نتایح جستجو

  1. Gemma

    نقد و بررسی نقد حرفه‌ای رمان مژدار | منتقد: Ʀᴇᴅ Qᴜᴇᴇɴ

    منتقد اثر شما @RED Qᴜᴇᴇɴ بودن عزیز. @ZeinabHdm بابت تأخیری که صورت گرفت عذرخواهی می‌کنم جانا.
  2. Gemma

    نقد و بررسی نقد حرفه‌ای رمان مژدار | منتقد: Ʀᴇᴅ Qᴜᴇᴇɴ

    ۱۱. فضاسازی و حال‌وهوا فضاهای داخل داستان با حس و حال توصیف شدند، به طوری که با توصیف داستان گویا خواننده در داستان وجود دارد و تمامی وقایع رو با چشم‌هاش تماشا می‌کنه‌‌. به خوبی حال و هوای جسمی و روحی شخصیت با متن هماهنگه. فضاهای داستان به زیبایی و تنوع های خاصی نوشته شدند، و تغییرهای فضا با...
  3. Gemma

    نقد و بررسی نقد حرفه‌ای رمان مژدار | منتقد: Ʀᴇᴅ Qᴜᴇᴇɴ

    رکان‌های اولیه ۱. عنوان رمان سلام عزیزدلم. اسم رمان از دو بخش مژ+دار تشکیل شده و به طوری که من فهمیدم ماه بهمن به زبان کردی مژدار هستش؛ به طور کامل اسم داستان با روایت داستان همخوانی دارد. عنوان رمان که به طور معمول ماه 11 را نشان می‌دهد به کل با روند داستان هماهنگ است و فضای سرد و برف داستان را...
  4. Gemma

    نقد کاربر نقد داستانک نبرد آتش و یخ|شهرزاد قصه گو

    بسم‌تعالی نویسنده عزیز از شما بابت انتقاد‌پذیری و احترام به نظرات دنبال‌کنندگان دل‌نوشته‌تون سپاس‌گذاریم. خواهش‌مندیم پس از ایجاد تاپیک نقد کاربران مروری بر قوانین ساب نقد کاربران داشته باشید؛ قوانین ساب نقد کاربران همچنین در صورت بروز هرگونه پرسش یا سوالی می‌توانید در تاپیک زیر مطرح کنید؛...
  5. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    سپس موهای بلوندِ کوتاه و پسرانه‌اش را با دست عقب می‌زند، انگار می‌خواهد کلافگی‌اش را پشت آن حرکت ساده پنهان کند. نگاهش کمی به در نیمه‌باز می‌چرخد و بعد مستقیم در چشم‌هایم خیره می‌شود. صدایش آرام اما پر از طعنه‌های تلخ است: -‌ پدر عرفان معتاد هروئین بود... مادر عرفان رو جلوی چشم همه کتک می‌زد...
  6. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    گیتی آرام‌تر ادامه می‌دهد: -‌ یه سال بعد... من، عرفان و مادرش توی ماسوله منتظرتون بودیم. آدونیس اون زمان به خاطر درس و دانشگاهش دیگه کمتر ایران می‌اومد. عرفان هم مثل سایه همیشه کنارش بود؛ حتی توی دانشگاه. اما اون دفعه... نمی‌دونم چرا، اصرار کرد همراه من بیاد ایران. کمی مکث می‌کند و پلک‌هایش...
  7. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    سپس دستش را به سمت آباژور کنار میز دراز می‌کند. با صدای خفیف "کلیک"، چراغ روشن می‌شود و نور زرد و ملایمی روی فضای اتاق می‌پاشد. دیوارها با قاب‌های قدیمی و پرده‌های ضخیم زرشکی پوشیده شده‌اند، بوی کاغذ کهنه و گردِ نشسته روی اشیاء، هوا را پر کرده. مبل سلطنتی قرمز با دسته‌های چوبی تراش‌خورده درست...
  8. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    آدریا دستم را رها می‌کند و من دست و پاچلفتی روی مبل فرو می‌روم، قلبم تند می‌زند و دلم می‌خواهد برخیزم و بزنم بیرون. نگاه می‌کنم به عرفان، که بی‌حرکت کنارم نشسته و هیچ‌گونه واکنشی نشان نمی‌دهد، انگار کل این تعارف‌ها برایش مانند هواست. نفس عمیقی می‌کشم و زیرلب زمزمه می‌کنم: ـ یعنی حتی نمی‌تونی بگی...
  9. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    قاشق و چنگال روی بشقاب‌ها آرام سر می‌خورند و صدای یکنواخت‌شان مثل پتکی روی شقیقه‌هایم می‌نشیند. خانواده‌ی آدونیس بی‌هیچ نگرانی، لقمه پشت لقمه به دهان می‌گذارند. من قاشق را در ظرف می‌چرخانم اما هیچ میلی به خوردن ندارم. غذا، مزه‌ی خاک می‌دهد. عرفان، خونسرد و خاموش کنارم نشسته‌است؛ حتی سعی نمی‌کند...
  10. Gemma

    نقد کاربر نقد رمان استریوتایپ | هوشنگ

    بسم‌تعالی نویسنده عزیز از شما بابت انتقاد‌پذیری و احترام به نظرات دنبال‌کنندگان رمانتون سپاس‌گذاریم. خواهش‌مندیم پس از ایجاد تاپیک نقد کاربران مروری بر قوانین ساب نقد کاربران داشته باشید؛ قوانین ساب نقد کاربران همچنین در صورت بروز هرگونه پرسش یا سوالی می‌توانید در تاپیک زیر مطرح کنید؛ تاپیک...
  11. Gemma

    نقد کاربر نقد رمان آژمان | Tiam.R، دلارام

    بسم‌تعالی نویسنده عزیز از شما بابت انتقاد‌پذیری و احترام به نظرات دنبال‌کنندگان رمانتون سپاس‌گذاریم. خواهش‌مندیم پس از ایجاد تاپیک نقد کاربران مروری بر قوانین ساب نقد کاربران داشته باشید؛ قوانین ساب نقد کاربران همچنین در صورت بروز هرگونه پرسش یا سوالی می‌توانید در تاپیک زیر مطرح کنید؛ تاپیک...
  12. Gemma

    اطلاعیه درخواست نقد داستانک

    درخواست شما رد شد! لطفاً در تاپیک درخواست نقد قصه، درخواست نقدتون رو ثبت کنید. از همراهی شما متشکریم. مدیریت تالار نقد
  13. Gemma

    اطلاعیه | درخواست نقد دلنوشته |

    سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز. منتقد شما: @marym مهلت اتمام نقد: ۹ روز از اعتماد و شکیبایی شما متشکریم. مدیریت تالار نقد
  14. Gemma

    اطلاعیه | درخواست نقد دلنوشته |

    سلام خدمت شما دل‌نویس عزیز. منتقد شما: @Chaos مهلت اتمام نقد: ۹ روز از اعتماد و شکیبایی شما متشکریم. مدیریت تالار نقد
  15. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    صدای قاشق‌ها دوباره بلند می‌شود؛ آرام، بی‌هیچ وقفه‌ای، انگار نه انگار نام آدونیس روی میز افتاده باشد. گیتی لقمه‌ای در دهان می‌گذارد و با همان خونسردی می‌گوید: ـ خب، حالا نیست که نیست. غذا رو بخورین سرد میشه. آندره دستمال سفره را باز می‌کند، بی‌هیچ‌گونه تعجب یا پرسشی، و تنها سرش را به نشانه‌ی...
  16. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    قاشق و چنگال را آرام در بشقاب حرکت می‌دهم اما حال غذا خوردن برایم جهنم شده‌است. باید آن موقع که هنوز آکینتوپسیا داشتم مرا می‌دیدند. مجبور بودم در کاسه غذا بخورم که غذا به روی سفره نریزد. طاقتم تمام می‌شود و نمی‌توانم خیال آدونیس را از سرم بیرون کنم. به اندازه‌ی کافی حوصله‌ام سر رفته‌است. صدای...
  17. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    آندره سری تکان می‌دهد و با لحنی صمیمی ادامه می‌دهد: ـ خوشبختانه دو ساعت پیش خبر دادی و تونستیم یه شام کوچیکی تدارک بدیم. چشمانم دوباره به میز می‌چرخد؛ حداقل هفت مدل غذا روی میز چیده شده، و با تعجب زمزمه می‌کنم: ـ کوچیک؟ اما در کنار این کوچک‌گویی، آندره با این‌که کامل روس است اما خیلی روان فارسی...
  18. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    عرفان با همان لحن نرم و مطمئن، اسامی را یکی‌یکی معرفی می‌کند: ـ ایشون مادر آدونیسه، گیتی بانو. من صداش می‌کنم خاله گیتی. زن موطلایی لبخندی گرم روی ل*ب‌هایش می‌نشیند و با صدایی صمیمی می‌گوید: ـ عزیزم، تو هم بگو خاله… سنی ندارم. با نرمی می‌خندد و به خودش اشاره می‌کند: ـ یه شصت و پنج ساله‌ی سرحالم...
  19. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    فضا با هر قدم گسترده‌تر می‌شود؛ نورهای گرم لوسترهای بلورین سقف، انعکاسشان را روی میز ناهارخوری می‌ریزند. میز طولانی زیر هجوم رنگ‌ها می‌درخشد: ظرف‌های نقره‌ای پر از سالادهای لایه‌لایه، بشقاب‌های چینی با تزیین‌های طلایی، ماهی دودی کنار لیموهای زرد، خاویار سیاه درون کاسه‌های کریستالی کوچک، مرغ...
  20. Gemma

    حرفه ای رمان گورستان پیوندها (جلد دوم دلیما) | Gemma

    سری به نشان تفهیم تکان می‌دهم و لبخندی کوتاه می‌زنم و سپس سایه‌ی دو زن دیگر در انتهای راهروی روشن، پدیدار می‌شود. صدای قدم‌هایشان روی سنگ مرمر عمارت طنین می‌اندازد و هر قدم‌شان با ابهتی حساب‌شده نزدیک‌تر می‌شود. اولی زنی میان‌سال است، حدود چهل ساله، با موهای مشکی صیقلی که به نرمی روی شانه‌هایش...
عقب
بالا پایین