انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان
هر که پرسید ترقی چه اساسی دارد
گفتم این راه نه درسی نه کلاسی دارد
کرسی عزت و اجلال کسی خواهد یافت
که نه علمی ،نه کمالی، نه حواسی دارد
یار گلچهره در آغو*ش کسی می افتد
که قد پیزری و شکل قناسی دارد
گیتی تنگ نظر نیست خردمند شناس
غالبا دیده ی دیوانه شناسی دارد
مرد بدبخت به شب هم که رود در بستر
در لحاف و تشک خود کک و ساسی دارد
لاله را داغ از آن است که در باغ وجود
گل خر زهره مقام گل یاسی دارد
آن که سر رشته ی این مملکت اندر کف اوست
هیچ کارش نه اصولی نه اساسی دارد
ابوالقاسم حالت
هر که پرسید ترقی چه اساسی دارد
گفتم این راه نه درسی نه کلاسی دارد
کرسی عزت و اجلال کسی خواهد یافت
که نه علمی ،نه کمالی، نه حواسی دارد
یار گلچهره در آغو*ش کسی می افتد
که قد پیزری و شکل قناسی دارد
گیتی تنگ نظر نیست خردمند شناس
غالبا دیده ی دیوانه شناسی دارد
مرد بدبخت به شب هم که رود در بستر
در لحاف و تشک خود کک و ساسی دارد
لاله را داغ از آن است که در باغ وجود
گل خر زهره مقام گل یاسی دارد
آن که سر رشته ی این مملکت اندر کف اوست
هیچ کارش نه اصولی نه اساسی دارد
ابوالقاسم حالت
آخرین ویرایش توسط مدیر: