نتایح جستجو

  1. ZeinabHdm

    اطلاعیه درخواست رنک نویسنده رمان~

    درخواست رنک نویسنده رسمی داشتم رمان مژدار را تمام کردم کافه نویسندگان در حال تایپ دارم چهار داستان کوتاه تمام کردم
  2. ZeinabHdm

    فراخوان جذب مدیر تخصصی و عمومی {۱۴۰۴}

    اعلام آمادگی رده بندی اثار
  3. ZeinabHdm

    اطلاعیه درخواست نقد حرفه‌ای شورا | رمان

    درخواست نقد حرفه ای https://forum.cafewriters.xyz/threads/39753/
  4. ZeinabHdm

    خوب رمان ساقدوش | زینب هادی مقدم

    نیم نگاهی به شکوهمند انداختم، با چشمانی سرد که کمی تعجب در داخلشان دو دو می‌زد؛ خیره ام بود که گفتم: - براتون توضیح میدم. سپس از مرد تشکر کردم و جلوتر از او از درب خروجی، بیرون رفتم؛ نزدیک ماشین شدم، درب را برای او باز گذاشتم و سوار شدم؛ درب ماشین را که بستم با صدای عصبی او مواجه شدم: میشه بگی...
  5. ZeinabHdm

    خوب رمان ساقدوش | زینب هادی مقدم

    مقابل آینه ایستادم؛ وقتی یقه کت را مرتب می‌کردم؛ مرد لفاظی که روز استخدام او را دیده بودم پشتم قرار گرفت و دست به سینه از آینه خیره‌ام شد، نگاهم را از آینه گرفتم و مقابلش ایستادم؛ نگاهی به سر تا پایم انداخت و با لبخندی کش‌دار ل*ب زد: مثل همیشه خوشتیپ و جذاب. ممنونم. ببین معین جان رز به شدت آن...
  6. ZeinabHdm

    خوب رمان ساقدوش | زینب هادی مقدم

    چشمان زن در پی یافتن حقیقتی به سمتم پرتاب شد؛ بدنم را در آغو*ش گرفته، سرما در تمام تنم رسوخ کرده و عذابم میداد؛ تنها توانستم بگویم: - رویا کجاست؟! زن پوزخندی زد و از جای برخاست؛ دستانش را به صورت دست به سینه در هم کرد و پشت پنجره ایستاد؛ نفسی سخت از جان بیرون داد، تنها ل*ب زد: - رویا؟! همه‌اش...
  7. ZeinabHdm

    خوب رمان ساقدوش | زینب هادی مقدم

    مقابل زن نشسته و این بار چندمی بود که او را دیده بودم؛ کت کوتاه بافتنی سفید و شلوار کوتاه طوسی پوشیده بود؛ روسری سفید و طوسی را با عینک دور سفیدش ست کرده بود، بوی عطر شیرینش بینی‌ام را می‌آزرد؛ پوشه سبز کاغذی را روی میز گذاشت و از بالای عینک درشت روی صورتش خیره‌ام شد؛ لبخندی زد و گفت: شنیده...
  8. ZeinabHdm

    خوب رمان ساقدوش | زینب هادی مقدم

    بام تهران از این ارتفاع تماشایی است حتی اگر چراغ خانه‌ای از سوختن اهل خانه روشن است یا شاید این روشنی از داغ دل مادری نشأت می‌گیرد؛ سیگار را از گوشه لبم برداشتم؛ پوف سنگینش را بیرون دادم و نفسی عمیق کشیدم؛ صدای قدم‌های زنی و سپس متوقف شدنش کنارم من را به سمت خود معطوف کرد؛ نیم نگاهی حواله‌اش...
  9. ZeinabHdm

    اطلاعیه درخواست تگ فرعی برای رمان و داستان

    https://forum.cafewriters.xyz/threads/39753/ درخواست تجدید نظر تگ فرعی رمان اصلاحیات داخل زمان اعمال شده
  10. ZeinabHdm

    اختصاصی پرسش و پاسخِ کارگاه‌ گويندگي

    آخه گفتید توی تمرین خانگی یک متن رو به صورت خبری، تبلیغاتی و هیجانی تمرین کنیم
  11. ZeinabHdm

    پایان نقدوبررسی نقد رمان آپارتمان ۵۲ | منتقد: ZeinabHDM

    سلام خدمت نویسندگان محترم متشکرم از لطف شما سوالی بود در خدمت هستم موفق و موید باشید.
  12. ZeinabHdm

    دفترکار دفترکار منتقد رمان ZeinabHdm

    نام رمان: آپارتمان ۵۲ نویسندگان: @یاسمن بهادری @حسام.ف لینک نقد: https://forum.cafewriters.xyz/threads/41385/ تاریخ ارسال: نهم مرداد ماه
  13. ZeinabHdm

    دفترکار دفترکار منتقد رمان ZeinabHdm

    رمان کالویت نویسنده: @یاس لینک نقد: https://forum.cafewriters.xyz/th reads/41231/ تاریخ تحویل: بیست و پنجم تیر ماه ۱۴۰۴
  14. ZeinabHdm

    پایان نقدوبررسی نقد رمان آپارتمان ۵۲ | منتقد: ZeinabHDM

    ارکان نقد اولیه‌ی رمان: ۱. عنوان رمان آپارتمان ۵۲ از عنوان بر می‌آید که در آپارتمانی که احیانا شماره ۵۲ هست قراره اتفاقی بیفتد، این اتفاق که دو آدم قرار است در این آپارتمان به نوعی با هم در ارتباط باشند حالا یا ارتباط کلامی یا با سکوت با یکدیگر مچ بشوند نوعی سوال در ذهن ایجاد می‌شود خب حالا که...
  15. ZeinabHdm

    اطلاعیه درخواست تگ انحصاری برای رمان | تالار رمان

    https://forum.cafewriters.xyz/threads/39753/ درخواست تغییر تگ فرعی رمان رو داشتم ا رمان اصلاح شده
  16. ZeinabHdm

    اختصاصی پرسش و پاسخِ کارگاه‌ گويندگي

    سلام عزیزم من توی گفت و گوی تبلیغاتی با خبری مشکل دارم، چطور باید یک متن رو خبری و تبلیغاتی بگیم؟
  17. ZeinabHdm

    پایان نقدوبررسی نقد اولیه رمان کالویت | منتقد: Zeinab

    متن، احساس عاشقانه بین اهورا و مهتاب، توصیفات و... همگی خوب بودند؛ نمیگم قلم شما قوی نیست، اتفاقا بلدید کلمات را در جای مناسب به کار ببرید، تنها چیزی که این وسط کمی آزاردهنده است فقط و فقط پرداختن فضا و شخصیت هاست. مثال هم زدم، صاحب مجموعه نگهداری از دختران که پدر اهورا باشد؛ فقط یک بار و در یک...
  18. ZeinabHdm

    پایان نقدوبررسی نقد اولیه رمان کالویت | منتقد: Zeinab

    سلام و وقت به خیر خدمت شما نویسنده گرامی در مورد شخصیت پردازی: - ببینید شخصیت پردازی فقط در پرداختن توصیفات ظاهری نیست، کاراکتر وقتی به خواننده معرفی می‌شود؛ خواننده باید کاراکتر را کامل بفهمد؛ من نمیگم شما شخصیت را معرفی نکردید؛ شخصیت‌ها معرفی شدند اما دانسته‌های خواننده در مورد شخصیت‌ها اندک...
  19. ZeinabHdm

    نظارت همراه رمان ساقدوش | ناظر: mohaamad

    رمان ساقدوش رو یک هفته پیش حدود ده روزی هست که پارتگذاری کردم، دارم مینویسم و پارتهاش رو قرار میدهم، بله دارم ادامه میدهم.
  20. ZeinabHdm

    چالش [تمرین نویسندگی]9️⃣

    - می‌دونی غمگین‌تر از تنهایی خودت چیه؟! غمگین‌تر از تنهایی، آغو*ش سکوتیه که خونه‌ای خاموش رو در بر گرفته؛ آره سکوتی که توی تنهایی‌ات فریاد می‌زنه به مراتب غمگین‌تر از خود تنهاییه.
عقب
بالا پایین