با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن میگذرد.در کوچه پس کوچههای هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید
الهه منصوریان یکی از قهرمانان و مدال آوران ایرانی است که در زمینه ووشو فعالیت می کند .او متولد سال 1370 و زاده سمیرم است . بد نیست بدانید دو خواهر دیگر او سهیلا و شهربانو منصوریان نیز مانند او ووشوکار هستند.
الهه منصوریان اولین زن ایرانی است که توانسته است به مدال طلای بانوان در ورزش ووشو دست پیدا کند . این ورزشکار معروف و خواهرانش با حضور در برنامه پربیننده ماه عسل با اجرای احسان علیخانی از گذشته سخت, خود پرده برداشتند و اینکه چه سختی هایی را در زندگی متحمل شدند تا به اینجا رسیدند . در ادامه, با این بانوی ورزشکار بیشتر آشنا می شوید .
الهه منصوریان (زادهٔ ۱۳۷۰ در سمیرم، اصفهان) ووشوکار ایرانی در بخش ساندا است. او یکی از تاپترین ووشوکاران , بین بانوان دنیاست. او همچنین خواهر شهربانو و سهیلا منصوریان، دیگر ووشوکاران اهل کشور ایران است.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان وی در بین دوخواهر دیگر اولین نفری بود که سمت رشته ووشو رفت، سپس خواهران دیگرشم به سمت باشگاه , خودش کشاند تا این رشته را دنبال کنند؛ همچنین اولین عضو خانواده منصوریان بود که نام خود را در ووشوی, ایران مطرح کرد و به عنوان قهرمانی آسیا و جهان رسید. الهه در حال حاضر در ۵۶ کیلوگرم مبارزه می کند.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان قهرمانی جهان و ایران
الهه منصوریان ملیپوش بانوان ایران در فینال وزن منهای ۵۲ کیلوگرم به مصاف حریف کرهای خود رفت که با پیروزی, در این مسابقه اولین مدال طلای بانوان ایران در ووشوی قهرمانی جهان را بر گردن انداخت. منصوریان در حالی مسابقه را, با برتری پشت سر گذاشت,
که در اواسط مسابقه گونهٔ و بینی وی بر اثر ضربه حریف، دچار شکستگی و بینی وی دچار خونریزی داخلی شده بود , و عملاً لحظاتی از مسابقه را با یک چشم و با درد پشت سر میگذاشت اما دست از مبارزه نکشید , تا قهرمان جهان شود.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان قسمت ششم برنامه ماه عسل در ماه رمضان ۱۳۹۶ با میزبانی از خواهران قهرمان منصوریان که هر یک از آنها , دارنده ۳ مدال طلا در سطح جهانی و در رشتههای ووشو و کاراته هستند روی آنتن شبکه سه سیما رفت.
در ابتدای برنامه مرضیه دختر بزرگ خانواده منصوریان مقابل دوربین ماه عسل قرار گرفت و گفت: ما یک خانواده , پرجمعیت داشتیم که ۵ خواهر و یک برادر بودیم و پدرم همراه با مادر و سه تن از خواهران روی,مزارع دیگران کار میکردند.
وی ادامه داد: من دوست نداشتم کسی بدانم که این افراد اعضای خانواده من هستند و ما یک خانواده فقیر هستیم , که برای گذراندن زندگی پدرم مجبور است از دختران خود برای کار کردن استفاده کند.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان داستان زندگی خواهر الهه منصوریان
مرضیه منصوریان تصریح کرد: من نور چشمی پدرم بودم و آرزو داشت که به دانشگاه بروم، اما در یک دوره زمانی, به دلیل شرایط بد موجود و همچنین مواردی مانند فشار طلبکارها من به یک ازدواج ناخواسته تن دادم و البته, دو سال بعد با یک بچه ۶ ماهه مجبور به بازگشت به خانه پدر و مادرم شدم.
در ادامه برنامه دختر اول خانواده منصوریان اظهار کرد: وقتی من برگشتم در آن دوران هیچ خبری از پدرم نداشتیم, تا این که متوجه شدیم وقتی برای کار به شیراز رفته در همان جا ازدواج کرده است.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان در ادامه ماه عسل از شهربانو منصوریان یکی از دختران قهرمان تیم ملی برای حضور مقابل دوربین دعوت شد.
شهربانو منصوریان گفت: من به خواست خودم برای کار در مزارع به پدرم کمک میکرد، اما همیشه پدرم لباس نو را, برای مرضیه خواهرم بزرگان میخرید البته در دوران کودکی آرزوهایی مانند تفریح رفتن همراه پدر و داشتن, یک سری امکانات در همان دوران و با همان ذهنیت را داشتیم.
انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان وی افزود: به یاد دارم مراسم عروسی خواهرم بود که همراه با پدرم برای خرید مرغ به یک مرغ فروشی رفتیم، اما فروشنده به پدرم گفت: که، چون چکهای قبلیات را پاس نکردهای نمیتوانم به تو مرغ قرض بدهم , و در آن لحظه من به آن فروشنده التماس خیلی زیادی کردم که هنوز هم وقتی یاد آن اتفاق میافتم, خیلی ناراحت میشوم.