با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.
خلاصه دلنوشته پیر بیخواب از کوهیار راد :
روزهای زیادی است که آدمها را به تماشا نشستهام! آدمهایی که ایستادهاند و منتظر کسی هستند که نفسزنان به سمتشان میدود. آدمهایی که نفسزنان به سمت کسانی که ایستادهاند، میدوند. آدمهایی که نه ایستادهاند و نه میدوند، در تنهایی خویش با سلوک قدم میزنند...
اثر کوهیار راد
اجتماعی
انجمن کافه نویسندکان
به قلم کوهیار راد
دلنوشته تراژدی
دلنوشتهغمگیندلنوشته مجازی
پیر بی خواب
پیربیخواب اثر کوهیار راد
کودکان کار
کوهیار راد
او و دوستانش
دلنوشتهدلنوشته تراژدی
دلنوشتهغمگین
قلب شکسته
متن غمگین
متون و دلنوشته
متون و دلنوشته تراژدی
متون و دلنوشتهغمگین
ملاقات با نهنگ
کافه نویسندگان
«بسم رب النور...»
_____________
نام اثر: مرغزن
به قلم: کوهیار راد
ژانر: اجتماعی-تراژدی
***
دیباچه:
لباسهای کودکیام پاره بود.
پدر رفته بود پدال چرخ خیاطی را تعمیر کند.
مادر با کفشهای پارهاش داشت میرقصید.
پدر بازگشت، لباسهایم دوخته شد؛ اما
مادر هنوز داشت میرقصید!... .