کتاب حرکت

  1. دالان ِبهشت

    [استادصفائی‌حائری|دین‌هَم‌میگندَد]

    دین هم می‌گندد! «كفر متحرك به اسلام مى‌رسد، ولى اسلام راكد، پدر بزرگِ كفر است. سلمان‌ها در حالى كه كافر بودند، حركتشان آنها را به رسول منتهى كرد و زبيرها در حالى كه با رسول بودند، ركودِشان آنها را به كفر پيوند زد. كفرى كه با حركت ما همراه باشد، وحشتى ندارد. وحشت آنجايى است كه با ركودها پيوند...
  2. دالان ِبهشت

    [استادصفائی‌حائری|فِرعون‌را‌رَها‌نکُن]

    فرعون را رها نکن! در را محکم بست و عصبانی از اتاقش بیرون آمد. رفت روی نیمکت کنار خوابگاه نشست. من را که دید انگار که دنبال کسی می گردد تا عقده‌های دلش را باز کند دعوتم کرد تا کنارش بنشینم. ● بدون مقدمه پرسید: «اگر در جایی هستی که اعتقاداتت را مسخره می‌کنند چه می‌کنی؟» این را که گفت فهمیدم...
عقب
بالا پایین