- Jun
- 9,056
- 24,696
- 238
- وضعیت پروفایل
- مَن؛ نقآشِ بومِ کوچَک
○[?]• بهروز صفرزاده: احترام به های ناملفوظ
«ماجرای من و خالم.»
وقتی تصادفاً عنوانِ بالا (ماجرای من و خالم) را دیدم، با خودم گفتم لابد منظورش این است که با خالش (خالِ روی پوستش) ماجرایی داشته. اما بعد که مطلب را خواندم، فهمیدم منظورش خالهاش است!
نمیدانم چرا خیلیها فکر میکنند در گفتارینویسی باید های ناملفوظ را حذف کنند. مثلاً اگر بخواهند خانهاش (رسمی) را گفتاری بنویسند، خونش مینویسند، نه خونهش.
چرا به این فکر نمیکنند که خونش (خونِ او) هیچ ربطی به خونهش (خانۀ او) ندارد؟
اگر در گوگل خونش را جست و جو کنید، خواهید دید که تعدادی از نتایجِ جست و جو به معنیِ خانۀ او و تعدادیشان به معنیِ خونِ او هستند.
این سهلانگاریِ املایی دارد آسیبهای زیادی به خطِ ما میزند. ما باید تلاش کنیم روز به روز خطمان را دقیقتر و شفافتر کنیم، نه اینکه روز به روز به ابهام و تیرگیِ آن اضافه کنیم.
صدها واژه در فارسی داریم که به های ناملفوظ ختم میشوند و بسیاری از آنها بدونِ های ناملفوظ واژۀ مستقلیاند با معنایی کاملاً متفاوت.
رعایت نکردنِ تمایزِ املایی در اینگونه واژهها و همه را بدونِ های ناملفوظ نوشتن فاجعهبار خواهد بود.
معنای این واژهها را خودتان با هم مقایسه کنید:
آزاد/ آزاده
آوار/ آواره
بست/ بسته
پایان/ پایانه
پوست/ پوسته
پیمان/ پیمانه
جوون/ جوونه
چشم/ چشمه
حامل/ حامله
خال/ خاله
خام/ خامه
خان/ خانه
خون/ خونه
دایر/ دایره
دست/ دسته
دود/ دوده
دور/ دوره
دیوان/ دیوانه
روز/ روزه
ریش/ ریشه
زمین/ زمینه
زنجیر/ زنجیره
زیر/ زیره
سور/ سوره
غریب/ غریبه
قلم/ قلمه
کابین/ کابینه
کور/ کوره
گرد/ گرده
گیر/ گیره
ماش/ ماشه
مال/ ماله
مرد/ مرده
نام/ نامه
هم/ همه
«ماجرای من و خالم.»
وقتی تصادفاً عنوانِ بالا (ماجرای من و خالم) را دیدم، با خودم گفتم لابد منظورش این است که با خالش (خالِ روی پوستش) ماجرایی داشته. اما بعد که مطلب را خواندم، فهمیدم منظورش خالهاش است!
نمیدانم چرا خیلیها فکر میکنند در گفتارینویسی باید های ناملفوظ را حذف کنند. مثلاً اگر بخواهند خانهاش (رسمی) را گفتاری بنویسند، خونش مینویسند، نه خونهش.
چرا به این فکر نمیکنند که خونش (خونِ او) هیچ ربطی به خونهش (خانۀ او) ندارد؟
اگر در گوگل خونش را جست و جو کنید، خواهید دید که تعدادی از نتایجِ جست و جو به معنیِ خانۀ او و تعدادیشان به معنیِ خونِ او هستند.
این سهلانگاریِ املایی دارد آسیبهای زیادی به خطِ ما میزند. ما باید تلاش کنیم روز به روز خطمان را دقیقتر و شفافتر کنیم، نه اینکه روز به روز به ابهام و تیرگیِ آن اضافه کنیم.
صدها واژه در فارسی داریم که به های ناملفوظ ختم میشوند و بسیاری از آنها بدونِ های ناملفوظ واژۀ مستقلیاند با معنایی کاملاً متفاوت.
رعایت نکردنِ تمایزِ املایی در اینگونه واژهها و همه را بدونِ های ناملفوظ نوشتن فاجعهبار خواهد بود.
معنای این واژهها را خودتان با هم مقایسه کنید:
آزاد/ آزاده
آوار/ آواره
بست/ بسته
پایان/ پایانه
پوست/ پوسته
پیمان/ پیمانه
جوون/ جوونه
چشم/ چشمه
حامل/ حامله
خال/ خاله
خام/ خامه
خان/ خانه
خون/ خونه
دایر/ دایره
دست/ دسته
دود/ دوده
دور/ دوره
دیوان/ دیوانه
روز/ روزه
ریش/ ریشه
زمین/ زمینه
زنجیر/ زنجیره
زیر/ زیره
سور/ سوره
غریب/ غریبه
قلم/ قلمه
کابین/ کابینه
کور/ کوره
گرد/ گرده
گیر/ گیره
ماش/ ماشه
مال/ ماله
مرد/ مرده
نام/ نامه
هم/ همه
آخرین ویرایش توسط مدیر: