نویسنده انجمن کافه نویسندگان

  1. H

    در حال تایپ داستانک تاریکی در من نبود | Hoda

    خواب های آشفته ای میدید ، از بلندی پرت میشد ، در آب غرق میشد ، به ناگاه زیر پاهایش خالی میشد. عرق کرده و نفس زنان از خواب بر می خیزید ، چشمانش از بی خوابی به رنگ خون شده بودند، میخواست فرار کند ، از خواب هایش اما به کجا؟ مگر میشد ؟ میخواست داد بزند ولی صدایش در گلو خفه میشد . به تنها چیزی که...
  2. دختر خوشگل انجمن

    در حال تایپ رمان کوتاه هویت خونین | KIAnaz

    ****** از رستوران بیرون آمدیم. افتاده راه می‌رفتم و بی‌حوصله اطرافم را نگاه می‌کردم. از کنار بستی فروشی رد می‌شدیم. نگاهی عمیق به بستنی‌ها انداختم و بیخیال به راهم ادامه دادم. صدای برایان حواسم را جمع‌تر کرد. - بستنی می‌خوری؟ نگاهش کردم و به نشانه‌ی نه سرم را تکان دادم. دیگر چیزی نگفت و به...
عقب
بالا پایین