کربلا ل*ب تشنه بود ل*ب تشنگان ل*ب تشنه آن ل*ب تشنه ای ل*ب تشنگان را آب خواست ابولفضل عباس خواست آبی رود نه که انداخت بر زمین جویی آب را نه او نبود یاحسین ابولفضل شهید کربلا دیگر آب بر خیمه نرسید خاک بر خاک یاران دشمن گزید دشمن تبسم نه خنده کرد خیمه ها را غارت گراند بیا یار ل*ب تشنه ام کجایی علی اصغر...