تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

آرایه‌های معنوی~

  • شروع کننده موضوع Kaf_Tofan
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 177
  • پاسخ ها 13
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
(به نام خدا)


يعني زينت و زيبايي كلام كه از طريق معني حاصل شود .

آرايه هاي معنوي عبارتنداز : مراعات نظير ، تضاد ، متناقض نما ، حس آميزي ، تلميح ، تضمين ، اغراق ، ايهام ، ايهام تناسب ، تمثيل ، ارسال المثل ، اسلوب معادله ، حسن تعليل ، لف و نشر .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
مراعات نظير ( تناسب )

اگر گوينده در كلام خويش مجموعه اي از كلمات را بياورد كه به نوعي با هم تناسب و ارتباط داشته باشند ، آن را مراعات نظير گويند .

نكته :
تناسب ميان كلمات مي تواند از نظر جنس ، نوع ، مكان ، زمان ، همراهي و ... باشد .

نكته :
بيشترين كاربرد مراعات نظير در شعر است اما گاهي در نثر هم ديده مي شود .

مثال :
رود شــاخ گـل در بر نيلوفر بـرقصــد به صـد نـاز گلنـار ها

( شاخ ، گل ، نيلوفر و گلنار ــــ مراعات نظير )


نكته :
آرايه هاي مراعات نظير ممكن است بين دو كلمه يا بيشتر اتفاق بيفتد .


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
تضاد ( طباق )

آوردن دو كلمه ي متضاد در سخن به گونه اي كه سبب زيبايي كلام گردد .

نكته :
تضاد هم در شعر و هم در نثر بكار مي رود .

مثال :
صبح اميد كه بد معتكف پرده ي غيب گو بـرون آي كه كـار شب تار آخر شد

نكته :
فعل ها نيز مي توانند آرايه تضاد را به وجود آورند .

مثال :
پروردگارا ! از خصلت طمع كه دنائت آورد و آبرو ببرد ... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
متناقض نما ( پارادكس )

آن است كه در كلام دو امر متضاد را به يك چيز نسبت بدهيم به گونه اي كه ظاهراً وجود يكي نقض وجود ديگري باشد . شاعر اين امر متضاد را چنان هنرمندانه به كار مي برد كه قابل پذيرش است .

مثال :
جامه اش شولاي عريان است .

توضيح :
واژه شولا به معني « لباس » ، كه براي پوشيدن بدن است و وقتي با « عرياني » همراه مي شود معني ضديت خود را از دست مي دهد .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
حس آميزي

آميختن دو حس است در يك كلام به گونه اي كه از يك حس به جاي حس ديگر استفاده شود . و اين آميختگي سبب زيبايي سخن گردد .

مثال :
ببين چه مي گويم .

توضيح :
شما سخن را با حس شنوايي در مي يابيد اما گويند از شما مي خواهد سخن او را ببينيد كه به اين آميختگي حس ها ، « حس آميزي » مي گويند .

مثالهاي ديگر :
خبر تلخي بود- روشني را بچشيم - با مزه نوشتن - آواي سبك و لطيف .

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
تلميح

آن است كه گويند در ضمن كلام خويش به آيه ، حديث ، داستان ، واقعه ي تاريخي ، اسطوري و افسانه اي اشاره داشته باشد .

مثال :
آسمـان بار امانت نتوانست كشيد قـرعه ي فـال به نـام من ديوانه زدن

توضيح :
اشاره به آيه ي « انا عرضنا الامانه علي السموات و الارض ... . »

نكته :
گاهي در آرايه ي تلميح ، آرايه ي مراعات نظير هم به كار مي رود .

مثال :
بيستون بر سر راه است ، مباد از شيرين خبـري گفتـه و غمگيـن دل فرهاد كنيد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
تضمين

آن است كه شاعر يا نويسنده در ميان كلام ( شعر يا نثر ) خود آيه ، حديث ، مصراع يا بيتي را از شاعر ديگر عيناً بياورد .

نكته :
اگر بيت يا مصراعي از شاعر ديگر به عنوان تضمين بياورد معمولاً نام آن شاعر به گونه اي ذكر مي شود .

نكته :
معمولاً عبارت تضمين شده داخل گيومه قرار مي گيرد .

هدف از تضمين :
1- اعتبار بخشيدن به سخن
2- خلاصه كردن مفاهيم گسترده و طولاني
3- ضمانت براي اثبات ادعا

مثال :
چـه زنـم چو نـاي هـردم زنـواي سـاز او دم كه لسان غيب خوشتر بنوازد اين نوا را

« همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي بـه پيـام آشنـايي بنـوازد ايـن نـوا را »

توضيح :
بيت دوم اين شعر را شهريار از حافظ تضمين كرده است .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
اغراق

آن است كه در وصف و ستايش يا ذم و نكوهش كسي يا چيزي افراط و زياده روي كنند ، چندان كه از حد عادت و معمول بگذرد .

نكته 1 :
اغراق هم در شعر و هم در نثر كاربرد دارد .

نكته 2 :
اغراق مناسب ترين آرايه براي تصوير كشيدن يك دنياي حماسي است .

نكته 3 :
زيبايي اغـراق در اين است كه غيـر ممكن را طـوري ادا مي كنـد كه ممكن و درست به نظر مي رسد .

مثال :
شـود كوه آهـن چو درياي آب اگـر بشنـود نـام افـراسيـاب
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
ايهام

ايهام در لغت به معناي درشك و گمان افكندن است اما در اصطلاح علم بديع ، آوردن واژه اي است با حداقل دو معني مناسب كلام يكي نزديك به ذهن و ديگري دور از ذهن باشد و معمولاً مقصود شاعر معني دور آن است و گاهي نيز هر دو معني مورد نظر مي باشد .


نكته 1 :
ايهام نوعي بازي با ذهن است به گونه اي كه ذهن را بر سر دوراهي قرار مي دهد .


نكته 2 :
انتخاب يكي از دو معني ايهام در يك لحظه بر ذهن دشوار است و اين امر باعث لذ*ت بيشتر خواننده مي شود .

نكته 3 :
شرط شناخت ايهام در آن است كه خواننده معاني مختلف يك واژه را بداند .

مثال :
حكايت لـب شيرين كلام فرهاد است شكنج طره ي ليلي مقام مجنون است

توضيح :
واژه « شيرين » دو معني دارد : 1- خوشمزه و گوارا 2- نام مع*شوقه ي فرهاد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده
مدیر بازنشسته
May
1,279
7,640
169
29
پنج قدم زیر بهشت... .
وضعیت پروفایل
آرزو دارم که گیرم در بَرَش...
ايهام تناسب :

به كار گيري واژه اي با حداقل دو معني كه يك معني آن مورد نظر شاعر و پذيرفتني است و معني ديگر با كلمه يا كلماتي از بيت يا عبارت تناسب دارد .

نكته :
ايهام تناسب مجموعه اي از ايهام و مراعات نظير است .

مثال 1 :
چـون شبنم افتـاده بـدم پيش آفتاب مهرم به جان رسيد و به عيوق بر شدم

توضيح :
واژه ي « مهر » ايهام تناسب دارد ، چون معني مورد نظر شاعر عشق و محبت است اما غير از اين معني واژه ي « مهر » به معني خورشيد است كه در اين صورت با واژه هاي « عيوق و آفتاب » تناسب دارد .

مثال 2 :

گـر هـزار اسـت بلبـل اين بـاغ همـه را نغمـه و تـرانه يكـي اسـت

توضيح :
واژه ي « هزار » به دو معني است : 1- بلبل 2- عدد هزار كه در اين جا منظور شاعر معني دوم است اما غير از معني فوق كلمه ي « بلبل » با كلماتي چون « باغ ، نغمه و ترانه » تناسب دارد .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا