می شود هُلم بدهی!
محکم!!
که سر بخورم ، پرت شوم در آغو*ش پنج سالگی؟
می شود مقنعه ی کج و ماوجم را سر کنم
و بنشانی ام پشت همان نیمکت های زهوار در رفته ی هفت سالگی؟
می شود همه ی بهارها را پیک نوروزی حل کنم
و شکوه نکنم از خستگی...
می شود معلم بدم باشی و جریمه ام کنی...
مداد لای انگشتم بگذاری... ،...
معلم دینی پارسال خیلی سخت گیر بود من هم استرسی درحد مرگ یبار منو برا درس خواست وقتی رفتم استرس داشتم شدید برگشت گفت تا وقتی که استرست تموم نشه من سوالی نمیکنم?منم کلا استرسی وقتایی که امتحانم نداشتم باشم این استرس هست دیگه اخرش خسته شد پرسید سوالاسو?