بخش داستانک

  1. Monji

    قوانین جامع بخش داستانک | انجمن کافه نویسندگان

    انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان سلامی گرم خدمت تمامی کافه نویسندگانی‌ها! در این بخش هم، همچون دیگر بخش‌ها قوانین وضع می‌شود و انتظار می‌رود شما عزیز به آن‌ها عمل کنید. باشد که اوقات خوبی را با هم سپری کنیم. قوانین بخش داستانک: ۱_ کسانی که داستان‌ آن‌ها کمتر از دو پست است، حق زدن تاپیک...
  2. نازلـی

    داستانک‌های تکان دهنده | انجمن کافه نویسندگان

    خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چاله‏ای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله‏ ی ایرانیان. خود را به عبید زاکانی رساندم و پرسیدم: «عبید این چه حکایت است که بر ما اعتماد کرده نگهبان نگمارده‏اند؟»گفت:.... می‌دانند که به خود چنان مشغول شویم که ندانیم در...
  3. E

    در حال تایپ داستانک عاطفه ارزان نبود| رکسار

    قسمت چهارم: نامزد! پولو که بده مو باید برگردم افغانستان. - پول؟! بیشتر از اون نپرسیدم؛ یعنی دلم نمی خواست بیشتر بدونم. خودم رو با علی و پسر داییم مشغول و سعی کردم هر چیزی که راجع به اون دختر و خانوادش شنیدم رو برای چند دقیقه ای فراموش کنم و برگردم به دنیای بی دغدغه و آروم خودم. ناهار رو...
  4. K

    ناداستان

    انجمن کافه نویسندگان سرخیو خندید. «گفت پسرم نمی‌خواد عصبانی بشی. فکرش رو بکن: اگه نخوای رشوه بدی یه جورایی پرخاشگری حساب می‌شه. بعد گفت: خب چی کار کنیم؟» سرخیو گفت: «بذار حرفم رو اصلاح کنم. هیچ‌وقت تا حالا رشوه‌ی پولی ندادم.» معلوم می‌شود که دوستم آن موقع عجله داشته. درست است که چهارچوب‌های...
  5. K

    داستانک‌های آلمانی

    انجمن کافه نویسندگان بیرون در ميان برف پيرزني كه با لباس مشكي بلندي نشسته بود گفت: مرگ دراتاق تو بود من او را ديدم كه چگونه با كودكت از آنجا گريخت آنچه را كه ربود ديگر پس نخواهد آورد. مادر پريشان و متوحش پرسيد : فقط بگو از كدام راه گريخت؟ راه را به من نشان بده من او را خواهم يافت ، پيرزن گفت من...
عقب
بالا پایین