قضیه این بود که واسه اولین بار توی انجمن داشتن عنوانهای ارشدا رو رنگی میکردن، بعد من گفتم عنوان منم رنگی کنید :|
بعد سیریسلی رنگی شد :::::
انقدر ذوق کردم که از اکانتم تو زوایای مختلف عکس گرفتم فداااااش :laughting: :love_struck::love_struck:
سیرِ تحولِ اکانت :دی
ولی آخ چه روزایی بـود. آخ چه...
این داستان: ننه بزرگ جنگجو!
میدونین، ما صبحها با صدای خروسی که قوقولی قوقو میکنه یا بخوام با کلاستر بگم مثل کسایی که با زنگ گوشیشون چشم باز میکنن بیدار نمیشیم.
صبح ما از اونجایی شروع میشه که ننه بزرگم اصلحهش رو به دست میگیره و به جنگ دشمن میره.
میدونم الان با خودتون میگین "جنگ!"...