- Jul
- 1,776
- 110
- 148
- وضعیت پروفایل
- ???? ?̈???? ????? ?????????
بسمه تعالی
۱
(فاتحه/ مقدمه)
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- کَانَتْ إِذَا نَزَلَتْ فَاتِحَهًُْ سُورَهًٍْ بِمَکَّهًَْ کُتِبَتْ بِمَکَّهًَْ ثُمَ یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مَا یَشَاءُ بِالْمَدِینَهًْ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) در آغاز هر سورهای که در مکّه نازل میگشت، نوشته میشد: «مکّیّه» سپس خداوند آنچه را که میخواست در مدینه بر آن میافزود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
بحارالأنوار، ج۳۵، ص۲۵۶
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیالْحَسَنِ مُوسَیبْنِجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ لِأَبِی حَنِیفَهًَْ: مَا سُورَهًٌْ أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ وَ أَوْسَطُهَا إِخْلَاصٌ وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ؟ فَبَقِیَ مُتَحَیِّراً ثُمَّ قَالَ: لَا أَدْرِی. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): السُّورَهًُْ الَّتِی أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ وَ أَوْسَطُهَا إِخْلَاصٌ وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ سُورَهًُْ الْحَمْد.
امام صادق (علیه السلام) از امام کاظم (علیه السلام)، از پدرشان (علیه السلام) روایت شده است که حضرت به ابوحنیفه فرمود: «کدام سوره آغازش حمد و میانش اخلاص و پایانش دعاست»؟ ابوحنیفه حیران شد و گفت: «نمیدانم». امام (علیه السلام) فرمود: «سورهای که آغازش حمد و میانش اخلاص و پایانش دعاست، سورهی»حمد» میباشد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
البرهان/ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۵
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ مِنْ کَنْزِ الْجَنَّهًِْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند با [نازلکردن] سورهی حمد، از گنج بهشت بر من منّت نهاد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۸/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۶/ نورالثقلین
۲
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَن جَابِرٍ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَدِیثٌ طَوِیلٌ یَقُولُ فِیهِ حَاکِیاً عَنِ اللهِ تَعَالَی وَ أَعْطَیْتُکَ وَ لِأُمَّتِکَ کَنْزاً مِنْ کُنُوزِ عَرْشِی فَاتِحَهًَْ الْکِتَاب.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) جابر (رحمة الله علیه) در حدیثی طولانی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل میکند که حضرت از قول خداوند متعال فرمود: «به امّتت گنجی از گنجهای عرشم را عطا کردم که آن فاتحة الکتاب (سورهی مبارکهی حمد) است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۹۳
۳
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لِی: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ فَأَفْرَدَ الِامْتِنَانَ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ وَ جَعَلَهَا بِإِزَاءِ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ إِنَّ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ أَشْرَفُ مَا فِی کُنُوزِ الْعَرْشِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ شَرَّفَهُ بِهَا وَ لَمْ یُشْرِکْ مَعَهُ فِیهَا أَحَداً مِنْ أَنْبِیَائِهِ مَا خَلَا سُلَیْمَانَ (علیه السلام).
پیامبر (صلی الله علیه و آله) همانا خداوند متعال به من فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! ما به تو سورهی حمد و قرآن عظیم دادیم! (حجر/۸۷). پس با فاتحة الکتاب، جداگانه بر من منّت نهاد و آن را در کنار قرآن بزرگ قرار داد. همانا فاتحة الکتاب، ارزشمندترین چیز در گنجینهی عرش است و خداوند عزّوجلّ آن را به محمّد (صلی الله علیه و آله) اختصاص داد و او را به آن مفتخر ساخت و هیچیک از پیامبران را در این امر با وی شریک نگرداند، مگر حضرت سلیمان (علیه السلام) را».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۲۷/ الأمالی للصدوق، ص۱۷۵/ الإمام العسکری، ص۲۹/ نورالثقلین/ البرهان
۴
(فاتحه/ مقدمه)
العسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَضَّلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) مَا أَعْطَاهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ إِلَّا مَا أَعْطَی سُلَیْمَانَبْنَدَاوُدَ (علیه السلام) مِنْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَرَآهَا أَشْرَفَ مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِهِ الَّتِی أَعْطَاهَا. فَقَالَ: یَا رَبِّ مَا أَشْرَفَهَا مِنْ کَلِمَاتٍ إِنَّهَا لَآثَرُ عِنْدِی مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِیَ الَّتِی وَهَبْتَهَا لِی. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یَا سُلَیْمَانُ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ کَذَلِکَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَهًٍْ سَمَّانِی بِهَا إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أُوْجِبُ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِأَلْفِ ضِعْفِ مَمَالِکِکَ یَا سُلَیْمَانُ هَذَا سَبْعٌ مَا أَهَبُهُ إِلَّا لِمُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ تَمَامَ فَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ.
امام عسکری (علیه السلام) خداوند با عنایتکردن سورهی حمد به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله)؛ فضیلتی به آن جناب بخشید که به هیچیک از پیامبران (علیهم السلام) پیشین نداده، مگر سلیمانبنداود (علیه السلام)؛ که فقط بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را از این سوره دارد. [و سلیمان (علیه السلام)] این آیه را از تمام سلطنت و قدرتی که خدا به او عنایت کرده بود برتر میشمرد [و] میگفت: «خدایا! چه کلمات عالی و باارزشی است، من این کلمات را از تمام مملکتی که [به من] عنایت کردهای باارزشتر میدانم». خداوند به او خطاب کرد: ای سلیمان! چگونه با ارزشتر نباشد و حال اینکه هر بندهی من چه زن و چه مرد مرا با این کلمات بخواند ثوابی هزار برابر مملکت تو را صدقه بدهد به او عنایت میکنم. این یکهفتم از تمام آن سورهایست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) سرور انبیاء (علیهم السلام) دادهام (سورهی فاتحة الکتاب).
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۵۷/ الإمام العسکری، ص۵۸۹؛ فیه: «یا سلیمان هذا سبع ... الی آخر» محذوفٌ
۵
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الْحَسَنِبْنِعَلِیِّبْنِمُحَمَّدِبْنِعَلِیِّبْنِمُوسَیبْنِجَعْفَرِبْنِمُحَمَّدِبْنِعَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِبْنِ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِین (علیه السلام) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: قَسَمْتُ فَاتِحَهًَْ الْکِتَابِ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَبْدِی فَنِصْفُهَا لِی وَ نِصْفُهَا لِعَبْدِی وَ لِعَبْدِی. مَا سَأَلَ إِذَا قَالَ الْعَبْدُ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: بَدَأَ عَبْدِی بِاسْمِی وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُتَمِّمَ لَهُ أُمُورَهُ وَ أُبَارِکَ لَهُ فِی أَحْوَالِه ... قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذَا لِعَبْدِی وَ لِعَبْدِی مَا سَأَلَ فَقَدِ اسْتَجَبْتُ لِعَبْدِی وَ أَعْطَیْتُهُ مَا أَمَّلَ وَ آمَنْتُهُ عَمَّا مِنْهُ وَجِلَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خدای تبارکوتعالی فرماید: «فاتحة الکتاب را میان خودم و بندگانم دو نیمه کردم؛ نیمهای از من است و نیمهای از بندهی من؛ و از آن بنده منست آنچه خواهش کند». گاهی که بنده گوید: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خدای جلّ جلاله فرماید: «بندهام به نامم آغاز کرد و بر من لازمست امورش را تمام کنم و احوالش را مبارک سازم ...». خدای عزّوجلّ فرماید: «این از بندهی منست و بندهی من هرچه خواهد از آن اوست و برای بندهام اجابت کردم و آنچه آرزو داشت به او دادم و از آنچه ترسید او را آسوده ساختم».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
بحارالأنوار، ج۸۲، ص۵۹/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۳۲۷/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۳۰۰/ الأمالی للصدوق، ص۱۷۴/ الإمام العسکری، ص۵۸/ نورالثقلین
۶
(فاتحه/ مقدمه)
الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الْفَضْلِبْنِشَاذَانَ عَنِ الرِّضَا (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَهًِْ فِی الصَّلَاهًِْ لِئَلَّا یَکُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیَّعاً وَ لْیَکُنْ مَحْفُوظاً مَدْرُوساً فَلَا یَضْمَحِلَّ وَ لَا یُجْهَلَ وَ إِنَّمَا بُدِئَ بِالْحَمْدِ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَهًِْ مَا جُمِعَ فِی سُورَهًِْ الْحَمْدِ.
امام رضا (علیه السلام) فضلبنشاذان از امام رضا (علیه السلام) روایت میکند که میفرماید: مردمان از آن جهت به قرائت در نماز مأمور شدهاند که مبادا قرآن متروک و به دست فراموشی سپرده شود و در نتیجه ضایع و نابود گردد، لیکن [چون قرائت قرآن در نمازها واجب شده، قرآن] حفظ گردیده و مورد آموزش و آموختن قرار گرفته پس نابود نگردد و جهل به آن نباشد و بدان جهت نماز با خواندن سورهی حمد آغازگشته نه سورههای دیگر قرآن، که در هیچ کلام و هیچ سورهی قرآن به اندازه سورهی حمد، انواع خیر و حکمت یکجا جمع نشده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۰/ وسایل الشیعه ، ج۶، ص۳۸/ بحارالأنوار، ج۶، ص۶۸/ بحارالأنوار، ج۸۲، ص۵۴/ البرهان
۷
(فاتحه/ مقدمه)
الرّضا (علیه السلام)- قَالَ الفَضْلُبْنُشَاذَانَ: ... قَالَ: فَلِمَ بَدَأَ بِالْحَمْدِ فِی کُلِ قِرَاءَهًٍْ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ قِیلَ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْقُرْآنِ وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ جَوَامِعُ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَهًِْ مَا جُمِعَ فِی سُورَهًِْ.
امام رضا (علیه السلام) فضلبنشاذان گوید: ... «چرا در هر قرائتی فقط به سورهی حمد باید ابتداء نمود نه سورههای دیگر»؟ در جواب گفته میشود: «برای اینکه هیچ سورهای از سورههای قرآن مثل سورهی حمد مشتمل بر جوامع خیر و حکمت نیست».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
عیون أخبارالرضا (ج۲، ص۱۰۷
۸
(فاتحه/ مقدمه)
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَوْ شِئْتُ لَأَوْقَرْتُ سَبْعِینَ بَعِیراً فِی تَفْسِیرِ فَاتِحَهًِْ الْکِتَاب.
امام علی (علیه السلام) اگر میخواستم میتوانستم چنان فاتحةالکتاب را تفسیر کنم که بار هفتاد شتر شود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
البرهان/ بحارالأنوار، ج۴۰، ص۱۵۷
۹
(فاتحه/ مقدمه)
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- لَمْ یَرِنَ إِبْلِیسُ مِثْلَ ثَلَاثِ رَنَّاتٍ قَطُّ رَنَّهًٍْ حِینَ لُعِنَ فَأُخْرِجَ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ رَنَّهًٍْ حِینَ وُلِدَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ رَنَّهًٍْ حِینَ أُنْزِلَتِ الْحَمْدُ وَ فِی ابْتِدَائِهَا بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) شی*طان هرگز فریادی آنطور که در سه مورد برآورده است بر نیاورده است؛ یک؛ آنگاه که از رحمت خدا دور شده و از ملکوت آسمانها رانده شد. و باردیگر؛ آن موقعی است که حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) متولّد شد، و فریاد دیگر؛ آن هنگام که سورهی حمد و در آغاز آن بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نازل شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
مجموعه ورام، ج۱، ص۳۲
۱۰
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- رَنَّ إِبْلِیسُ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ أَوَّلُهُنَّ یَوْمَ لُعِنَ وَ حِینَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرْضِ وَ حِینَ بُعِثَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) عَلَی حِینِ فَتْرَهًٍْ مِنَ الرُّسُلِ وَ حِینَ أُنْزِلَتْ أُمُّ الْکِتَاب.
امام صادق (علیه السلام) شی*طان چهار بار ناله سرداد؛ نخستین بار روزی که لعنت شد، بار دیگر زمانی که به زمین فرود آمد، دیگر وقتی که حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) پس از مدّتی که پیغمبری نیامده بود، به پیامبری برانگیخته شد و [بار چهارم] آنگاه که سورهی حمد نازل شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۰۴
۱۱
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- إِنَ إِبْلِیسَ رَنَ رَنِیناً، لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) عَلَی حِینِ فَتْرَهًٍْ مِنَ الرُّسُلِ وَ حِینَ أُنْزِلَتْ أُمُّ الْکِتَاب.
امام صادق (علیه السلام) شی*طان دو بار ناله سرداد؛ آنگاه که خداوند، محمّد (صلی الله علیه و آله) را پس از مدّتی که پیغمبری نیامده بود به پیامبری برانگیخت و هنگامی که سورهی حمد نازل شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
البرهان/ بحارالأنوار، ج۱۸، ص۱۷۹
۱۲
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الْحَسَنِبْنِعَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْیَهُودِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ عَنْ أَشْیَاءَ فَکَانَ فِیمَا سَأَلَهُ أَخْبِرْنَا عَنْ سَبْعِ خِصَالٍ أَعْطَاکَ اللَّهُ مِنْ بَیْنِ النَّبِیِّینَ وَ أَعْطَی أُمَّتَکَ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ. فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): أَعْطَانِی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاتِحَةَ الْکِتَاب.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) چند نفر یهودی به حضور پیغمبر آمدند و داناترینِ آنان مطالبی از حضرت پرسید و از جمله سؤالات اینکه: ما را از هفت خصلتی که خداوند از میان پیغمبران فقط به تو عطا کرده و از میان امّتها فقط به امّت تو عطا فرموده آگاه فرما؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند به من سورهی حمد را عطا فرموده است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
نورالثقلین/ الخصال، ج ۲، ص۳۵۵
۱۳
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَی مَیِّتٍ سَبْعِینَ مَرَّهًًْ، ثُمَّ رُدَّتْ فِیهِ الرُّوحُ مَا کَانَ ذَلِکَ عَجَبا.
امام صادق (علیه السلام) اگر سورهی حمد هفتادمرتبه بر مردهای خوانده شود و او زنده گردد، جای شگفتی نیست.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
البرهان/ الکافی، ج ۲، ص۶۲۳
۱۴
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ إِسْمَاعِیلَبْنِأَبَانٍ یَرْفَعُهُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِجَابِرِبْنِعَبْدِ اللَّهِ: یَا جَابِرُ! أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَفْضَلَ سُورَهًٍْ أَنْزَلَهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ؟ قَالَ: فَقَالَ جَابِرٌ: بَلَی، بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِّمْنِیهَا. قَالَ: فَعَلَّمَهُ الْحَمْدُ لِلهِ أُمَّ الْکِتَابِ. قَالَ: ثُمَّ قَالَ لَهُ: یَا جَابِرُ! أَلَا أُخْبِرُکَ عَنْهَا؟ قَالَ: بَلَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَأَخْبِرْنِی. قَالَ: هِیَ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ، إِلَّا السَّامَ یَعْنِی الْمَوْت.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) اسماعیلبنابان در حدیثی مرفوع از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل میکند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به جابربنعبدالله (رحمة الله علیه) فرمود: «ای جابر! آیا میخواهی بهترین سورهای را که خداوند در کتابش نازل فرموده، را به تو بیاموزم»؟ جابر (رحمة الله علیه) عرض کرد: «بله، پدر و مادرم به فدایت! بیاموز». راوی میگوید: «حضرت، الْحَمْدُ لله یعنی امّ الکتاب را به او آموخت». سپس فرمود: «ای جابر! آیا میخواهی تو را از این سوره آگاه سازم»؟ عرض کرد: «بله، پدر و مادرم به فدایت! آگاه ساز». حضرت فرمود: «آن شفای هر دردی است به جز مرگ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
البرهان/ بحارالأنوار، ج ۸۹، ص۲۳۷
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- عَن أَبِیبَکرِ الحَضرَمِی قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْداللَّهِ (علیه السلام): إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَهًٌْ فَاقْرَأِ الْمَثَانِیَ وَ سُورَهًًْ أُخْرَی وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ ادْعُ اللَّهَ قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ وَ مَا الْمَثَانِی. قَالَ فَاتِحَهًُْ الْکِتَابِ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
امام صادق (علیه السلام) ابوبکر حضرمی نقل کرده است امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هرگاه حاجتی داشتی مثانی و سورهای دیگر را بخوان و دو رکعت نماز بگزار و بهسوی خدا دعا کن». عرض کردم: «خدایت شایسته بدارد، مثانی چیست»؟ فرمود: «فاتحة الکتاب است؛ بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الْحَمْدُ لله رَبِّ الْعَالَمِینَ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۵/ بحارالأنوار، ج۸۲، ص۲۰/ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۶
۱
(فاتحه/ مقدمه)
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- کَانَتْ إِذَا نَزَلَتْ فَاتِحَهًُْ سُورَهًٍْ بِمَکَّهًَْ کُتِبَتْ بِمَکَّهًَْ ثُمَ یَزِیدُ اللَّهُ فِیهَا مَا یَشَاءُ بِالْمَدِینَهًْ.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) در آغاز هر سورهای که در مکّه نازل میگشت، نوشته میشد: «مکّیّه» سپس خداوند آنچه را که میخواست در مدینه بر آن میافزود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
بحارالأنوار، ج۳۵، ص۲۵۶
معنی سوره
۱(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- عَنْ أَبِیالْحَسَنِ مُوسَیبْنِجَعْفَرٍ (علیه السلام) عَنْ أَبِیهِ (علیه السلام) قَالَ: قَالَ لِأَبِی حَنِیفَهًَْ: مَا سُورَهًٌْ أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ وَ أَوْسَطُهَا إِخْلَاصٌ وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ؟ فَبَقِیَ مُتَحَیِّراً ثُمَّ قَالَ: لَا أَدْرِی. فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام): السُّورَهًُْ الَّتِی أَوَّلُهَا تَحْمِیدٌ وَ أَوْسَطُهَا إِخْلَاصٌ وَ آخِرُهَا دُعَاءٌ سُورَهًُْ الْحَمْد.
امام صادق (علیه السلام) از امام کاظم (علیه السلام)، از پدرشان (علیه السلام) روایت شده است که حضرت به ابوحنیفه فرمود: «کدام سوره آغازش حمد و میانش اخلاص و پایانش دعاست»؟ ابوحنیفه حیران شد و گفت: «نمیدانم». امام (علیه السلام) فرمود: «سورهای که آغازش حمد و میانش اخلاص و پایانش دعاست، سورهی»حمد» میباشد».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
البرهان/ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۵
فضیلت سوره
۱(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ مَنَّ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ مِنْ کَنْزِ الْجَنَّهًِْ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خداوند با [نازلکردن] سورهی حمد، از گنج بهشت بر من منّت نهاد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۸/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۶/ نورالثقلین
۲
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَن جَابِرٍ عَنِ النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) حَدِیثٌ طَوِیلٌ یَقُولُ فِیهِ حَاکِیاً عَنِ اللهِ تَعَالَی وَ أَعْطَیْتُکَ وَ لِأُمَّتِکَ کَنْزاً مِنْ کُنُوزِ عَرْشِی فَاتِحَهًَْ الْکِتَاب.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) جابر (رحمة الله علیه) در حدیثی طولانی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل میکند که حضرت از قول خداوند متعال فرمود: «به امّتت گنجی از گنجهای عرشم را عطا کردم که آن فاتحة الکتاب (سورهی مبارکهی حمد) است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۹۳
۳
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَالَ لِی: یَا مُحَمَّدُ (صلی الله علیه و آله) وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ فَأَفْرَدَ الِامْتِنَانَ عَلَیَّ بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ وَ جَعَلَهَا بِإِزَاءِ الْقُرْآنِ الْعَظِیمِ وَ إِنَّ فَاتِحَةَ الْکِتَابِ أَشْرَفُ مَا فِی کُنُوزِ الْعَرْشِ وَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ خَصَّ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) وَ شَرَّفَهُ بِهَا وَ لَمْ یُشْرِکْ مَعَهُ فِیهَا أَحَداً مِنْ أَنْبِیَائِهِ مَا خَلَا سُلَیْمَانَ (علیه السلام).
پیامبر (صلی الله علیه و آله) همانا خداوند متعال به من فرمود: «ای محمّد (صلی الله علیه و آله)! ما به تو سورهی حمد و قرآن عظیم دادیم! (حجر/۸۷). پس با فاتحة الکتاب، جداگانه بر من منّت نهاد و آن را در کنار قرآن بزرگ قرار داد. همانا فاتحة الکتاب، ارزشمندترین چیز در گنجینهی عرش است و خداوند عزّوجلّ آن را به محمّد (صلی الله علیه و آله) اختصاص داد و او را به آن مفتخر ساخت و هیچیک از پیامبران را در این امر با وی شریک نگرداند، مگر حضرت سلیمان (علیه السلام) را».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۸
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۲۷/ الأمالی للصدوق، ص۱۷۵/ الإمام العسکری، ص۲۹/ نورالثقلین/ البرهان
۴
(فاتحه/ مقدمه)
العسکری (علیه السلام)- إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ قَدْ فَضَّلَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه و آله) بِفَاتِحَةِ الْکِتَابِ عَلَی جَمِیعِ النَّبِیِّینَ (علیهم السلام) مَا أَعْطَاهَا أَحَدٌ قَبْلَهُ إِلَّا مَا أَعْطَی سُلَیْمَانَبْنَدَاوُدَ (علیه السلام) مِنْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ فَرَآهَا أَشْرَفَ مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِهِ الَّتِی أَعْطَاهَا. فَقَالَ: یَا رَبِّ مَا أَشْرَفَهَا مِنْ کَلِمَاتٍ إِنَّهَا لَآثَرُ عِنْدِی مِنْ جَمِیعِ مَمَالِکِیَ الَّتِی وَهَبْتَهَا لِی. قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یَا سُلَیْمَانُ وَ کَیْفَ لَا یَکُونُ کَذَلِکَ وَ مَا مِنْ عَبْدٍ وَ لَا أَمَهًٍْ سَمَّانِی بِهَا إِلَّا أَوْجَبْتُ لَهُ مِنَ الثَّوَابِ أَلْفَ ضِعْفِ مَا أُوْجِبُ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِأَلْفِ ضِعْفِ مَمَالِکِکَ یَا سُلَیْمَانُ هَذَا سَبْعٌ مَا أَهَبُهُ إِلَّا لِمُحَمَّدٍ سَیِّدِ الْمُرْسَلِینَ تَمَامَ فَاتِحَهًِْ الْکِتَابِ.
امام عسکری (علیه السلام) خداوند با عنایتکردن سورهی حمد به پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله)؛ فضیلتی به آن جناب بخشید که به هیچیک از پیامبران (علیهم السلام) پیشین نداده، مگر سلیمانبنداود (علیه السلام)؛ که فقط بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ را از این سوره دارد. [و سلیمان (علیه السلام)] این آیه را از تمام سلطنت و قدرتی که خدا به او عنایت کرده بود برتر میشمرد [و] میگفت: «خدایا! چه کلمات عالی و باارزشی است، من این کلمات را از تمام مملکتی که [به من] عنایت کردهای باارزشتر میدانم». خداوند به او خطاب کرد: ای سلیمان! چگونه با ارزشتر نباشد و حال اینکه هر بندهی من چه زن و چه مرد مرا با این کلمات بخواند ثوابی هزار برابر مملکت تو را صدقه بدهد به او عنایت میکنم. این یکهفتم از تمام آن سورهایست که به محمّد (صلی الله علیه و آله) سرور انبیاء (علیهم السلام) دادهام (سورهی فاتحة الکتاب).
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۵۷/ الإمام العسکری، ص۵۸۹؛ فیه: «یا سلیمان هذا سبع ... الی آخر» محذوفٌ
۵
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الْحَسَنِبْنِعَلِیِّبْنِمُحَمَّدِبْنِعَلِیِّبْنِمُوسَیبْنِجَعْفَرِبْنِمُحَمَّدِبْنِعَلِیِّبْنِالْحُسَیْنِبْنِ عَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِیرِالْمُؤْمِنِین (علیه السلام) قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله): قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: قَسَمْتُ فَاتِحَهًَْ الْکِتَابِ بَیْنِی وَ بَیْنَ عَبْدِی فَنِصْفُهَا لِی وَ نِصْفُهَا لِعَبْدِی وَ لِعَبْدِی. مَا سَأَلَ إِذَا قَالَ الْعَبْدُ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: بَدَأَ عَبْدِی بِاسْمِی وَ حَقٌّ عَلَیَّ أَنْ أُتَمِّمَ لَهُ أُمُورَهُ وَ أُبَارِکَ لَهُ فِی أَحْوَالِه ... قَالَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذَا لِعَبْدِی وَ لِعَبْدِی مَا سَأَلَ فَقَدِ اسْتَجَبْتُ لِعَبْدِی وَ أَعْطَیْتُهُ مَا أَمَّلَ وَ آمَنْتُهُ عَمَّا مِنْهُ وَجِلَ.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) خدای تبارکوتعالی فرماید: «فاتحة الکتاب را میان خودم و بندگانم دو نیمه کردم؛ نیمهای از من است و نیمهای از بندهی من؛ و از آن بنده منست آنچه خواهش کند». گاهی که بنده گوید: «بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ» خدای جلّ جلاله فرماید: «بندهام به نامم آغاز کرد و بر من لازمست امورش را تمام کنم و احوالش را مبارک سازم ...». خدای عزّوجلّ فرماید: «این از بندهی منست و بندهی من هرچه خواهد از آن اوست و برای بندهام اجابت کردم و آنچه آرزو داشت به او دادم و از آنچه ترسید او را آسوده ساختم».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
بحارالأنوار، ج۸۲، ص۵۹/ مستدرک الوسایل، ج۴، ص۳۲۷/ عیون أخبارالرضا (ج۱، ص۳۰۰/ الأمالی للصدوق، ص۱۷۴/ الإمام العسکری، ص۵۸/ نورالثقلین
۶
(فاتحه/ مقدمه)
الرّضا (علیه السلام)- عَنِ الْفَضْلِبْنِشَاذَانَ عَنِ الرِّضَا (علیه السلام) أَنَّهُ قَالَ: أُمِرَ النَّاسُ بِالْقِرَاءَهًِْ فِی الصَّلَاهًِْ لِئَلَّا یَکُونَ الْقُرْآنُ مَهْجُوراً مُضَیَّعاً وَ لْیَکُنْ مَحْفُوظاً مَدْرُوساً فَلَا یَضْمَحِلَّ وَ لَا یُجْهَلَ وَ إِنَّمَا بُدِئَ بِالْحَمْدِ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ الْقُرْآنِ وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ مِنْ جَوَامِعِ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَهًِْ مَا جُمِعَ فِی سُورَهًِْ الْحَمْدِ.
امام رضا (علیه السلام) فضلبنشاذان از امام رضا (علیه السلام) روایت میکند که میفرماید: مردمان از آن جهت به قرائت در نماز مأمور شدهاند که مبادا قرآن متروک و به دست فراموشی سپرده شود و در نتیجه ضایع و نابود گردد، لیکن [چون قرائت قرآن در نمازها واجب شده، قرآن] حفظ گردیده و مورد آموزش و آموختن قرار گرفته پس نابود نگردد و جهل به آن نباشد و بدان جهت نماز با خواندن سورهی حمد آغازگشته نه سورههای دیگر قرآن، که در هیچ کلام و هیچ سورهی قرآن به اندازه سورهی حمد، انواع خیر و حکمت یکجا جمع نشده است.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۳۱۰/ وسایل الشیعه ، ج۶، ص۳۸/ بحارالأنوار، ج۶، ص۶۸/ بحارالأنوار، ج۸۲، ص۵۴/ البرهان
۷
(فاتحه/ مقدمه)
الرّضا (علیه السلام)- قَالَ الفَضْلُبْنُشَاذَانَ: ... قَالَ: فَلِمَ بَدَأَ بِالْحَمْدِ فِی کُلِ قِرَاءَهًٍْ دُونَ سَائِرِ السُّوَرِ قِیلَ لِأَنَّهُ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْقُرْآنِ وَ الْکَلَامِ جُمِعَ فِیهِ جَوَامِعُ الْخَیْرِ وَ الْحِکْمَهًِْ مَا جُمِعَ فِی سُورَهًِْ.
امام رضا (علیه السلام) فضلبنشاذان گوید: ... «چرا در هر قرائتی فقط به سورهی حمد باید ابتداء نمود نه سورههای دیگر»؟ در جواب گفته میشود: «برای اینکه هیچ سورهای از سورههای قرآن مثل سورهی حمد مشتمل بر جوامع خیر و حکمت نیست».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
عیون أخبارالرضا (ج۲، ص۱۰۷
۸
(فاتحه/ مقدمه)
أمیرالمؤمنین (علیه السلام)- لَوْ شِئْتُ لَأَوْقَرْتُ سَبْعِینَ بَعِیراً فِی تَفْسِیرِ فَاتِحَهًِْ الْکِتَاب.
امام علی (علیه السلام) اگر میخواستم میتوانستم چنان فاتحةالکتاب را تفسیر کنم که بار هفتاد شتر شود.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۰
البرهان/ بحارالأنوار، ج۴۰، ص۱۵۷
۹
(فاتحه/ مقدمه)
ابنعبّاس (رحمة الله علیه)- لَمْ یَرِنَ إِبْلِیسُ مِثْلَ ثَلَاثِ رَنَّاتٍ قَطُّ رَنَّهًٍْ حِینَ لُعِنَ فَأُخْرِجَ مِنْ مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ رَنَّهًٍْ حِینَ وُلِدَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) وَ رَنَّهًٍْ حِینَ أُنْزِلَتِ الْحَمْدُ وَ فِی ابْتِدَائِهَا بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم.
ابنعبّاس (رحمة الله علیه) شی*طان هرگز فریادی آنطور که در سه مورد برآورده است بر نیاورده است؛ یک؛ آنگاه که از رحمت خدا دور شده و از ملکوت آسمانها رانده شد. و باردیگر؛ آن موقعی است که حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) متولّد شد، و فریاد دیگر؛ آن هنگام که سورهی حمد و در آغاز آن بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ نازل شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
مجموعه ورام، ج۱، ص۳۲
۱۰
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- رَنَّ إِبْلِیسُ أَرْبَعَ رَنَّاتٍ أَوَّلُهُنَّ یَوْمَ لُعِنَ وَ حِینَ أُهْبِطَ إِلَی الْأَرْضِ وَ حِینَ بُعِثَ مُحَمَّدٌ (صلی الله علیه و آله) عَلَی حِینِ فَتْرَهًٍْ مِنَ الرُّسُلِ وَ حِینَ أُنْزِلَتْ أُمُّ الْکِتَاب.
امام صادق (علیه السلام) شی*طان چهار بار ناله سرداد؛ نخستین بار روزی که لعنت شد، بار دیگر زمانی که به زمین فرود آمد، دیگر وقتی که حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) پس از مدّتی که پیغمبری نیامده بود، به پیامبری برانگیخته شد و [بار چهارم] آنگاه که سورهی حمد نازل شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
نورالثقلین/ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۰۴
۱۱
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- إِنَ إِبْلِیسَ رَنَ رَنِیناً، لَمَّا بَعَثَ اللَّهُ نَبِیَّهُ (صلی الله علیه و آله) عَلَی حِینِ فَتْرَهًٍْ مِنَ الرُّسُلِ وَ حِینَ أُنْزِلَتْ أُمُّ الْکِتَاب.
امام صادق (علیه السلام) شی*طان دو بار ناله سرداد؛ آنگاه که خداوند، محمّد (صلی الله علیه و آله) را پس از مدّتی که پیغمبری نیامده بود به پیامبری برانگیخت و هنگامی که سورهی حمد نازل شد.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
البرهان/ بحارالأنوار، ج۱۸، ص۱۷۹
۱۲
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنِ الْحَسَنِبْنِعَلِیِّبْنِأَبِیطَالِبٍ (علیه السلام) فِی حَدِیثٍ طَوِیلٍ قَالَ: جَاءَ نَفَرٌ مِنَ الْیَهُودِ إِلَی رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) فَسَأَلَهُ أَعْلَمُهُمْ عَنْ أَشْیَاءَ فَکَانَ فِیمَا سَأَلَهُ أَخْبِرْنَا عَنْ سَبْعِ خِصَالٍ أَعْطَاکَ اللَّهُ مِنْ بَیْنِ النَّبِیِّینَ وَ أَعْطَی أُمَّتَکَ مِنْ بَیْنِ الْأُمَمِ. فَقَالَ النَّبِیُّ (صلی الله علیه و آله): أَعْطَانِی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَاتِحَةَ الْکِتَاب.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) چند نفر یهودی به حضور پیغمبر آمدند و داناترینِ آنان مطالبی از حضرت پرسید و از جمله سؤالات اینکه: ما را از هفت خصلتی که خداوند از میان پیغمبران فقط به تو عطا کرده و از میان امّتها فقط به امّت تو عطا فرموده آگاه فرما؟ پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «خداوند به من سورهی حمد را عطا فرموده است».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
نورالثقلین/ الخصال، ج ۲، ص۳۵۵
۱۳
(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَی مَیِّتٍ سَبْعِینَ مَرَّهًًْ، ثُمَّ رُدَّتْ فِیهِ الرُّوحُ مَا کَانَ ذَلِکَ عَجَبا.
امام صادق (علیه السلام) اگر سورهی حمد هفتادمرتبه بر مردهای خوانده شود و او زنده گردد، جای شگفتی نیست.
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
البرهان/ الکافی، ج ۲، ص۶۲۳
۱۴
(فاتحه/ مقدمه)
الرّسول (صلی الله علیه و آله)- عَنْ إِسْمَاعِیلَبْنِأَبَانٍ یَرْفَعُهُ إِلَی النَّبِیِّ (صلی الله علیه و آله) قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) لِجَابِرِبْنِعَبْدِ اللَّهِ: یَا جَابِرُ! أَ لَا أُعَلِّمُکَ أَفْضَلَ سُورَهًٍْ أَنْزَلَهَا اللَّهُ فِی کِتَابِهِ؟ قَالَ: فَقَالَ جَابِرٌ: بَلَی، بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یَا رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِّمْنِیهَا. قَالَ: فَعَلَّمَهُ الْحَمْدُ لِلهِ أُمَّ الْکِتَابِ. قَالَ: ثُمَّ قَالَ لَهُ: یَا جَابِرُ! أَلَا أُخْبِرُکَ عَنْهَا؟ قَالَ: بَلَی بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی فَأَخْبِرْنِی. قَالَ: هِیَ شِفَاءٌ مِنْ کُلِّ دَاءٍ، إِلَّا السَّامَ یَعْنِی الْمَوْت.
پیامبر (صلی الله علیه و آله) اسماعیلبنابان در حدیثی مرفوع از پیامبر (صلی الله علیه و آله) نقل میکند: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به جابربنعبدالله (رحمة الله علیه) فرمود: «ای جابر! آیا میخواهی بهترین سورهای را که خداوند در کتابش نازل فرموده، را به تو بیاموزم»؟ جابر (رحمة الله علیه) عرض کرد: «بله، پدر و مادرم به فدایت! بیاموز». راوی میگوید: «حضرت، الْحَمْدُ لله یعنی امّ الکتاب را به او آموخت». سپس فرمود: «ای جابر! آیا میخواهی تو را از این سوره آگاه سازم»؟ عرض کرد: «بله، پدر و مادرم به فدایت! آگاه ساز». حضرت فرمود: «آن شفای هر دردی است به جز مرگ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
البرهان/ بحارالأنوار، ج ۸۹، ص۲۳۷
ثواب قرائت
۱(فاتحه/ مقدمه)
الصّادق (علیه السلام)- عَن أَبِیبَکرِ الحَضرَمِی قَالَ: قَالَ أَبُوعَبْداللَّهِ (علیه السلام): إِذَا کَانَتْ لَکَ حَاجَهًٌْ فَاقْرَأِ الْمَثَانِیَ وَ سُورَهًًْ أُخْرَی وَ صَلِّ رَکْعَتَیْنِ وَ ادْعُ اللَّهَ قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ وَ مَا الْمَثَانِی. قَالَ فَاتِحَهًُْ الْکِتَابِ: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ. الْحَمْدُ للهِ رَبِّ الْعالَمِینَ.
امام صادق (علیه السلام) ابوبکر حضرمی نقل کرده است امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هرگاه حاجتی داشتی مثانی و سورهای دیگر را بخوان و دو رکعت نماز بگزار و بهسوی خدا دعا کن». عرض کردم: «خدایت شایسته بدارد، مثانی چیست»؟ فرمود: «فاتحة الکتاب است؛ بِسْمِ الله الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ، الْحَمْدُ لله رَبِّ الْعَالَمِینَ».
تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۱، ص۱۲
مستدرک الوسایل، ج۴، ص۱۶۵/ بحارالأنوار، ج۸۲، ص۲۰/ بحارالأنوار، ج۸۹، ص۲۳۶
آخرین ویرایش توسط مدیر: