انجمن کافه نویسندگان
می خواهم بروم
و سال ها
کنار خورشید دراز بکشم
می خواهم کسی نباشد
که بیدارم کند
کسی نباشد
که یادم بیاورد به خانه برگردم
و با نوک انگشت هایم
دیوارها را نوازش کنم
می خواهم بروم
چون تو را دوست دارم
و حس می کنم قلبم
هیچ کجای زمین جا نمی شود.
می خواهم بروم
و سال ها
کنار خورشید دراز بکشم
می خواهم کسی نباشد
که بیدارم کند
کسی نباشد
که یادم بیاورد به خانه برگردم
و با نوک انگشت هایم
دیوارها را نوازش کنم
می خواهم بروم
چون تو را دوست دارم
و حس می کنم قلبم
هیچ کجای زمین جا نمی شود.
آخرین ویرایش توسط مدیر: