به کافه نویسندگان خوش آمدید

با خواندن و نوشتن رشد کنید و به آینده متفاوتی فکر کنید.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با ما باشید

ریحانه سید حسنی

  1. R

    کمیک ترجمه وبتون عالم مطلق| مترجم ReiHane

  2. R

    در حال تایپ داستانک حیاط پشتی گورستان| ReiHane

    با صدای بلند خندیدم خدای من این همان کشیش پیر کلیسای نزدیک به تیمارستان بود، گاهی اوقات می آمد و برای رهاسازی ما از سوی شیطان دعا میخواند. با پوزخند و نفرت به او خیره شدم و گفتم: ـ درسته همین الان داخل لباس مشکی وارد شد. عصبانیت شلعه ور در نگاهش مثل جهنمی لذت بخش برای روحم بود. با صدای بلند...
بالا