تاری دیدم رفته رفته درست شد و باعث شد بهتر سر در بیارم که کجام. با گذشت حدود پونزده دقیقه آثار مواد بیهوشیای که احتمالاً بهم تزریق شده بود کم کم داشت از بین میرفت. طی این پونزده دقیقه از تمام اشیای اتاق، یا بهتره بگم محدودهی تختم حرف شنیدم. میدونستم اگه یه کلمه جوابشون رو بدم و کسی اتفاقی...