تازه چه خبر

خوش آمدید به انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان انجمن رمان نویسی | کافه نویسندگان

برای دسترسی به تمام امکانات انجمن و مشاهده تمامی رمان ها ثبت نام کنید

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
مردم راهنمای مدبر و عاقل خوب می خواهند كه درد اصلی ملت را بفهمد و درمان كند .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
مرگ مانند وسیله ای كه ظاهرا می تواند به عدم امكان حیات پایان بخشد ، دخالت می نماید .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
ای مرگ ، تو از كاروان خسته و درمانده زندگان را مهمان نوازی كرده آنها را از رنج راه و خستگی می رهانی .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
هر كس با قوه تصور خودش كسی دیگر را دوست دارد و این از قوه تصور خودش است كه كیف می برد .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
زكی ! مردن هم جدی نیست ، شاید از هر كار و هر چیز دیگری كمتر جدی باشد .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
خود كشی وقتی است كه هیچ راهی برای اشتراك معنوی با همنوعان در كار نیست .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
تا زندگی نباشد مرگ نخواهد بود و همچنین تا مرگ نباشد زندگانی وجود خارجی نخواهد داشت .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
جامه مرگ ، جامه ای است كه عشوه زیبایی آن را به چیز رغبت انگیزی تبدیل می كند .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
بر فرض انسان جسما با حیوان شباهت داشته باشد ، ولی هرگز قوای معنوی او با حیوان طرف مقایسه نیست .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
میل غریزی انسان از دیدن كشتار و خوراك های خونین متنفر است .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
انسان زاده طبیعت و در نتیجه تكامل حیوانات به وجود آمده و وابستگی نزدیكی به آنان دارد .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
كسانی هستند كه از بیست سالگی شروع به جان كندن می كنند.
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
شمشیر و جسمی كه شمشیر در آن فرو می رود ، به دو دنیای بیگانه تعلق دارند كه همدیگر را نمی شناسند .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
به نظرم می آمد كه مرگ یك خوشبختی و یك نعمتی است كه به آسانی به كسی نمی دهند .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Celine*

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
11/4/20
ارسال ها
1,131
امتیاز واکنش
3,326
امتیاز
133
وضعیت پروفایل
ناگهان شد که زمین نبض جنونش زد و خونم از حلق، به جوش آمد و نابود شدم!
هرگاه دنیا می توانست از خوراك حیوانی دست بكشد ، نه تنها یك شورش اقتصادی پیدا می شد ، بلكه به بهبودی اخلاقی منتج می گشت .
صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

نهنــگ

مدیر ارشد بازنشسته + نویسنده ادبی
نویسنده رسمی
کادر آرامیکسیا
مدیر بازنشسته
مشار چاپ آثار
عضویت
28/5/20
ارسال ها
3,701
امتیاز واکنش
9,688
امتیاز
193
محل سکونت
رَهـایـی
نمیدانی چقدر تنها هستم، این تنهایی مرا اذیت می‌کند، می‌خواهم امشب با تو چند کلمه صحبت بکنم. چون وقتی که بتو کاغذ می‌نویسم، مثل اینست که با تو حرف میزنم. اگر در این کاغذ "تو" می‌نویسم مرا ببخش. اگر میدانستی درد روحی من تا چه اندازه زیاد است!
روزها چقدر دراز است ، عقربک ساعت آنقدر آهسته و کند حرکت می‌کند که نمیدانم چه بکنم. آیا زمان بنظر تو هم اینقدر طولانی است؟

صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یمنا

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
9/6/20
ارسال ها
1,831
امتیاز واکنش
4,249
امتیاز
148
وضعیت پروفایل
(:?
روز و ماه چیست، برای من معنی ندارد، برای کسی که در گور است زمان معنی خودش را گم می‌کند.

صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یمنا

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
9/6/20
ارسال ها
1,831
امتیاز واکنش
4,249
امتیاز
148
وضعیت پروفایل
(:?
ترقی زبان علمی از مهمترین ترقیات بشر بشمار می‌آید، زیرا زبان علمی ساده، بی‌پرده و عاری از هر گونه تشبیهات و استعارات لوس و بیمزه شده که نمیشود آن را سیصد جور تعبیر کرد.

صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یمنا

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
9/6/20
ارسال ها
1,831
امتیاز واکنش
4,249
امتیاز
148
وضعیت پروفایل
(:?
هستی خودم مرا بشگفت انداخته، چقدر تلخ و ترسناک است هنگامی که آدم هستی خودش را حس میکند!

صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

یمنا

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
عضویت
9/6/20
ارسال ها
1,831
امتیاز واکنش
4,249
امتیاز
148
وضعیت پروفایل
(:?
سکوت کامل فرمانروایی داشت، بنظرم آمد که همه مرا ترک کرده بودند، به موجودات بی‌جان پناه بردم. را*بطه‌ای بین من و جریان طبیعت، بین من و تاریکی عمیقی که در روح من پایین آمده بود تولید شده بود - این سکوت یکجور زبانی است که ما نمی‌فهمیم.

صادق هدایت
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

چه کسی این موضوع را خوانده است (مجموع: 0) دیدن جزئیات

shape1
shape2
shape3
shape4
shape7
shape8