نتایح جستجو

  1. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "سازگاری بی سنگ نیست" نامردی را شایان مردان عالم دانستن، کار خوبان نیست مردی به جنس مرام است و به جنس وجود انسان‌ نیست. پاشدن رنگ شرنگ به قاب نقاش حیله‌‌گر قشنگ نیست. ترکیب ناخالصی نبوَد کارساز و سازگاری بی‌‌سنگ نیست گذر شتاب‌‌دار زمان میان وقت و بی‌وقت بی‌‌هیچ نیست فکری کنید، ز افکار رها شده که...
  2. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "سکوتی گرفته" باور خفت و چشم بستن به روی ظلم و ستم یاور نداشتن یار مظلومان و تنها ماندن عَلم، دلیل آوارگی طفلان مانده در ره گمگشتگان سوگند به وجود الله که نبوده‌ این، اسم دین خدایان، سخت نیست گشودن چشم خاک خورده و بسته نیاز دین و انسان گم‌گشته میان سکوتی گرفته.
  3. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "وجود مبارک" ز نوای درونی بشر، دل‌بستم و کردم رها خود را ز همه دلهره‌ها. سر و سامان را دادم به باد و دل را سپردم به آذوقه‌ها بس است هرچه نادید گرفتم و گوش دادم ز حرف نااهلان. بس است تردید و ضن که زین پس راهیم سوی آسمان تماثیل گل و گلبرگ می‌ماند همچو خزان برگ برگ کاین تصاویر هست مثالی ز وجود...
  4. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "هست دستی" در وهله‌‌‌های زندگی، ز روزمرگی‌ها کردم آن‌را حک به سر مکث و درنگ زندگی‌را دانستم چو استراحت برای بازی دگر قبول که گه و گاه باختم، آن هم چه ساده و بی‌آلایش لیک نصیبم شد چیزی جز بی‌نصیبی بازندگان بازیچه‌اش یافتم می‌شود همچو سرو سر به زیر بلند شد و ساخت ز یاد سپردم هست دستی در جای‌جای...
  5. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "بَر آیینه" از بَر آیینه مانده‌ام در بُهت و مبهوت آیینه چون گوید سخن به راست، حقش دانند قیل و قال شکستن زنهار که شکستن نیست راه ساختن، چو دانستی ایرادت کجاست ببر دست ز سر بکش دستی به سر و ز نو ساز روزگار.
  6. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "خفته در برف" زن‌هار ای خفته در برف و مانده در بحر، هشیار باش که مدهی به باد خود را و بمانی در بر روزگار نباشد جز برهم زدنی و جز دو روزی خواه و ناخواه خواهد گذر لیک‌بخواه که گذرد به خوشی.
  7. H

    اتمام یافته دلنوشته آرزو مطار | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    گفته بودم روزی، راهی برای پرواز جسمم پیدا خواهم کرد. پیدا کردم! شاید خودم نتوانم بال در بیاورم اما؛ می‌توانم قدرتمندترین بال‌های تاریخ را در دست بگیرم. با در دست داشتن دسته‌های هواپیما می‌توانم هم‌جهت با دستان رقصان خدا پرواز کنم. همیشه راهی برای بالا رفتن هست. اگر بخواهی راهش را و اگر نخواهی،...
  8. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "هول و وهم" ز سر ما که گذشت آب و سر برفت به زیر آب آبدان تو که ز ما نبودی و نماندی پس بمان به پیش دگران حال دگر ترسی نباشد ز نبودنت، بودنت بوُد چه فایده که نبودنت شَود هول و وهم شبانه‌ی منِ رها شده در بهانه.
  9. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    "تمام اذهان" ذهن همچو درختیست که نیازمند آب است و خاک دلبسته به سخنان دلبر و غذایی که کند او را بی‌‌باک ذهن کم کم ریشه می‌کند در بحر وجود و در بر می‌گیرد تمام اذهان و اندیشه‌ای که قرار است برقرار سازد تو را.
  10. H

    همگانی **فیلم شخصیت شما**

    من آمم نمیشه توصیف کنم چطور بگم آمم من خیلی خیلی زیاد عجیب غریبم:)
  11. H

    اتمام یافته مجموعه شعر منشِ نفس | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    پایان... . هفتِ مهر هزار و سیصد و نود و نه.
  12. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    نام مجموعه: روز زادروز نام شاعر: Hnnaneh (حنانه سادات میرباقری) به تخلص "شهبانو" قالب: کلاسیک، مثنوی، قطعه، دو بیتی، رباعی ژانر: عاشقانه ویراستار: @DoNyA♡Gh مقدمه: دنیا که نبود جز چند روزی ایام ناخوشی و سعادت حاشا که چرا نبود سور و شادم ز روز میلادت؟
  13. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    دو بیتی: " نهار ازل" امان ز حال مان که نهار ازل روزگار داشت بی‌اطلاع‌ات ز عشق‌ام روز بهار بی‌خبر خرامان خرامان، فسانه‌ات دلکم را کرد سرانجام کنارت ماندگار تولدت مبارک آجی
  14. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مثنوی: "خلق خدا" در عجب خلق خدا ز نهار میلادت شده‌ام حیران در وصف حال خدا در روز آغازت شده‌ام سرگردان چه روزی بود، آن روز که ایزد بوده دلشاد و خوشحال من که ندانم چه هستی ولی بی‌شک شده‌ای خوش اقبال تولدت مبارک خواهری
  15. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مثنوی: "ای کاش" ای کاش که تنها، روزی جای متکای دلبر تو بودم ای کاش که همانا، جای او، خوابگاه سر تو بودم ای کاش که حاشا، جایی نبود در سخنم و من در تو بودم ای کاش که جانا، روزی چنین می‌شد بلکه کنار تو بودم تولدت مبارک اختی
  16. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مثنوی: "ارزش روز میلادت" وصف حال خوش نیابد خوش من را نشود که کنم توصیف دل پر تپش خود را دوریم ز هم و نبودیم کنار هم تمام لحظات را ولی همی دوری، نتواند کند کمی ارزش روز میلادت را تولدت مبارک مای سیسترم
  17. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مثنوی: "هیهات" های و هی‌داد که نمی‌فهمی چه زیباست داشتنت ای داد و بی‌داد که نفهمیدم چه در سکوت نداشتمت آی درد و درمان، کاشکی می‌‌شد شوم شبیهت دو روزی هیهات که سهم من ز میلادت، تبریکست اندر این دوری تولدت مبارک عزیز دلم
  18. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    قطعه: "سرور روز میلادت" هر چه هست سبزه و سار آغشته به گُل نرسد به دل شاد و شادمان سبز رویت هر چه هست شعله های آتش پر سوز نرسد به لب‌های چو غنچه‌ تازه روییده‌ات هر چه هست دره و ژرفای عمیق نرسد به طره‌‌ای از جنگل سیاه گیسوانت هر چه هست وفا و مهر خورشید نرسد به پای دلبری و دلرباییت هر چه هست...
  19. H

    اتمام یافته مجموعه اشعار روز زادروز | Hnnaneh کاربر انجمن کافه نویسندگان

    مثنوی: "زین برزن" من‌ که نبُدَم و نشد که بمانم کاین روز سعادت و میلادت ولیکن بدان ار بودم چراغانی می‌کردم زین برزن‌ را برایت منتها حال هم رخصت دلتنگی به دل، دل سپرده‌ات ندهم گهی سخت و گاهی آسان، راه دارد خنداند آن صورت جان سپرده‌ام تولدت مبارک نفسم
عقب
بالا پایین