تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

آرایه‌های معنوی~

  • شروع کننده موضوع Kaf_Tofan
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 179
  • پاسخ ها 13
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,643
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
تمثيل

آن است كه شاعر يا نويسنده به تناسب سخـن خـويش ، حكايـت ، داستـان يا نمونه و مثالي را ذكر مي كند تا از اين طريق ، مفاهيم و نظريات خود را به خواننده يا شنونده منتقل نمايد و آنچه در اين ميان مهم است نتيجه ي تمثيل مي باشد كه مي تواند سرمشقي براي موارد متفاوت باشد .

نكته :
در اين داستان ها و حكايات ( تمثيل ها ) هر يك از حيوانات يا اشيا و جمادات نماد و نشانه ي چيزي هستند .

مثلاً در درس عبرت از كتاب سال اوّل شير نماد حق و قدرت مطلق ، گرگ نماد انسان هاي خود بين و گستاخ و روباه نماد انسان هاي عبرت پذير و تسليم شده مي باشند .

در كتاب پيش دانشگاهي مبحث حسب حال درسهاي ( افسانه ي عاشقي و تسلي خاطر ) هر دو داستاني تمثيلي است كه اوّلي ، شاعر با آوردن داستاني تمثيلي اين نكته را يادآور شده است : « انسان بايد از موحبت عشق بر خوردار باشد ودر داستان تسلي خاطر جامي در پي آن است كه اين نكته ي عرفاني را متذكر شود : « خاطر از ياد مع*شوق پر كرد . »

★★★

ارسال المثل

اگـر گـوينده در كلام خود ضرب المثلي را آگاهانه به كار گيـرد و يا كلام او بعداً ضـرب المثل شود ، مي گوييم داراي آرايه ي ارسال المثل است .

مثال 1 :
آن دم كه دل به عشق دهي خوش دمي بود در كار خير حاجت هيچ استخاره نيست

مثال 2:
تــو نيكــي ميـكـن و در دجـــله انــداز كـــه ايــزد در بيــابانــت دهـــد بــاز

( همه ي بيت ضرب المثل است )
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,643
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
اسلوب معادله

آن است كه شاعر دو مصراع يك بيت را به گونه اي هنرمندانه بيان كند كه در ظاهر هيچ گونه ارتباطي با يكديگر ندارد اما وقتي به دو مصراع خوب دقت كنيم در مي يابيم كه مصراع دوم در حكم مصداقي براي مصراع اوّل است تا جايي كه مي توان جاي دو مصراع را عوض كرد و ميان آن ها علامت مساوي گذاشت و اين ارتباط معنايي نيز بر پايه ي تشبيه استوار است .

مثال 1 :
عيب پاكان زود بر مردم هويدا مي شود موي اندر شير خالص زود پيدا مي شود

مثال 2 :
محـرم اين هوش جز بي هوش نيست مرزبـان را مشتـري جـز گـوش نيــست
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,643
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
حسن تعليل

آن است كه شاعر يا نويسنده براي سخن خود دليلي زيبا و شاعرانه مي آورد به گونه اي كه اين دليل ادبي قدرت قانع كردن مخاطب را دارد . و اين علّت سازي مبتني بر تشبيه است .

نكته :
دليلي كه شاعر براي ادعاي خود مي آورد در حقيقت دليلي واقعي و عقلاني نيست بلكه دليلي است بر پايه ي ذوق و احساس شاعرانه .

مثال 1 :
نفحات صبح داني زچه روي دوست دارم كه به روي دوست ماند كه برافكند نقابي

توضيح :
شاعر دليل دوست داشتن روشني صبح را در اين مي داند كه به چهره ي مع*شوق او مي ماند آنگاه كه نقاب از چهره بر مي دارد .

مثال 2 :
از صوفي پرسيدن هنگام غروب خورشيد چرا زرد رو است ؟ گفت : از بيم جدايي
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,643
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
لف و نشر

لف در لغت به معني پيچيدن و نشربه معني پراكندن است اما در اصطلاح ادب آوردن دو يا چند كلمه است در بخشي از كلام كه توضيح آن ها در بخش ديگر آمده است .

نكته 1 :
كلماتي كه در بخش اوّل مي آيند ، « لف » و كلمـاتي كـه به عنـوان توضيـح در بخـش دوم مي آيند ، « نشر » نام دارند .

نكته 2 :
هرگاه نظم و ترتيب بين كلمات « لف و نشر » رعايت شده باشد ، آن را « لف و نشر مرتب » گويند و در غير اين صورت « لف و نشر مشوش » خوانده مي شود .

مثال 1 :
تا رفتنش ببينـم و گفتنش بشنـوم از پاي تا به سر همه صمع و بصر شدم

توضيح :
واژه هاي « ببينم » و « بشنوم » لف است . و دو واژه ي « سمع و بصر » نشر قرار گرفته است . چون كلمات « نشر» به ترتيب براي توضيح كلمات « لف » قرار نگرفته اند ، لذا به آن « لف و نشر مشوش » گويند . ( بصر شدم تا ببينم ، سمع شدم تا بشنوم )

مثال 2 :
دو كس دشمن ملك و دينند : پادشاه بي حلم و زاهد بي علم .

توضيح:
دوتركيب « دشمن ملك و دشمن دين » لف و دوتركيب « پادشاه بي حلم و زاهد بي علم» نشر هستند . لذا چون توضيح « نشر » با « لف » برابر است . آن را « لف و نشر مرتب » گويند . ( پادشاه بي حلم دشمن ملك و زاهد بي علم دشمن دين هستند.)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا