رمان کاراکال | حدیثه شهبازی

  1. گُمانْ

    گپ و گفت گفتگوی رمان | کاراکال

    سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده عزیز انجمن. زین پس در این تاپیک می‌توانید، خاطرات خود دررابطه با رمان را با ما به اشتراک بگذارید و کاربران عزیز می‌توانید نظرات خود را درباره رمان بنویسید. لطفاً قبل از ارسال پست، قوانین ساب را مطالعه فرمایید. لینک رمان...
  2. Saya

    عالی رمان کاراکال | حدیثه شهبازی

    قبل از آن که بتواند خودش را عقب بکشد، دستش را سپر سرش کرد و زیر تکه‌های آجر و گچ ساختمان، به دام افتاد. _ نیکا! درد شدید پایش، قدرت تکلم را برای چند ثانیه از او سلب کرد. به سختی خودش را از زیر آوار تکان داد و به محض این که متوجه شد نمی‌تواند پایش را تکان بدهد، صدا زد: _ پام گیر کرده، بیا کمکم...
عقب
بالا پایین