تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

همگانی باز چه دست گلی به آب دادی؟

Jul
12,190
68,175
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...
سلام
حتی یه بار تو زندگی هر فردی اتفاق افتاده که این جمله معروف رو بشنوه
باز چه دست گلی به آب دادی؟
حالا می‌خواید دسته گلابی که به آب دادین رو برامون تعریف کنین?
تگ کنین
باتشکر?
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
918
4,564
103
کرج
یه بار مادرم یه ظرفی داد دستم و داخلش آش بود.
داغ بود از دستم افتاد رو فرش!
فرشمون ...
یه بارم رنگ داشتم میزدم. حواسم نبود با همون دست از جیب پالتوم یه چیزی در اوردم.. پالتوم...!(نگم براتون)
از اون لحظات به بعد هر ظرفی دستم میگیرم میگه
+‌معصومه فقط بفهمم انداختی زمین.. حواست باشه دیگه..



بله.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
Jul
12,190
68,175
270
سވހیܣ
وضعیت پروفایل
یه متن پاک شده...
یه بار مامان بابام رفتن بیرون غذا رو سپردن من حواسم بهش باشه منم خسته رفتم پا تلویزیون هیچی سوزوندم رفت به روی مبارکمم نیوردم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Nov
1,384
1,730
133
19
از خلوچلستان
وضعیت پروفایل
همیشه کسی هست که بشه لبخندت :)
یه بار مامانم داده بود من خورشت رو بپزم بعد من همیشه میبینم ابش کم میشه یه ذره اب میریزم (یهذره ی من یعنی یه کتری ابجوش ) هیچی دیه 8 ساعت این رو گاز بود هر یک ساعت یه بار من میرفتم سر میزدم میدیدم ابش کم شده میریختم ....
بعد 8 ساعت چشیدمش دیدم فقط مزه اب میده اون همه ادویه هیچیه هیچی:pesas:
دقیقا همون موقع مامانم اومد سر بزنه به خورشت بعد من جلوشو گرفتم گفتم هنو جا نیوفتاده:aiwan_light_preved:
خلاصه دیه وقتی درو باز کرد قیافه اشو دید فهمید باز چه دسته گلی اب دادم
:aiwan_light_lol2: :aplastao: :flamethrower2:
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Jun
1,832
4,252
148
وضعیت پروفایل
(:?
هر وقت امتحانام و گند میزنم میام خونه با یه لبخند ملیح میرم پیش مادرم?به صورت خود به خودی میگه اشکال نداره دفعه بعد جبران کن
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Nov
1,093
1,975
133
هربار که ازمون میدم مادرم میاد ومیگه هربار دسته گلای بیشتری به اب میدیا دفعه بعد جبران کن
ولی باز روز از نو روزی ازنو
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
Nov
2,887
4,994
149
وضعیت پروفایل
آۿــآې مـڔڈمـ ډڹــێا، بــشڼۊيـڋ پــڗؤإك مــڕآ!! ڨلب مڕا دڒ ڄڛـم ۿأێڜ زڼډآنې ڪۯډ ۉ بڔڊ،ڀښ بىٵۈريد ڨڵب مڔٳ...
هچی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Sep
918
4,564
103
کرج
خیلی وقت پیش حدودا آخرهای شهریور با دوستم رفتیم بیرون یه چیزی بخوریم.
آقا ساعت داشت دیر می‌شد
من هی به ساعت نگاه می‌کردم می‌گفتم چرا نمیاره آخه!
از ترس کلی اتفاقـ
دوستمم با خونسردی میگفت چه اشکالی داره؟ نهایتش کلی توبیخ میشیم.
عشق این بیخیالیش شدم دیگه..
من از استرس، وقتی ظرف غذا رو آوردن به جای غذا دست گارسون رو گرفتم.



عمق فاجعه رو دریاب.
وای صورتم دیدنی بود.
خدایا اون روز رو دیگه نیار..
#افتضاح بود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا