با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان اگر تو بجنگ دریائی عجله نکنی و کشتیهای خود را در این ساحل نگاهداری و با ارتش زمینی به طرف پلوپونس بروی، تمام خواستههای تو انجام خواهد یافت. زیرا یونانیها نخواهند توانست مدتی پافشارند و متفرق شده و به شهرهای خود خواهند رفت. چه در این جزیره (سالامین) آذوقه ندارند و دیگر اینکه چون بشنوند که تو به طرف پلوپونس حرکت کردهای هرگز باین فکر نخواهند افتاد که برای آتن جنگ دریایی کنند.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان هر گاه تو شتابان جنگ دریائی کنی این خطر هست که کشتیهای تو آسیب یابند و بدبختی دامنگیر ارتش زمینی تو شود. شاها، بالاخره این نکته را در نظر آر که آقای خوب بندگان بد دارد و بالعکس آقایان بد بندگان خوب دارند. تو که بهترین مردی، مستخدمینی داری که بندگان بد تواند. از مصریها وکیلی کیها و قبرسیها و پامفی لیان برای تو فایده نیست. (قسمتهای اخیر را نیز هرودوت از طرف خود به آرتمیز نسبت داده است)."
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان پس از این گفته عدهای که دوست آرتمیز بودند اندوهگین شدند و چه ترسیدند که خشایارشا نسبت به او غضبناک شود و آنهایی که دشمن او بودند خوشحال گردیدند چه تصور نمودند که با این گفته او فنا خواهد گردید. ولی برعکس تصور همه، شاه رأی او را پسندید و بیش از همیشه او را ستود، ولی چون غیر از او همه رای بهجنگ داده بودند، تصمیم بجنگ گرفت.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان در این جنگ به طرفین آسیب زیادی وارد آمد. چون شاه صحنه جنگ را زیر نظر داشت و همه او را میدیدند دلیرانه میجنگیدند. در اینجا باز هرودت سخن از آرتمیز به میان میآورد و میگوید:
راجع به جنگ یونانیها و پارسیها دیگر نمیتوانم چیزی بگویم چه نمیدانم چگونه جنگ میکردند ولی آرتمیز کاری کرد که بیشتر مورد احترام شاه گردید. وقتی که جنگ به ضرر شاه داشت تمام میشد، چند کشتی آتیکی کشتی آرتمیز را تعقیب کردند. او چون خود را محاصره کشتیهای یونانی دید، فوراً بکشتی کالینتین (Calyntiens) که جزو نیروی دریائی پارس بود، حمله کرد و آن را غرق نمود (در این جا هم هرودت نتوانسته از عداوت شخصی و دادن نسبت دروغ خودداری کند). یونانیها که پنداشتند او از متحدین یونانی یا از پارسیهای فراریست که یونانیها را کمک میکند، از تعقیب کشتی او دست باز داشتند.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان آنتیها به شدت در جستجوی آرتمیز بودند زیرا علاوه بر آنکه فرمانده نیروی دریایی آتن دستور داده بود که هر کسی او را زنده دستگیر کند ده هزار درهم جایزه دریافت خواهد کرد، خشمگین بودند که چگونه زنی علیه آنها آنچنان جنگ میکند (بطوریکه ملاحظه میگردد این گفته اخیر هرودت موضوع غرق کشتی کالین تین را خود بخود نقض میکند زیرا در حقیقت خشم آنها غرق کشتیهای خودشان بوسیله آرتمیز بوده است).
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان گویند وقتی شاه کشتی آرتمیز را در میان هنگامه جنگ دید، یکی از نزدیکانش به او گفت شاها این آرتمیز است که چنین حمله بکشتی دشمن میکند و آن را بقعر دریا میفرستد. شاه با حیرت پرسید واقعاً این کار از دست اوست. اطرافیانش تصدیق کردند. شاه گفت:
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان در اینجا هم هرودت گفتهی خشایارشا را تحریف نموده است. بطوریکه خود او در گفتههای خود به طوریکه در بالا هم اشاره شد اقرار مینماید که همه دلیرانه میجنگیدند. مگر اینکه خواسته باشد بگوید در این جنگ شجاعت مردان هم مانند آرتمیز بوده است، ولی در هر حال مطلب را دو پهلو نوشته است.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان در مورد زندگی آرتمیز نقل شده است که غیر از شرکت در لشکرکشی یونان، در جنگهای دیگری نیز در تحت حمایت شاه ایران شرکت نموده و فتوحات مختلف دیگری نمود که به شهرت او بیش از بیش اضافه گردیده است، معهذا برای اینکه نویسندگان یونانی این سردار و سرباز نامی تاریخ را لکهدار کنند، برای او افسانهای ساختند و آن افسانه این است که آرتمیز بهطور دیوانه واری شیفتهی مرد جوانی شد، ولی جوان مزبور نه تنها به عشق او توجه ننمود بلکه او را مورد تحقیر قرار داد. آرتمیز چشمان او را از حدقه در آورد (افسانهای که دو قرن بعد بوسیله سافو (Sahpo حقیقت یافت). بعد خدایان عشق او را تشدید نمودند و بالاخره بنا بر نصیحت غیبگویی از بالای صخره لوکاد(Loucade) که در میان دریا بود خود بهپایین پرتاب نمود و هلاک شد.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان بطوریکه متذکر شدیم این افسانه هم نمیتواند حقیقت داشته باشد بلکه سرچشمه آن را در دشمنی آشتیناپذیر هرودت نسبت خانواده لیگدامیس و آرتمیز و ایرانیان باید جستجو کرد.
حقیقت هر قدر که با افسانه و دشمنی آمیخته شود معهذا خواهی نخواهی خود را از وراء پردههای سیاه دروغ و تهمت آشکار مینماید.