نتایح جستجو

  1. S

    تسلیت سالروز شهادت حضرت رقیه(س)، دردانه عالم تسلیت باد?

    زنی غسل می دآد گفت:-من اینو غسل نمیکنم ، خیلی بدنش زخمی و خونیه...شآید مریضی داشته باشه و منو مریض کنه.. می‌دآنی... رقیه ‌بیماری ‌بی‌بابایی ‌دآشت تسلیت میگم
  2. S

    مناسبت ✿ لطفا امروز بیشتر لبخند بزنید ✿

    روز جهانی لبخند رو به تمام کافه نویسندگان تبریک میگم 38.gif 38.gif
  3. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/۷/11 من مثال پروانه ای هستم، که در ظلمات به دنبال جانان خود میگردد. میجویم و میجویم تا سوسو زدن شمعم را ببینم. در آن زمانه که دلبر تابناکم را جستم؛ به حدی دورش میگردم تا دلتنگیم را خاتمه دهد؛ و یا خودم را در آتش عشق او عجین می‌کنم. اگرچه تاریکی‌ها وهم انگیز‌‌ اند ولی دلارامم را آشکارا...
  4. S

    اتمام یافته دلنوشته مخمصه سودا | shadab کاربر کافه نویسندگان

    به نام خدا نام دلنوشته: مخمصه سودا نام دلنویس: shadab ژانر: عاشقانه،تراژدی ویراستار: @DiMond مقدمه: ماسوای دنیایم را تیرگی‌ها فرا گرفته؛ به جز کورسویی از قلبم که سودای تو را در اندیشه دارد! کورسویی که غل و زنجیر کرده است مرا به حبس انزوا با تو.
  5. S

    مناسبت «برد * - * پرسپولیس»

    حریف نداریم :cool::cool: تبریک به هممون :aiwan_light_yahoo: 38.gif38.gif
  6. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/7/15 جانانم نگذار بینمان شکاف جدایی برانگیزد. رخصت نده به فراق که در جهانمان مهبانگ دیگری رخ دهد؛ بگذار دوباره دستانمان مدارهای جهانمان را طرح زند. انگشتان شصتمان، مدار استوا را ترسیم کند و کلک‌های دیگرمان، مدارهای نصف النهار‌ را نگاره بندی کند. دلارامم، بگذار دستانمان سبز باشد با...
  7. S

    اتمام یافته دلنوشته مخمصه سودا | shadab کاربر کافه نویسندگان

    چاردیواری ذهنم را یادگاری‌هایت پر کرده... . فنجان ل*ب پَر شده‌ی سفالی‌ات را یادت هست؟ که با گل ‌لاله زرد رنگ با زمینه آبی، مزین شده بود؟ آن‌را که همراه با همزادش از لالجین خریده بودیم؟ می‌گفتی: طعم چای در این فنجان با همه فنجان‌ها تمایز دارد؛ مزه عاشقی می‌دهد! وقتی تو رفتی او هم رفت؛ البته، با کج...
  8. S

    تسلیت [دلا خون گریه کن چون اربعین است...]

    عقب ماندیم... از قافله عقب ماندیم! موکب به موکب قدم به قدم عمود به عمود حرم به حرم! امسال عقب ماندیم... فرارسیدن اربعین حسینی را تسلیت عرض میکنم
  9. S

    استاد شجریان درگذشت

    "صاحب صدا" صدا زد و صاحب صدا پرید! درگذشت خسرو آواز،بر هنردوستان تسلیت
  10. S

    چالش آخرین‌ها

    آخرین‌های من ... 1. فیلمی که دیدم:متری شیشو نیم 2. کتابی که خوندم:اثر مرکب 3. سریالی که دیدم: friends(دوستان) 4. آهنگی که گوش دادم:آهو مس*ت سهیل مهرزادگان 5. کسی که حرف زدم:خواهرم 6. درسی که خوندم:ـــــــ 7. غذایی که خوردم:شامی کباب دعوت میکنم از : @اسیر سر نوشت
  11. S

    اتمام یافته دلنوشته مخمصه سودا | shadab کاربر کافه نویسندگان

    بالش با روکش گل‌گلی‌ نارنجی‌ات را یادت هست؟ همان که علاج بی‌خوابی و سردردهایت بود؟ پرهای داخل‌اش را سوزاندم! سزای همه خیانت‌کارها مگر مجازات نیست؟! پرهایی که عقده پرواز را در سر داشتند ولی در بالش، مبحوس بودند. خودشان که طعم پرواز را نچشیده بودند؛ ولی وقتی که تو در بالینت بودی؛ در سرت می‌خواندند...
  12. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/7/20 http://dl.musicsweb.ir/music/99/6/Music%20Instrumental%20Zamine%20Garm.mp3 امروز در خاکسپاری زنی، همسرش با کمری خمیده برای دلبرش این چنین سوز می‌خواند: ای کاش دلواپس سخن عوام نبودم و بیشتر در زمانه هستی‌ات در مکان‌هایی که مهر بسته بودی، قدم می‌زدیم. زمان دلبری‌هایت به آغو*ش...
  13. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/7/23 جانانم می‌دانم؛ در گذر از رود پرخروشان سختی‌ها تو را آزرده خاطر کرده است. ولی من و تو، اعصای راه آرامش موسی را به دست می‌آوریم. و از معبر مشکلات گذر می‌کنیم و به مقر آرامش می‌رسیم. عشق تو در این دوره شاق به منزله گیسوی منیژه برای بیژن در چاه افتاده است. دلبرم، هرگز در گذر از تلاطم‌های...
  14. S

    اتمام یافته دلنوشته مخمصه سودا | shadab کاربر کافه نویسندگان

    امسال هم مثل سال‌های بودنت، اواخر شهریور دنبال پسته پوست نشده‌ام. یادت هست؟ وقتی اولین بار پسته پوست نشده را پوست کردی؛ قه‌قه می‌زدی و می‌گفتی:«مگر جواب خنده، خنده نیست؛ پسته هم دل دارد باید برایش بخندم؟!» آن روز بعد از کلی پسته پوست کردن و خندیدن با تو؛ یک قرار گذاشتیم، هر سال در روزهای واپسین‌...
  15. S

    اتمام یافته دلنوشته مخمصه سودا | shadab کاربر کافه نویسندگان

    همه اطرافیان‌مان می‌گفتند: دست‌هایت سبز هست؛ هر موجود ریشه‌داری را شاداب می‌کنی؛ اگر بچه‌اند، بزرگ‌شان می‌کنی، اگر زردی افسرده‌اند، بر آن‌ها سبزی امیدواری، تزریق می‌کنی. شاید به خاطر همین است؛ وقتی خدا برای درختان بهشت‌اش مشکل پیش آمد، تو را برای بهشت برینش انتخاب کرد.
  16. S

    اتمام یافته دلنوشته مخمصه سودا | shadab کاربر کافه نویسندگان

    آن‌چنان از این موجودهای ریشه دوانده خوشت می‌آمد؛ که کل دیوار حیاط خانه را مبحوس پیچک‌ها کردی. شمعدانی‌ها را ل*ب پنجره جا خوش کردی! کاکتوس‌ها، آن توپک‌های خاردار دوست داشتنی را به عشق من در جای‌جای خانه قرار داده بودی! خانه‌مان را سبز کرده بودی از وجودت از گیاهانت. نگران‌شان نباش! نگذاشتم جای...
  17. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/7/29 https://dl.songsara.net/RaMt%21N/97/9-Azar/Yann%20Tiersen/08%20The%20Drowned%20Girl%20%28Edit%29.mp3 شب که می‌شود، تیرگی ها خواب هایم را می‌دزدند. چرتکه مغزم، کفاف شمردن بره هایم را ندارد. پاهایم، توان فرسنگ ها تاختن را ندارد. گوش هایم از ب*غل گرفتن هدفون ‌های افسرده ام، رغبتی...
  18. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/7/29 https://dl.songsara.net/RaMt%21N/97/9-Azar/Yann%20Tiersen/18%20Penn%20ar%20Roc%27h.mp3 عاقبت هم حرف، حرف دل شد. عقل منصوب کرده بود؛ قانون سردی دست ها وچشم ها و در آغو*ش تو نبودن و فسردگی جدایی‌ها را. ولی انگار قلب را دست کم گرفته با اندکی پای کوبیدن وساز و دهل راه انداختن؛ در...
  19. S

    [ دلنوشته نویسی | shadab کاربر انجمن کافه نویسندگان ]

    1399/8/1 اگر آب های دریا وحدت و همدلی دارند؛ از انگشتهای چفت شده ما نشئت گرفته اند.
عقب
بالا پایین