تو عزیز آن، ای‌کاش بودی تا تمام جهان را نذر چشمانت می‌کردم، کاش در کنارم بودی و تمام زیبایی‌های جهان را قربانی لبخند حلوا و قندت می‌کردم.
  8. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    این روزها در آسمان زندگیم کسوف شده، تا به حال کسوف دیده‌ای؟ می‌دانی کسوف چیست؟ ماه جلوی قلب می‌آید و قلب دیگر نوری از خودش نمی‌تاباند. روز روشن تبدیل به شب تاریک می‌شود.
  9. آیسان

    اطلاعیه [ تاپیک جامع درخواست جلد ]

    سلام و خداقوت درخواست طراحی جلد دلنوشته دارم Thread 'دلنوشته وحشی آرام | به قلم یسان' https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86.35255/
  10. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    ای‌کاش اگر روزی به زندگیم، حتی به جانم نیاز داشتی بیایی و همه‌ی آن‌ها را بگیری. ای‌کاش می‌توانستم همه‌ی غم‌های دلت را بگیرم و بگذارم در قلب خودم و همه‌ی شادی قلبم را بگذارم در قلبت که غم من هزار برابر شود تا تو خوشحال‌تر باشی.
  11. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    ای وحشی آرام من! ای‌کاش می‌دانستی بلاتکلیفی چیست، مرز میان مردن و تراشیدن دلخوشی‌های موقتی که بوی نجات می‌دهند و من را امیدوار می‌کنند به ادامه دادن، حتی به دروغ، دروغی که حتی برای چند ثانیه زیباست. مثلاً من هر روز دل‌خوشم به آمدنت و حرف زدن با تو یا شاید که باورش سخت باشد که هر لحظه که گوشی خود...
  12. آیسان

    مشاوره ایده پردازی

    سپاسگزارم راجب این موضوع مطالعه کردمدبه همین دلیل دوست دارم راجبش بنویسم جز دنیای سوفی چیز دیگه ای هم هست چون خوندمش
  13. آیسان

    مشاوره ایده پردازی

    خیلیم عالی نظرتون راجب مورد سوم چیه من هر سه مورد رو پسندیدم و مورد سوم برام جالبتر اومد
  14. آیسان

    مشاوره ایده پردازی

    سپاسگزارم حتما سقوط رو مطالعه میکنم
  15. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    تو نمی‌دانی یک نفر اینجا غرق است در دریای رویایت. و نمی‌دانی که چیست شب و باران و پاییز، به قول شاعر ما طاقت تیمار دو بیمار نداریم .
  16. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    امروز دلم عجیب هوای بودنت را دارد، در کدام نقطه‌ی سرزمینم ایستاده‌ای که باد بوی خواستنت را در سراسر وجودم پخش کرده و سرزمین دلم... . بیچاره سرزمین دلم در این هوای سرد آتش گرفته است.
  17. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    من سرزمینی آباد و سبز بودم تا تو را دیدم نگاهت مانند تانک، لبخندت مانند بمب، صدایت مانند هواپیمای جنگی، طرز رفتارت مانند پیاده نظام زرهی به سرزمین دلم حمله کرد.
  18. آیسان

    اطلاعیه | درخواست نقد دلنوشته |

    سلام و خداقوت درخواست نقد دلنوشته دارم Thread 'دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان' https://forum.cafewriters.xyz/threads/%D8%AF%D9%84%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D9%88%D8%AD%D8%B4%DB%8C-%D8%A2%D8%B1%D8%A7%D9%85-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85-%D8%A2%DB%8C%D8%B3%D8%A7%D9%86.35255/
  19. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    تو اسرائیل بودی و قلب من فلسطین بی‌پناه. درختان زیتون قلبم خشکیدند و آبادانی‌های قلبم ویران شدند. ای غاصب ویرانگر، می‌شود سرزمین دلم را رها کنی؟
  20. آیسان

    اتمام یافته دلنوشته وحشی آرام | به قلم آیسان

    نور من! حتی در تاریکی شب هم وقتی به تو فکر می‌کنم، زندگیم پر از نور می‌شود نورهای رنگی و درخشان مانند رنگین‌کمان بعد از باران.
عقب
بالا پایین