نتایح جستجو

  1. س

    پایان همکاری [ دفتر کار ناظر ستاره سربیی ]

    به نام آفریننده ی قلم در ارتباط با رمان کایزر نویسنده آیسو ناظر ستاره سربیی در خلاصه رمان به زمان فعل ها توجه شود. اشکالات تایپی رفع شود. به علائم نگارشی توجه شود. در قسمت ژانر بین آیتم ها ویرگول گذاشته شود نه نقطه.
  2. س

    تولد تو، تولد خوبی‌هاست | معاونت انجمن

    تولدت مبارک آقا سجاد براتون آرزوی موفقیت و سلامتی میکنم
  3. س

    اطلاعیه درخواست نقد داستانک

    سلام خدا قوت درخواست نقد داستانک یاس سیاوش https://forum.cafewriters.xyz/threads/%DB%8C%D8%A7%D8%B3-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D8%B4-%D8%A8%D9%87-%D9%82%D9%84%D9%85%D9%90-%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%D8%B1%D8%A8%DB%8C%DB%8C.35103/
  4. س

    ✨تولد ستاره سربی✨

    ممنونم از شما عزیزم در کنار شما بودن بهترین حس دنیاس. خوشحالم که عضو این خانواده ی بزرگ و صمیمی هستم.
  5. س

    ✨تولد ستاره سربی✨

    ممنونم زهرای عزیز کیک هم بله حتما بزار ببینم می گیره عکسشو بفرستم:risas3:
  6. س

    پایان همکاری [ دفتر کار ناظر ستاره سربیی ]

    به نام پروردگار زیبایی ها در ارتباط با رمان نجات دهنده نویسنده : زهرا رمضانی ناظر: ستاره سربی تاریخ: ۱۷ آبان ۱- فونت رمان حتما گندم و سایز ش ۲۲ باشه. ۲-در پارت اول نوشتید به خانه ی اشرافی دید نداشت و تنها چیز که می دید جلوی پایش بود. ( درستش اینه تنها چیزی که می دید جلوی پایش بود). ۳-در برخی...
  7. س

    اتمام یافته مجموعه شعر نقش تقدیر | به قلم ستاره سربی

    مجموعه اشعار: نقش تقدیر شاعر: حمیده ح ویراستار: @pen lady قالب: نیمایی ژانر: تراژدی، اجتماعی سطح: منتخب کپیست: @ژولیت مقدمه مردی از خشم حلقه‌ی مرگ را کوبید لبخند در هراس غم‌انگیزی خشکید سرو را، تبری سخت تکان داد زن، در لحظه‌ی تلخی جان داد باز ققنوس از خاکستر سرخی برخاست
  8. س

    اتمام یافته مجموعه شعر نقش تقدیر | به قلم ستاره سربی

    شهر در پس فریادی مغموم، همچو بغض نهانی به یک‌باره شکست درد، چون نیزه‌ی باریکی در زخم شب تاریک نشست مرگ، بر ل*بِ جویِ روانی در جوار شبدرهای بی‌تفاوت خواب رفت کاش هشیار بُوَد، بدمد در رگ شهر همه‌ی صبر سحر را که درین تیره شبان ‌تیره‌ای منتظرند، خبر را باز تیر مجنونی در میان سایه‌های بید، شکافت...
  9. س

    اتمام یافته مجموعه شعر نقش تقدیر | به قلم ستاره سربی

    جان ریحانه گرفت، غیرت پوچ شما چهره‌ مرضیه شد، سُخته از سوز شما گل نرگس چشم بست، بر تمام ننگ و آه کاش‌ که لبخند مبینا وز خشم تهی نمی‌خشکید کاش که نمی‌چید، داس شاخه‌ گل سرخ را کاش که تحجر نمی‌دزدید، نفس برگ درخت را باز در قعر دریا صدفی کشت، بی‌گناه مروارید را رد خون شست، آبی دریا را موج...
  10. س

    اتمام یافته مجموعه شعر نقش تقدیر | به قلم ستاره سربی

    زنی از خوف بِزَد مُهر، بر ل*ب دخترکش مرد، بغرید به خود وز سیلی سرخ کاش! بیخِ تعصب بی‌درنگ می‌خشکید کاش سنگ غسل نمی‌داد، پیشانی دخترکی را کاش پدرش می‌دانست مردانگی‌اش نیست، جز سراب پوچ خالی کاش پدرش می‌دانست واژه‌ی مرد جاماند، پشت نیزارهای بلند گرچه سهمش بود، پلاکی زنگ زده‌ی خاکی سرخی خونش...
عقب
بالا پایین