رفتم در یخچال رو باز کردم یه چند دقیقه زل زدم بهش چیزی که میخواستم رو توش پیدا نکردم رفتم دوباره اومدم سر یخچال تا آخر مامانم با ماهی تابه زد تو سرم گفت مگه این کمده که هی میای درش رو باز میکنی می ایستی خیره خیره نگاهش میکنی منم بدون اینکه چیزی بگم سرمو انداختم پایین رفتم بیرون ولی بازم این کار...