تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

[الهه ی ماهم] کارگاه تابستانه دلنوشته نویسی

  • شروع کننده موضوع یمنا
  • تاریخ شروع
  • بازدیدها 435
  • پاسخ ها 10
وضعیت
موضوع بسته شده است.
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jun
1,832
4,252
148
وضعیت پروفایل
(:?
54925_23f2d9c9593884231706184a4a045ed3.jpg



با سلام

کاربر گرامی @الهه ی ماهم


با شرکت در کارگاه آموزش دلنوشته نویسی می بایست تمرینات محوله به خود را در این تاپیک قرار دهید.


_ مدرس @PAWRISSAW


?_ دوره ی آموزشی تابستان 1400 _?
لطفا از ارسال هرزنامه خودداری کنید
با پایان دوره تاپیک بسته خواهد شد.


°|با تشکر، مدیریت تالار ادبیات|°​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی

تمرین اول??

IMG_20210710_192923.jpg

در جنگل نور‌های آبی، پروانه‌ها به دنبال روحم هستند؛ و نمی‌دانند که جسم من سالیان سال است که مُرده.
آنها روحم را می‌خواهند که پاک است؛ و آنها می‌دانند که روح، آلوده نمی‌شود...
۱۴۰۰/۴/۱۹
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی

تمرین دوم??


من زنده‌ام و تو مرده، من نفس می‌کشم و تو زیر خروارِ خاک های بی‌انصاف خوابیده‌ای و راهی برای فرار نیست!
یادت می‌آید؟ آن روز‌هایی که هردو زنده بودیم، ای‌کاش قدر می‌دانستیم و باز هم قدر می‌دانستیم، شاید حال هردو زنده بودیم، من آن بودم که روحم پرواز می‌کرد و تو آن بودی که جسمت راه می‌رفت.
۱۴۰۰/۴/۲۶
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی

تمرین سوم??

شاهِ جانم

من در سرزمین نگاهت، در زندان خاطراتت، و در آبیِ چشمانت غرق می‌شوم، و چه‌قدر این غرق شدن را دوست دارم و به آن می‌بالم.
من آن شاهدختی هستم که با تو به رویاها سفر می‌کنم و تو، آن شاهِ جانی که من را دور می‌کنی از هیاهو، چرا که آرامش در آغو*ش توست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی

تمرین چهارم??

مجنونم، من آن لیلی هستم که با تو در دشت‌های زیبای این دنیا آهو‌وار زندگی کردم؛ یادت نمی‌آید؟ مگر می‌شود؟
منم، آن لیلی که تو مجنونش شدی و چه کار‌ها که از سر جنون نکردی و چرا می‌گویند جنون یعنی دیوانگی من این‌طور فکر نمی‌کنم، جنون یعنی عشق.
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی

تمرین پنجم??

باز هم یک روز خسته کننده دیگر، باز هم وقتی از خواب بیدار می‌شوم موهایم آشفته و شلوارم تا زانو بالا آمده مثل هر روز بوی کاچی مادر تا سر کوچه می‌رود باز هم دو چشم آبی از روی زمین نگاهم می‌کند، فکر می‌کنم برایش عجیب هستم! خب به من ربطی ندارد من فقط نظر خودم برایم مهم است نه یک سگ.
اوه، باز هم این گوشی شارژ نشده و این روز چقدر خسته کننده است...
 
آخرین ویرایش:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی

تمرین هفتم??

خورشید همیشه سوزان است، می‌دانی چرا؟
چون با گرمای تنش ماه را گرم می‌کند؛ و راست می‌گویند که آغو*ش مع*شوق گرم است و آرامش فقط در خورشید است، خورشید هم برای ماه.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
به نام آفریدگار زیبایی
تمرین هشتم??

دیگر روزها بی‌معنی است، دیگر کاری برای انجام دادن ندارم و وجودم سرتاسر بوی ناامیدی می‌دهد... .
بچه‌هایم بزرگ شدند، نوه‌هایم هم بزرگ شدند، و من دیکر کاری در این دنبا ندارن به جز منتظر ماندن برای مرگ... .
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
کاربر انجمن
Jun
3,719
2,015
193
تمرین نهم??

کوچک و بزرگ، با چشم‌هایی پر امید، با دل‌هایی پاک و زلال، چه صادقانه و زیبا روزگار می‌گذارنند... .
و در همین حوالی ما انسان‌ها با چشم‌هایی ناامید و با دل‌هایی به سیاهی شب، چه نفرت‌بار هر شب آرزوی مرگ داریم!
به راستی که این همه تفاوت میان ما از چه چیزی سرچشمه می‌گیرد
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا