نتایح جستجو

  1. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «زندانی نقاب» برای تو نقش بسته‌ام...برای همه‌تان. آنقدر بر چهره‌ام لبخند کشیده‌ام که پوست صورتم،جایش مانده است. آنقدر محبتِ‌دروغین داده‌ام که دستانم،رنگ واقعی خود را فراموش کرده‌اند.حالا...هیچکس مرا نمی‌شناسد.هیچکس آن«من»ی که پشت این همه نمایش پنهان شده را نمی‌بیند. و من،تنها در پشتِ‌قفسِ...
  2. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «نمکِ خیانت» زخمی که تو بر جانم نشاندی،هنوز که هنوزه،در سکوتِ‌شب‌هایم نفس می‌کشد. تو نگذاشتی بمیرم،تو گذاشتی زجر بکشم...تا درد را به تمام معنا بچشم.و آنان که می‌دانند، و باز هم نمک بر زخمِ‌بازی می‌پاشند.به من می‌خندند.که«چرا هنوز از دردش می‌نالی؟!» آه...اگر می‌دانستندکه این زخم،نه روی پوست،که...
  3. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «عشقِ نقش بازی» محبت‌هایت را با سوداگریِ قلب تقسیم می‌کردی...هر نوازش،بهای یک خاطره بود. هر«دوستت دارم»، پرده‌ای برای پنهان کردن نگاهت به کس دیگر.من در نمایشِ‌عشقت،یک بازیگر نبودم؛یک تماشاگر تنها بودم که سکه‌های وجودش را برای بلیطِ‌دروغینِ تو می‌پرداخت.و آن کلمات...آن«هرگز ترکَت نمی‌کنم»ها...
  4. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حدیثه خانم

    وقت بخیر . یک پارت جدید قرار گرفت.
  5. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    سکوتی سنگین فضای جنگل را دربرگرفته بود که ناگهان صدای علیرضا آن را شکست. -‌‌ قاتل خیلی انگیزه‌ها می‌تونه داشته باشه . شاید واهمه‌ای نسبت به پیدا کردنش نداره و صرفا... . ناگهان سخنش را ناتمام گذاشت. نگاهش به همان مردی افتاد که چندین لحظه پیش با کیوان گفت‌وگو می‌کرد. -‌‌‌ صحبتت با مرده چی بود؟ -‌‌...
  6. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «تماشاگر همیشگی» من همیشه پشت شیشه‌ی زندگی دیگران ایستاده‌ام.تماشاگرِشادی‌هایی که هرگز طعمش را نچشیده‌ام.خانواده‌هایی را می‌بینم که دور هم جمع می‌شوندو من،تنها در پشت دیوارِسکوت خودم،به صدای قهقهه‌هایشان گوش می‌دهم...قهقهه‌هایی که هرگز به نام من خوانده نشد.زندگی‌های خوبی را می‌بینم که برای...
  7. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «فانوس خاموش» به من قولِ فردا را دادی...قولِ دیداری که هیچ‌گاه روی نداد.اما همان وعده‌ی توخالی،چون فانوسی در شبِ یخ‌زده‌ی وجودم روشن شد.یک شب کامل، محبتِ تو چون بارانی نرم بر زخم‌هایم باریدو من،احساس کردم که شاید این بار، مهری راستین را یافته‌ام.اما سحرگاه که شد،تو رفتی. همراه با تمام آن...
  8. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «قلبی که ایستادگی می ورزد» من به جهان همیشه نشان داده‌ام که به هیچ‌محبتی نیاز ندارم.لبخند می‌زنم،سرشار ازاقتدار، و راه خودم را می‌روم.اما در سکوت نیمه‌شب‌ها،در گوشه‌ای خلوت از قلبم،کودکی زانو زده است و در سکوت،التماسِ یک نگاهِ‌مهربانانه می‌کند...یک محبتِ‌بی‌منت،یک حضورِبی‌آلایش.آه... ولی چه سخت...
  9. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «در جستجوی پژواک» در گوشه‌ی خانه‌ی دلم، به کنجی پناه برده‌ام‌که گویا از جنس عایقِ صدا است.فریادهایم در‌این خلأ،هیچ ندایی برای نجات تشکیل‌نمی‌دهند.مانند مداری بسته،به دور‌خود می‌گردم...نه برای آنکه بار دیگرچهره‌ات را ببینم؛بلکه تنها برای آنکه‌صدایم را بشنوی‌و نامم را، میان لبانت زمزمه کنی؛تا...
  10. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    «فریاد در خلاء» سکوت تو در آن جمع، فضایی را آفریده بود که در آن، نادیده گرفته شدن به نوعی هنرِ تلخ گشته بود.در آن انبوه آدم‌ها،گویی من به‌روحی ناپیدا تبدیل شده بودم.چشمانت ازروی من می‌لغزید،بی‌آنکه لحظه‌ای در چهره‌ام درنگ کند.گویا نگاه کردن به من،نقض‌قوانین نانوشته‌ای بود که تنها تو از آن آگاه...
  11. مهرسا

    در حال تایپ مجموعه دلنوشته محروم از مهر | اثر مهرسا چناری

    نام اثر: مجموعه محروم از مهر نام نویسنده: مهرسا چناری ژانر: اجتماعی ، تراژدی دیباچه: در آن قلب سیاهم، میان دل‌های بی‌رحمی که در وجودم درخشش می‌زنند، تنها تو حقیقت را می‌دانستی. تو، که نگاهت تنها پنجره‌ای به بهشت بود. تو می‌دانستی که در تهِ اعماق ژرفای دلم، کودکی کوچک از این همه قساوت می‌گریزد...
  12. مهرسا

    رادیو رویداد روز نویسنده | • رادیو رویداد کافه نویسندگان•

    چه صدای زیبا و متن قشنگی خسته نباشید گرم به عوامل ساخت و همینطور گوینده عزیز .‌ 💐
  13. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حدیثه خانم

    سلام و عرض ادب ، پارت جدیدی قرار گرفت .
  14. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    - بیشتر توضیح می‌دید؟ او با نوک خودکارش به بخشی از استخوان بازو اشاره کرد که حفره‌های ریز و شبکه‌ مانندی آن را پوشانده بود. - این الگوی تونل‌های تغذیه، اثر کلاسیک موریانه‌های چوب‌خوار است. اما نکته این‌جاست... . ابراهیمی بالاآمد و رو به علیرضا گفت: - موریانه‌ها عادت به تغذیه از بافت‌های تازه...
  15. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حدیثه خانم

    وقت بخیر، پارت جدید قرار گرفت.
  16. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    با شتاب از خانه بیرون زد و خود را به حیاط رساند. هوای صبحگاهی در سوز کامل خود می‌سوخت. بی‌اعتنا به آن‌چه در اطرافش می‌گذشت، کفش‌ها را به پا کرد و به سوی خودرو رفت. -‌ مواظب باش پسر. -‌ چشم، خداحافظ. دستش را به نشانه بدرقه تکان داد و سوار شد. هنوز از گفتگوی سرهنگ در شوک بود، اما در دنیای او، چنین...
  17. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حدیثه خانم

    بله ، ویرایششون انجام‌شد.✅ پارت بعدی گذاشته شد .
  18. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    در پاسخ مهربانو، تنها به واژه «چشم» بسنده کرد و به سوی سرویس بهداشتی رفت. در آینه، چشمان گودافتاده‌اش را می‌نگریست. امروز را می‌خواست به کارهای خانه و انجام کارهای معوقه اختصاص دهد، اما گویی ورق زندگی همواره با او ناسازگار بود. با وجود سال‌ها تجربه، شور و هیجان آگاهی هنوز در رگ‌هایش جاری بود. آب...
  19. مهرسا

    نظارت همراه رمان جنون خونین | ناظر حدیثه خانم

    سلام‌.وقتتون بخیر جناب .‌ بنده سه پارت رو هر جا که از نظرم نیاز به اصلاحات داشت و اونچه که میدونستم رو انجام دادم ، به خصوص پارت ۳ که عرض کردید . بررسی کنید اگر مشکلی در این ۳ پارت وجود نداره ، برای ارسال پارت بعد اقدام کنم‌.
  20. مهرسا

    در حال تایپ رمان جنون خونین| مهرسا چناری

    نفسی عمیق برکشید و بوی غلیظ خون را، که برایش چونان عطر جان‌افزایی بود، به درون فروداد. تبر را بر زمین افکند و نگاهی گذرا به پیکر بی‌سر انداخت. همه چیز در قلمرو قدرت او بود، اما خشم قتل، همدمی برای جان تشنه‌اش می‌نمود. دستی بر پیشانی عرق‌‌کرده‌اش کشید و خود، را به سوی موریانه‌ها نهاد. اما آن‌چه...
عقب
بالا پایین