?|• به چالش کشیدن تقدیر چیست؟!
?|• موقعی اتفاق میافتد که یک شخصیت، تقدیر (یا هر چیز یا کسی که درآن لحظه تقدیر او در اختیارش میباشد) را تهدید میکند که اگر جرات دارد، اوضاع را برایش بدتر کند و تقدیر هم با کمال میل موافقت میکند.
?|• اغلب در چنین شرایطی، شخصیت مذکور در حال غر زدن است راجع به اینکه همهچیز در بدترین حالت ممکن قرار دارد و امکان ندارد اوضاع از اینکه هست بدتر شود؛ درست قبل از بدتر شدن اوضاع.
?|• یا برعکس، شخصیت ممکن است راجع به اینکه همهچیز چقدر خوب است حرف بزند و پنج ثانیه بعد دنیا روی سرش خر*اب شود.
?|• گاهیاوقات به چالش کشیدن تقدیر نتیجهای مرگبار به همراه دارد.
○○○○○○○○○○○○
?|• شکل های مختلف به چالش کشیدن تقدیر
«زود برمیگردم.» …. برگشتی در کار نیست (مگر اینکه با یک شخصیت ظالم یا بهشدت مصمم طرف باشیم). جورج آر.آر مارتین به چنین سناریویی علاقهی زیادی دارد.
«حداقل خوبه بارون نمیآد.» …. لحظهی بعد باران یا حتی بهتر از آن بارانی تند شروع به باریدن میکند.
«اگه از این مخصمه زنده بیرون بیاییم…» …. حداقل یکی از شخصیتهای حاضر از این مخصمه زنده بیرون نمیآید.
«دیگه هیچی نمیتونه ما رو نجات بده!» …. قهرمانان/ناجیان وارد میشوند.
«کسی نمیتونه از فلان حادثه/مکان زنده بیرون بیاد.» …. اشتباه محض.
«دیگه کسی جلودارمون نیست!» …. هست.
«اینجا هیچوقت اتفاق هیجانانگیزی نمیافته.» …. یک دقیقه صبر کن.
«فلان چیز/کس هیچوقت محبوب نمیشه.» …. میشود.
«فلان چیز/کس قراره حسابی گنده بشه.» …. معمولاً نمیشود، مگر اینکه کسی پشت سرش دیالوگ بالا را به زبان بیاورد یا گنده شدن او به ضرر گوینده تمام شود.
«اینجا کاملاً امنه/تو پیش ما در امانی!» …. با یک پناهگاه ناامن طرف هستیم.
«احتمالاً چیزی نیست.» …. چرا، هست!
ادامه دارد...
?|• موقعی اتفاق میافتد که یک شخصیت، تقدیر (یا هر چیز یا کسی که درآن لحظه تقدیر او در اختیارش میباشد) را تهدید میکند که اگر جرات دارد، اوضاع را برایش بدتر کند و تقدیر هم با کمال میل موافقت میکند.
?|• اغلب در چنین شرایطی، شخصیت مذکور در حال غر زدن است راجع به اینکه همهچیز در بدترین حالت ممکن قرار دارد و امکان ندارد اوضاع از اینکه هست بدتر شود؛ درست قبل از بدتر شدن اوضاع.
?|• یا برعکس، شخصیت ممکن است راجع به اینکه همهچیز چقدر خوب است حرف بزند و پنج ثانیه بعد دنیا روی سرش خر*اب شود.
?|• گاهیاوقات به چالش کشیدن تقدیر نتیجهای مرگبار به همراه دارد.
○○○○○○○○○○○○
?|• شکل های مختلف به چالش کشیدن تقدیر
«زود برمیگردم.» …. برگشتی در کار نیست (مگر اینکه با یک شخصیت ظالم یا بهشدت مصمم طرف باشیم). جورج آر.آر مارتین به چنین سناریویی علاقهی زیادی دارد.
«حداقل خوبه بارون نمیآد.» …. لحظهی بعد باران یا حتی بهتر از آن بارانی تند شروع به باریدن میکند.
«اگه از این مخصمه زنده بیرون بیاییم…» …. حداقل یکی از شخصیتهای حاضر از این مخصمه زنده بیرون نمیآید.
«دیگه هیچی نمیتونه ما رو نجات بده!» …. قهرمانان/ناجیان وارد میشوند.
«کسی نمیتونه از فلان حادثه/مکان زنده بیرون بیاد.» …. اشتباه محض.
«دیگه کسی جلودارمون نیست!» …. هست.
«اینجا هیچوقت اتفاق هیجانانگیزی نمیافته.» …. یک دقیقه صبر کن.
«فلان چیز/کس هیچوقت محبوب نمیشه.» …. میشود.
«فلان چیز/کس قراره حسابی گنده بشه.» …. معمولاً نمیشود، مگر اینکه کسی پشت سرش دیالوگ بالا را به زبان بیاورد یا گنده شدن او به ضرر گوینده تمام شود.
«اینجا کاملاً امنه/تو پیش ما در امانی!» …. با یک پناهگاه ناامن طرف هستیم.
«احتمالاً چیزی نیست.» …. چرا، هست!
ادامه دارد...
آخرین ویرایش توسط مدیر: