شاید میشدگفت بی حسی جوری که حتی مادربزرگمم ازم پرسید:
چته چرا ناراحتی؟
نمیدونم ؛چمه !
ولی نه در گذشته زیست میکنم و نه درآینده، حال هم درحال گذشتنه
شاید منتظر اون یک نفری هستی که حالت رو بپرسه ولی نمی پرسه همون یک نفری که جای هزاران نفر روبرات پرمیکنه:)
چقدر سخته خودت رو هم نداشته باشی:)