تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

شعر اشعار جبران خلیل جبران | شاعر و نویسنده لبنانی

انجمن کافه نویسندگان

عشق درخششی جادویی است

که از درون هسته سوزان روح می‌تابد

و زمین پیرامونش را روشنی می‌بخشد

و توانمان می‌دهد تا زندگی را

در قالب رؤیایی شیرین و زیبا

بین دو بیداری درک کنیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

چون عشق اشارت فرماید، قدم به راه نهید

گرچه دشوارست و بی زنهار این طریق

و چون بر شما بال گشاید، سر فرود آورید به تسلیم

اگر شمشیری نهفته در این بال، جراحت زخمی بر جانتان زند
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

سکوت را می‌پذیرم

اگر بدانم

روزی با تو سخن خواهم گفت

تیره‌بختی را می‌پذیرم

اگر بدانم

روزی چشم‌های تو را خواهم سرود

مرگ را می‌پذیرم

اگر بدانم

روزی تو خواهی فهمید

که دوستت دارم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
انجمن کافه نویسندگان

اکنون کجایی ای خود دیگر من؟

آیا در این سکوت شب بیداری؟

بگذار نسیم پاک

تپش و مهربانی جاودانه قلبم را به تو برساند

کجایی ای ستاره زیبای من؟

تیرگی زندگی مرا در آغو*ش کشیده

و اندوه بر من چیره گشته است

لبخندی در فضا بزن؛ که خواهد رسید و مرا جانی دوباره خواهد داد!

از انفاس خود عطری در فضا بپراکن که حمایتم خواهد کرد!

کجایی ای محبوب من؟

آه چه بزرگ است عشق!

و چه بی‌مقدارم من!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیریـت کل سایـت
عضو کادر مدیریت
مدیریت کل سایت
Aug
6,466
12,571
219
دیشب به خودم گفتم شعور یک گیاه در وسط زمستان، از تابستان گذشته نمی آید، از بهاری می آید که فرا میرسد. گیاه به روزهایى که رفته نمی اندیشد، به روزهایى می اندیشد که می آید. اگر گیاهان یقین دارند که بهار خواهد آمد، چرا ما انسان ها باور نداریم که روزی خواهیم توانست به هر آنچه می‌خواهیم دست یابیم؟

[ جبران خلیل جبران ]
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا