آرزوی زن
زن در حال قدم زدن در جنگل بود که ناگهان پایش به چیزی برخورد کرد. وقتی که دقیق نگاه کرد، چراغ روغنی قدیمیای را دید که خاک و خاشاک زیادی هم روش نشسته بود. زن با دست به تمیز کردن چراغ مشغول شد و در اثر مالشی که بر چراغ داد یک غول بزرگ پدیدار شد.
زن پرسید: حالا میتوانم سه آرزو بکنم؟
غول...
ازتون خواهش میکنم حالا که مدارس باز شده لطفا از هر گونه رفت و آمد با ماشین جلوی مدارس دخترانه خودداری کنین چون این کار باعث ترافیک و سلب آرامش همشهریاتون میشه
با موتور بیاین هممون جا شیم