با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
لیف او اندسن (Leif Ove Andsnes) پیانیست نروژی است که شهرتش بیشتر بهخاطر ضبطهایش از کنسرتوهای پیانو بتهوون با ارکستر Mahler Chamber است. نقدی که در مجله موسیقی گرامافون منتشر شد این مجموعهکار اندسن را «موفقیتی بیسابقه» خواند.
مارتا آرگریچ پدیدهای در جهان پیانو در سال ۱۹۶۴ جایزه شوپن را در سن ۲۴ سالگی از آن خود و همه را شگفتزده کرد. امروز او مهمترین پیانیست زنده در جهان است که بلیت کنسرتهایش در دقایق اول به فروش میرسد.
آرائو پیانیستی اهل شیلی بود که پیش از آن که خواندن و نوشتن بیاموزد میتوانست نتهای موسیقی را بخواند. مدتها بعد این نوازنده آثاری مثل اتودهای لیست (Franz Liszt) (آهنگساز مشهور مجارستانی) را بهخوبی مینواخت. اما شهرت او در حقیقت بهخاطر تفسیر موسیقی بتهوون است. کالین دیویس (Calin Davis) رهبر پیشین ارکستر لندن درباره او میگوید: صدای (ساز) او شگفتانگیز و متعلق به خود اوست. وفاداری او به لیست بیش از اندازه است و موسیقی لیست را بیش از هر کس دیگری در جهان گرامی داشته است.
اشکنازی از وزنههای موسیقی کلاسیک جهان است. او در روسیه متولد شده و شهروندی دو کشور ایسلند و سویس را دارد. او هنوز هم به عنوان یک پیانیست و رهبر ارکستر، در نقاط مختلف دنیا اجراهای خود را دارد. این پیانیست روسیتبار در سال ۱۹۶۲ برنده جایزه بینالمللی رقابت چایکوفسکی (بهصورت مشترک (با جان اوگدون)) شد و یک سال پس از آن در لندن به اجرای زنده پرداخت.
اشکنازی صاحب صفحههای گرامافونی است که شامل همه آثار راخمانینوف (Rachmaninoff) و شوپن، سوناتهای بتهوون، کنسرتوهای پیانو موتسارت و همچنین آثار الکساندر اسکریابین (Alexander Scriabin) و پروکفیف است. او با همه نامهای بزرگ قرن ۲۰ از جمله رهبران ارکستری چون جورج سولتی، زوبین مهتا و برنارد هایتینک کار کرده است.
دانیل بارنبویم پیانیست آرژانتینیاسرائیلی است. شهرت بینالمللی بارنبویم تا حدی به خاطر کار (مشترک) او با ارکستر دیوان غربیشرقی است. البته او برخی از بهترین صفحههای گرامافون موجود در جهان را تولید کرده و از این جهت نام خود را در تاریخ ثبت کرده است.
کارل لودویگ جانکر، آهنگساز همعصر بتهوون درباره او میگوید: «نوازندگی بتهوون با شیوه رایج و معمول تفاوت بسیاری دارد، و به نظر میرسد در این حوزه او برای خود مسیر جداگانهای انتخاب کرده و بهنوعی ساختارشکن بوده است.» اگرچه ما صفحهای از اجرای بتهوون در دست نداریم، اما موسیقی ناب و خلاقانهای که او برای پیانو نوشته و گفتههای افرادی که موسیقی او را شنیدهاند به ما رسیده است.
Alfred Brendel ۱۹۳۱
«من اگر به سنتی تعلق داشته باشم، آن سنتی است که در آن اثر هنری به نوازنده بگوید که چه کار کند، نه اینکه نوازنده بگوید که قطعه چطور باید باشد.»
این جملات آقای برندل است، کسی که در (شناخت) موسیقی همه دورهها دستی دارد، اما جایگاه و شهرتش مشخصا بهخاطر تفسیرهایش از هایدن، موتسارت، بتهوون، شوبر، براهم و لیست است.
مشهورترین آهنگساز لهستان و از بزرگترین استادان پیانو در زمانه خود نیز بود. بخش عظیمی از مهارت شوپن در موسیقی در اجراهای سولو (تکنوازی) او بود، اما متاسفانه از اجراهای او هیچ نسخه ضبطشدهای به ما نرسیده است و همانطور که میدانیم نخستین تجربههای ضبط صدا در دهه ۱۸۶۰ اتفاق افتاد. یکی از همعصرهای شوپن گفته است: درست است که شوپن موسس یک مدرسه پیانو و یک مدرسه آهنگسازی است. اما هیچ چیز با درخشانی و شیرینی پرلودهای این آهنگساز برای پیانو و کارهای اصیل، متمایز و لطیف او برابری نمیکند.
اگر از ابتدای تاریخ نوازندگی پیانو یک پیانیست باشد که طرفدارن موسیقی کلاسیک را به چند دسته تقسیم کرد او کسی نیست جز گلن گولد. شهرت این پیانیست کانادایی بیشتر بهخاطر اجراهایش از موسیقی باخ و به طور خاص اثر The Goldberg Variations است. او عادت داشت هنگام نوازندگی زیر ل*ب آوازهایی زمزمه کند و همچنین یک صندلی کوچک داشت که در همه کنسرتهایش همراه او بود.