رمان جنایی اقای مرسدس

  1. S

    رمان رمان در حال ترجمه آقای مرسدس| Stone Heartکاربر انجمن کافه نویسندگان

    وی گفت: "اگر بتوانم شغلی پیدا کنم ، می توانم یک مأمور نشستن هم پیدا کنم." "اما برای امشب ، من و پتی فقط باید آن را بخوریم." کودک به سرفه خفیفی مبتلا شد که اوگی از آن مراقبت نکرد ، پاپوز را بهم زد و دوباره مستقر شد. حداقل بچه جمع شد حتی دستهای کوچک نیز روی دستهای او بود. اوگی با ناراحتی به خودش...
عقب
بالا پایین