" به نام خدایی که عهدش وفاست"
دختری با موهای قهوهای تیره در اتاق کوچک و نیمه تاریکی، جلوی آینه رژلب قرمزی را به ل*ب های خود میزند. دختر دیگری هم دست به سینه درحالیکه پکر و بی حال است، از داخل آینه به او نگاه میکند.
آیلار: زود باش!
آیلین: خیله خب، تو دیگه نمیخواد هولم کنی.
آیلار: (با نیش خند)...