نتایح جستجو

  1. Pariya.sh

    نظارت همراه رمان موهبت جنون | ناظر: malihe

    سلام وقت بخیر یه پارت آپ شد.
  2. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    همان‌طور که گوشی را مابین شانه و گوشش نگه داشته، با کلید در را باز کرد. - سلام به درنایی که چند سال یه بار توی آسمونمون پر می‌زنه! چشمانش را در حدقه گرداند و قبل از آن‌که جواب گله‌اش را بدهد خطاب به دایان که جلوجلو می‌رفت، گفت: - شازده موزاییک پله‌ی دوم لق می‌زنه، مواظب باش. درب زنگ‌ زده‌ی سفید...
  3. Pariya.sh

    نظارت همراه رمان موهبت جنون | ناظر: malihe

    اصلاح شد عزیزم🌹
  4. Pariya.sh

    نظارت همراه رمان موهبت جنون | ناظر: malihe

    سلام جانم، من این تاپیک رو ندیده بودم ممنونم بابت نظرت عزیزم چشم من بعد هر پارت‌گذاری اعلام می‌کنم🌹
  5. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    با صدای پاشنه‌ی کفش‌هایی از باتلاق افکارش خلاص شد و از جایش بلند شد. مقابل پسرکش زانو زد و لبخندی به چشمان گردی که از خودش به ارث برده، زد. - امروز بهت خوش گذشت شازده؟ پسرک لبانش را برچید و در حالی‌ که سفت آن جسم آبی را در آغو*ش گرفته، آرام جواب داد: - آقا نهنگه کشیدم! لبخند به چشمان درنا رسید و...
  6. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    صدای بوق‌های پشت خط در گوشش سوت کشید. بیخیال اتوبوس شد و تاکسی‌ای گرفت و در حالی‌که مضطرب پایش را تکان می‌داد، زیر ل*ب به خودش و زندگی نکبت‌بارش ناسزا فرستاد. - آقا میشه تندتر برید؟ خواهش می‌کنم، عجله دارم. راننده‌ی پیر از آینه نگاهی به دخترک که سر و وضع آشفته‌ و داغانی داشت، انداخت و بدخلق جواب...
  7. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    - من باید دوباره باهاش صحبت کنم. با مشتی که روی میز چوبی کوبیده شد در جایش تکانی خورد و عنبیه‌های عسلی‌اش لغزید. - تو خیلی غلط می‌کنی! با خودسری‌هات نظم بیمارستان رو به هم زدی و فقط دردسر درست می‌کنی. قبل اینکه پروانه‌ روانشناسیت باطل بشه، به نفعته از اینجا بری. چشمانش گرد شد و پرده‌ی اشک روی...
  8. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    دستانش بی‌هیچ کنترلی می‌لرزید و رنگش به سفیدی دیوارهای گچی مقابل می‌زد. اسید معده‌اش می‌جوشید و حالت تهوع امانش را بریده بود. قلبش همچون گنجشکی ترسان می‌تپید و می‌خواست تا از جناق سینه‌اش بیرون بپرد. دست‌های یخ‌زده‌اش را به گلویش کشید و تصور خفه شدن به جای آن پیرمرد بیچاره، نفسش را گرفت. با صدای...
  9. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    مقدمه: در تاریکی محض، مرز مغز و کابوس جایی که صداها بی‌اجازه وارد می‌شوند و خاطره‌ها شکل هیولا می‌گیرند، من گم شده بودم. نه اسمی، نه چهره‌ای، فقط توده‌ای از هذیان، زخم و زمزمه‌های مرگ. یک دم مسیحایی آن سایه‌ی خاکستری، مجرای نفس کشیدنم را باز کرد و‌ من،‌ غل و زنجیر شده می‌خواهم در عمیق‌ترین...
  10. Pariya.sh

    در حال تایپ رمان موهبت جنون | پریا شریفی

    عنوان: موهبت جنون ژانر: روانشناختی، عاشقانه، جنایی نویسنده: پریا شریفی خلاصه: سال‌ها دروغی را که نامش خوشبختی بود زندگی می‌کرد، اما هیچ‌گاه توقع نداشت دریای طوفان زده‌ی روزگار تمام آن رویای شیرین را ببلعد‌ و سینه‌اش را با موج خفقان‌آور خیانت پر کند. حال با قتل ناگهانی قاتل روحش همه چیز به...
  11. Pariya.sh

    اطلاعیه ✅درخواست تایید رمان✅

    سلام وقت بخیر درخواست تایید رمان دارم
عقب
بالا پایین