به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان خوش آمدید!

در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید.

دلنوشته های حمید سلیمی

  1. نازلـی

    متون و دلنوشته [ حمید سلیمی ]

    مدرسه‌ای که بودیم، از کلاس دوم سوم دبستان به بعد، اتفاقا اول مهر ترسناک نبود. دیگه فهمیده بودیم تو اون خونه دوم گاهی هم خوش می‌گذره و اونقدا هم هولناک نیست. حتا از وسطای مرداد یه جورایی دلمون تنگ هم می‌شد واسه حیاط مدرسه و شیطنت و رفقا. و کیف و کفش و رخت نو هم دلایل کمی نیست برای خوشحالی... اما،...
عقب
بالا