- Jun
- 366
- 253
- 63
به نام خدا
1-خواستگاری
در شاهنامه، تقاضای ازدواج به طور معمول به وسیله مردان به نمایندگی از سوی داماد و خانواده اش مطرح می شود.
در این کار مهم، بزرگان مأموریت می یابند: «فریدون برای ازدواج سه پسر خود، یکی از نامداران اش به نام جندل را مأمور می کند که در همه جا جست و جو کند و سه خواهر از نژاد بزرگان را که «پری چهر و پاک و خسروگهر» باشند، بیابد و او نیز پس از جست و جوی فراوان، این ویژگی ها را در دختران شاه یمن می یابد و از آنها خواستگاری می کند.»(5)
کی کاووس نیز برای خواستگاری از سودابه که تنها وصف او را شنیده است، پهلوانی خردمند و چرب زبان را نزد شاه هاماوران می فرستد.(6)
خواستگاری سیاوش از فرنگیس دختر افراسیاب نیز به وسیله پیران صورت می گیرد.(7) حتی در عروسی رستم و تهمینه، دختر پادشاه سمنگان با این که همه مراسم به صورتی غیرمنتظره در یک شب (و آن هم با ورود ناگهانی به خوابگاه رستم) انجام می پذیرد باز هم «موبدی پر هنر» وظیفه خواستگاری را انجام می دهد:
«چو رستم بر آن سان پری چهره دید ... ز هر دانشی نزد او بهره دید
بفرمود تا موبد پر هنر ... بیاید بخواهد ورا از پدر»
(ج2، ص 176)
گاه، وظیفه انتخاب عروس از میان دختران مورد نظر نیز به عهده این مردان بوده است؛ چنان که انوشیروان برای انتخاب یکی از دختران خاقان چین، فرد خردمندی را انتخاب می کند و به او سفارش می کند که دقت کند و به آرایش ظاهری دخترها فریفته نشود:
«شبستان او را نگه کن نخست ... بد و نیک باید که دانی درست
به آرایش چهره و فر و زیب ... نباید که گیرندت اندر فریب»
(ج8، ص 178)
اسکندر نیز برای ازدواج با دختر کید هندی به نُه پیر خردمند مأموریت می دهد که دختر را ببینند و پس از پسندیدن و تأیید آنها با او ازدواج می کند.(8)
رسم خواستگاری به وسیله مردان به جای زنان، اکنون که نیز در بعضی از مناطق ایران باقی است؛ از جمله در میان شاهسونها در آذربایجان شرقی و بخش تکاب افشار در آذربایجان غربی، خواستگاری به وسیله دو نفر از ریش سفیدان خویشاوند داماد، انجام می شود.(9)
1-خواستگاری
در شاهنامه، تقاضای ازدواج به طور معمول به وسیله مردان به نمایندگی از سوی داماد و خانواده اش مطرح می شود.
در این کار مهم، بزرگان مأموریت می یابند: «فریدون برای ازدواج سه پسر خود، یکی از نامداران اش به نام جندل را مأمور می کند که در همه جا جست و جو کند و سه خواهر از نژاد بزرگان را که «پری چهر و پاک و خسروگهر» باشند، بیابد و او نیز پس از جست و جوی فراوان، این ویژگی ها را در دختران شاه یمن می یابد و از آنها خواستگاری می کند.»(5)
کی کاووس نیز برای خواستگاری از سودابه که تنها وصف او را شنیده است، پهلوانی خردمند و چرب زبان را نزد شاه هاماوران می فرستد.(6)
خواستگاری سیاوش از فرنگیس دختر افراسیاب نیز به وسیله پیران صورت می گیرد.(7) حتی در عروسی رستم و تهمینه، دختر پادشاه سمنگان با این که همه مراسم به صورتی غیرمنتظره در یک شب (و آن هم با ورود ناگهانی به خوابگاه رستم) انجام می پذیرد باز هم «موبدی پر هنر» وظیفه خواستگاری را انجام می دهد:
«چو رستم بر آن سان پری چهره دید ... ز هر دانشی نزد او بهره دید
بفرمود تا موبد پر هنر ... بیاید بخواهد ورا از پدر»
(ج2، ص 176)
گاه، وظیفه انتخاب عروس از میان دختران مورد نظر نیز به عهده این مردان بوده است؛ چنان که انوشیروان برای انتخاب یکی از دختران خاقان چین، فرد خردمندی را انتخاب می کند و به او سفارش می کند که دقت کند و به آرایش ظاهری دخترها فریفته نشود:
«شبستان او را نگه کن نخست ... بد و نیک باید که دانی درست
به آرایش چهره و فر و زیب ... نباید که گیرندت اندر فریب»
(ج8، ص 178)
اسکندر نیز برای ازدواج با دختر کید هندی به نُه پیر خردمند مأموریت می دهد که دختر را ببینند و پس از پسندیدن و تأیید آنها با او ازدواج می کند.(8)
رسم خواستگاری به وسیله مردان به جای زنان، اکنون که نیز در بعضی از مناطق ایران باقی است؛ از جمله در میان شاهسونها در آذربایجان شرقی و بخش تکاب افشار در آذربایجان غربی، خواستگاری به وسیله دو نفر از ریش سفیدان خویشاوند داماد، انجام می شود.(9)
آخرین ویرایش توسط مدیر: