انجمن کافه نویسندگان
سرخیو خندید. «گفت پسرم نمیخواد عصبانی بشی. فکرش رو بکن: اگه نخوای رشوه بدی یه جورایی پرخاشگری حساب میشه. بعد گفت: خب چی کار کنیم؟»
سرخیو گفت: «بذار حرفم رو اصلاح کنم. هیچوقت تا حالا رشوهی پولی ندادم.»
معلوم میشود که دوستم آن موقع عجله داشته. درست است که چهارچوبهای...