تازه چه خبر

انجمن رمان نویسی کافه نویسندگان

با خواندن و نوشتن رشد کنید,به آینده متفاوتی فکر کنید که بیشتر از حالا با خواندن و نوشتن می‌گذرد.در کوچه پس کوچه‌های هفت شهر نوشتن با کافه نویسندگان باشید

انجمن کافه نویسندگان

در سده دوازدهم هجری، سبک هندی که در روزگار اعتلایش از زیبایی بسیار بهره داشت، به فترت گرایید و مضمون های سست و بازاری و عامیانه را به شعر زیبایی فارسی راه داد. از این رو، تنی چند از شاعران اصفهان، علیه آن سبک فرسوده برخاستند، تا طرحی نو در اندازند، اما، شعر فارسی را حیاتی نو نبخشیدند، بلکه به گذشته ای کهنه تر و فرسوده تر بازگشتند. روزگار گذشت و گذشت، و شاعران فارسی زبان، برخی به سبک روزگار صفویان و برخی به شیوه شاعران پیش از آن سخن گفتند.
با جوشش انقلاب مشروطه، قالب های سنتی شعر فارسی، نقص خود را آشکار کردند. بدین معنی، که نشان دادند برای بیان دردهای عمومی جامعه، کار آمد نیستند. در این میان، ترانه ها و تصنیف ها، که از سویی با زبان عامه پیوندی نزدیک داشتند و از سوی دیگر، از اوزان عروضی کامل پیروی نمی کردند از شاخه های دیگر شعر فارسی، توفیق بیشتری داشتند. اما، شاعرانی که به زبان رسمی شعر می گفتند، جرات در هم ریختن قانون های سنتی دست و پا گیر را نداشتند، و می پنداشتند، که با آوردن واژه هایی چون بمب و محکمه و عدلیه و چه و چه شعر به راهی نوین می افتد.
اما با این ابتکارها، شعر از بافت سنتی و دست وپا گیر خود رها نشد و در مسیر کهنه خویش رفت تا علی اسفندیاری متخلص به نیما در شعر فارسی، تحولی بنیانی پدید آورد. او از سویی قافیه را که برای شعر امری عارضی است، از میان برداشت و از سوی دیگر، قالب های عروضی را در هم شکست و شاعر را از طفره رفتن و زیاده گویی رهایی داد.
در شعر سنتی فارسی، بسا که مطلب شاعرانه شاعر در یک مصرع یا نیم مصرع، پایان می پذیرد اما برای تکمیل قالب شاعر باید زیاده گویی کند، علاوه بر این با شکستن وزن ها و برداشتن قوافی، پای موضوع های بسیار دیگر نیز به شعر فارسی باز شد. موضوع هایی که در شعر سنتی، مجال خودنمایی نداشتند و چنین شد که پس از چندین سده، شعر فارسی، بار دیگر، از ریشه جوانه زد، و بالیدن آغاز کرد.
علی اسفندیاری، مشهور به نیمایوشیج و متخلص به نیما، فرزند ابراهیم خان اعظام السلطنه نوری، از شاعران مشهور معاصر و دگرگون کننده مسیر شعر فارسی است.
او، در سال 1274 هجری شمسی، در دهکده یوش از توابع مازندران به دنیا آمد. نیمایوشیج که یک کشاورززاده بود، در روستای زادگاه خود (از ملای ده) مقدمات را آموخت. نیما یوشیج آنگاه به تهران آمد و در مدرسه سن لویی تحصیلات خود را پایان برد. نیما؛ زبان فرانسوی را به خوبی آموخت و در شاعری نیز از نظام وفا تعلیم گرفت. و نخستین شعر خود رادر سال 1300 منتشر کرد. آشنایی نیمایوشیج با ادبیات اروپایی، موجب تاثیرگذاری وی برشعر فارسی شد، کاری که پیش از آن، شاعران دیگری چون قاآنی و عشقی می توانستند و نکردند.
نیما، از کارمندان وزارت فرهنگ بود، در سال های 1309 تا 1311 هجری شمسی در آستارا در دبیرستان تدریس می کرد، و در 1311 به زادگاه خویش رفت و به کارهای خانوادگی خود پرداخت. او، همواره به زادگاه خود عشق می ورزید و بسیاری از مایه های شعر خویش را از آن دیار گرفته است. نیمایوشیج در سال های 1317 تا 1320 هجری شمسی عضو هیأت تحریریه مجله موسیقی بود، وکتاب پر ارج ارزش احساسات را در این مجله به یادگار نهاد.
نیمایوشیج، پس از سال های انتظار خدمت، بار دیگر در سال 1329شمسی،به کارهای مطبوعاتی روی آورد و در اداره کل انتشارات وزارت فرهنگ، به کار بررسی کتاب و نقد شعر پرداخت و سرانجام در سال 1338 هجری شمسی زندگی را بدرود گفت.

nima5.jpg




نیما، گذشته از شیوه ابتکاری خود، قالب های سنتی شعر فارسی را نیز به خوبی می سرود و افسانه او، فاصله ایست میان شعر کهن و شعر نوین نیمایی. نیمایوشیج در شعر نوین خود، بیشتر به مسائل مردمی روی آورده است و واژگان شعرش، با زبان عامه پیوندی تنگاتنگ دارد. مشهورترین آثار منظوم او: مجلس، قصه رنگ پریده، افسانه و برای دل های خونین است.

nima3.jpg





نخستین مجموعه شعرهای نیمایوشیج، به روزگار زندگیش به سال 1334 شمسی به کوشش دکتر ابوالقاسم جنتی عطایی چاپ و منتشر شده است. بخشی از آثار نیمایوشیج نیز به زبان های فرانسوی و انگلیسی ترجمه شده است. فهرست کتاب های نیما از این قرار است: ماخ اولا، شعر من، ناقوس، شهر صبح-شهر شب، آهو و پرنده ها، مانلی، یادداشت ها و…، قلم انداز، دنیا خانه من است، نامه های نیما به همسرش، عنکبوت و فریادهای دیگر، کندوهای شکسته، آب در خوابگه مورچگان، حکایت و خانواده سرباز.

nima10.jpg





نخستین مجموعه کامل آثار نیمایوشیج، به کوشش سیروس طاهباز و نظارت شراگیم یوشیج در سال 1364 شمسی در تهران منتشر شد.
کالبد نیما، سال ها در تهران به امانت به خاک سپرده شده بود، که سرانجام به زادگاهش یوش انتقال یافت و به گور خفت.


دلیل اصلی شهرت : انقلاب نیمایوشیج با دو شعر ققنوس و غرابه شروع شده است. وی بنیانگذار شعر نو فارسی بود و تمام ساختارهای شعر کهن فارسی را به جدال کشید.
تاریخ تولد : سال 1274 هجری شمسی
تاریخ وفات : سال 1338 هجری شمسی
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
39
17
8
خلاصه:
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج، (زاده ۲۱ آبان ۱۲۷۴ در دهکده یوش از توابع شهرستان نور استان مازندران – درگذشته ۱۳ دی ۱۳۳۸خورشیدی در شمیران شهر تهران) شاعر معاصر ایرانی و پدر شعر نو فارسی است. وی بنیانگذار شعر نو فارسی است.

نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران انقلابی به پا کرد. نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خود نیما بر هنر خویش نهاده بود. تمام جریان‌های اصلی شعر معاصر فارسی مدیون این انقلاب و تحولی هستند که نیما مبدع آن بود. بسیاری از شاعران و منتقدان معاصر، اشعار نیما را نمادین می‌دانند و او را هم‌پایه‌ی شاعران سمبولیست به نام جهان می‌دانند. نیما همچنین اشعاری به زبان مازندرانی دارد که با نام روجا چاپ شده‌است.

نام اصلی : علی اسفندیاری

زمینهٔ کاری : شاعر، نویسنده، منتقد و نظریه پرداز ادبی

زادروز : ۲۱ آبان ۱۲۷۴ – یوش، مازندران

مرگ : ۱۳ دی ۱۳۳۸ – شمیران، تهران

پدر و مادر : ابراهیم خان اعظام السلطنه

ملیت : ایرانی

محل زندگی : یوش، تهران، آستارا

علت مرگ : بیماری

جایگاه خاکسپاری : امامزاده عبدالله تهران – سپس در حیاط خانه اش در یوش

در زمان حکومت : رضا شاه

رویدادهای مهم : جنگ جهانی دوم، جنبش مشروطه

لقب : پدر شعر نو

بنیانگذار : شعر نیمایی

پیشه : معلم

کتاب‌ها : افسانه،ای شب، قصه رنگ پریده، آب در خوابگه مورچگان، حرف‌های همسایه ، شعر چیست؟، روجا و…

تخلص : نیما

همسر : عالیه جهانگیر

فرزندان : شراگیم

مدرک تحصیلی : دانش‌آموخته‌ی مدرسه عالی سن لوئی

دلیل سرشناسی : نوآوری در شعر فارسی

اثرگذاشته بر : شاعران پس از خود

زندگی
علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج در سال ۱۲۷۴هجری خورشیدی، درروستای یوش از توابع بخش بلده شهرستان نور به دنیا آمد. پدرش ابراهیم‌ خان اعظام‌ السلطنه متعلق به خانواده‌ای قدیمی ازمازندران بود و به کشاورزی و گله‌ داری مشغول بود.

پدر نیما زندگی روستایی، تیراندازی و اسب‌ سواری را به وی آموخت. نیما تا سن دوازده سالگی در زادگاهش روستای یوش و در دل طبیعت زندگی کرد. نیما خواندن و نوشتن را نزد آخوند ده فرا گرفت ولی دلخوشی چندانی از او نداشت چون او را شکنجه می‌ داد و در کوچه باغ‌ها دنبال نیما می‌ کرد.

اقامت در تهران
۱۲ ساله بود که به همراه خانواده به تهران رفت و در مدرسه عالی سن لویی مشغول تحصیل شد. در مدرسه از بچه‌ها کناره‌ گیری می‌ کرد و به گفته خود نیما با یکی از دوستانش مدام از مدرسه فرار می‌کرد.

پس از مدتی با تشویق یکی از معلم‌ هایش به نام نظام وفا به شعر گفتن مشغول گشت و در همان زمان با زبان فرانسه آشنایی یافت و شعر گفتن به سبک خراسانی را شروع کرد.

پس از پایان تحصیلات در مدرسه سن‌ لویی نیما در وزارت دارایی مشغول کار شد. اما پس از مدتی این کار را مطابق میل خود نیافت و آن را رها کرد.

فعالیت‌های اجتماعی
دوران نوجوانی و جوانی نیما مصادف است با توفانهای سهمگین سیـاس*ـی – اجتماعی در ایران نظیر انقلاب مشروطه و جنبش جنگل و تاسیس جمهوری سرخ گیلان،روح حساس نیما نمی‌توانست از این توفان‌ های اجتماعی بی تاثیر بماند.

نیما از نظر سیـاس*ـی تفکر چپگرایانه داشت و با نشریه ایران سرخ، یکی از نشریات حزب کمونیست ایران (دهه ۱۹۲۰) که برادرش لادبن سردبیر آن بود و در رشت چاپ و منتشر می‌شد، همکاری قلمی داشت.

زمانی تصمیم گرفت به میرزا کوچک خان جنگلی بپیوندد و همراه با او بجنگد تا کشته شود. در دهه بیست خورشیدی در نخستین کنگره نویسندگان ایران عضو هیات مدیره کنگره بود و اشعار وی در نشریات چپگرای این دوران منتشر می‌گردید.

ازدواج و ترک تهران
نیما یوشیج در۶ اردیبهشت سال ۱۳۰۵خورشیدی با عالیه جهانگیر، فرزند میرزا اسماعیل شیرازی و خواهرزاده نویسنده نامدار میرزا جهانگیر صوراسرافیل، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج که تا پایان عمر دوام یافت فرزند پسری بود به نام شراگیم که اکنون در آمریکا زندگی می‌کند. شراگیم در سال ۱۳۲۴خورشیدی به دنیا آمد.

درست یک ماه پس از ازدواج، پدرش درگذشت. در همین زمان چند شعر از او در کتابی با عنوان خانواده سرباز چاپ شد. وی که در این زمان به دلیل بیکاری خانه‌ نشین شده بود در تنهایی به سرودن شعر مشغول بود و به تحول در شعر فارسی می‌اندیشید اما چیزی منتشر نمی‌ کرد.

در سال ۱۳۰۷خورشیدی، محل کار همسر نیما به آمل انتقال پیدا کرد. نیما نیز با او به این شهر رفت. یک سال بعد آنان به رشت رفتند. عالیه در آنجا مدیر مدرسه بود. او مدتی نیز در دبیرستان حکیم نظامی شهرستان آستارا واقع در مرز شوروی سابق به امر تدریس مشغول بود.

تغییر نام و آغاز شاعری
علی اسفندیاری در سال ۱۳۰۰خورشیدی، نام خود را به نیما تغییر داد. نیما نام یکی از اسپهبدان تبرستان بود و به معنی کمان بزرگ است. او با همین نام شعرهای خود را امضا می کرد. در نخستین سال‌های صدور شناسنامه نام وی نیماخان یوشیج ثبت شده‌ است.

نیما در سال ۱۳۰۰، منظومه قصه رنگ پریده را که یک سال پیش از آن سروده بود در هفته‌ نامه قرن بیستم میرزاده عشقی به چاپ رساند. این منظومه مخالفت بسیاری از شاعران سنتی و پیرو سبک قدیم مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی شیرازی را برانگیخت. شاعران سنتی به مسخره و آزار وی دست زدند.

نیما پس از مدتی به تدریس در مدرسه‌های مختلف از جمله مدرسه عالی صنعتی تهران و همکاری با روزنامه‌ هایی چون مجله موسیقی و مجله کویر پرداخت. انقلاب نیما با دو شعر «ققنوس» (بهمن ۱۳۱۶ش) و «غراب» (مهر ۱۳۱۷ش) آغاز می‌شود و او این دو شعر را در مجلهٔ «موسیقی» که یک مجلهٔ دولتی بود، منتشر کرد.

او در ۶۲ سال زندگی خود توانست معیارهای هزارساله شعر فارسی را که تغییر ناپذیر و مقدس و ابدی می‌نمود، با شعرهایش تحول بخشد.

زمینه تاریخی
با شروع جنبش مشروطه‌ خواهی ایرانیان بینشی تازه رواج یافت که بر طبق آن عصری تازه فرا رسیده است که با همه دوره‌های تاریخ ملی تفاوت دارد. روشنفکران این دوران معتقد بودند که عصر استبداد سیـاس*ـی به پایان رسیده است و همه احساس می‌ کردند که باید در عرصه فرهنگ نیز تحولی مشابه اتفاق بیفتد. شاعران و نویسندگان این عصر در پی زیباشناسی جدیدی بودند و می‌ خواستند شعری تازه بسرایند که با شعر گذشته فارسی فرق داشته باشد.

یکی از عوامل موثر دیگر در تحولات ادبی این دوران آشنایی روشنفکران ایرانی با ادبیات اروپایی بود. به باور آنان انقلاب مشروطیت با انقلاب فرانسه مشابهت داشت و قادر بود فضای تازه‌ای ایجاد کند که در آن چهره‌های برجسته‌ ای پرورش یابند که با شاعران و نویسندگان برجسته اروپا قابل مقایسه باشد.

علاقه و توجه روشنفکران به ادبیات اروپا و بخصوص ادبیات فرانسوی باعث شد تا برخی آثار نویسندگان بزرگ آن زمان اروپا مانند ویکتور هوگو، لامارتین، ژان ژاک روسو، آلفونس دوده و شاتو بریان ترجمه شود که بر نوشته‌های بسیاری از ادیبان ایرانی تأثیر گذاشت.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
39
17
8
شعر نیمایی
شعر نیمایی، سبکی از شعر معاصر فارسی است که نخستین نمونه شعر نو در ادبیات فارسی بوده و برآمده از نظریه ادبی نیما یوشیج شاعر معاصر ایرانی است. تحولی که نیما انجام داد در دو حوزه فرم و محتوای شعر کلاسیک فارسی بود. با انتشار شعر افسانه نیما مانیفست شعر نو را مطرح کرد که تفاوت بزرگ محتوایی با شعر سنتی ایران داشت.

افسانه، تحولی بزرگ
باتوجه به مقدمهٔ کوتاهی که خود نیما بر این شعر نوشته است ویژگی‌های « افسانه » را به شرح زیر می‌توانیم برشمریم :

نوع تغزل آزاد که شاعر در آن به گونه‌ ای عرفان زمینی دست پیدا کرده است.

منظومه‌ ای بلند و موزون که در آن مشکل قافیه پس از هر چهار مصراع با یک مصراع آزاد حل شده است.

توجه شاعر به واقعیت‌های ملموس و در عین حال نگرشی عاطفی و شاعرانهٔ او به اشیا.

فرق نگاه شاعر با شاعران گذشته و تازگی و دور بودن آن از تقلید.

نزدیکی آن در پرتو شکل بیان محاوره‌ای به ادبیات نمایشی ( دراماتیک ).

سیر آزاد تخیل شاعر در آن.

بیان سرگذشت بی دلیها و ناکامی‌های خود شاعر که به طرز لطیفی با سرنوشت جامعه و روزگار او پیوند یافته است.

روح غنایی و مواج افسانه و طول و تفصیل داستانی و دراماتیک اثر منتقد را بر آن می‌دارد که بر روی هم بیش از هر چیز تاثیر نظامی را بر کردار و اندیشهٔ نیما به نظر آورد حال آن که ترکیب فلسفی و صوری و به ویژه طول منظومه، زمان سرودن آن، کیفیت روحی خاص شاعر به هنگام سرودن شعر، ذهن را به ویژگی‌های شعر « سرزمین بی حاصل »، منظومهٔ پرآوازهٔ تی . اس . الیوت شاعر و منتقد انگلیسی منتقل می‌کند که اتفاقا سرایندهٔ آن همزمان نیما و در نقطهٔ دیگر از جهان سرگرم آفرینش مهمترین منظومهٔ نوین در زبان انگلیسی بود.

همه گیری شعر نیمایی
این شیوه سرودن شعر به سرعت جایگزین شعر کلاسیک فارسی گردید و سپس با ایجاد تفاوت هایی در فرم شعر نو، آن را به شیوه‌های نیمایی، سپید، حجم و … دسته بندی کردند.

تلاش نیما یوشیج برای تغییر دیدگاه سنتی شعر فارسی بود و این تغییر محتوا را ناگزیر از تغییر فرم و آزادی قالب می‌دانست. آزادی که نیما در فرم و محتوا ایجاد کرد، در کار شاعران بعد از وی، مانند احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و منوچهر آتشی به نقطه‌های اوج شعر معاصر ایران رسید. با این حال نیما شعر خود را از لحاظ نگرش به جهان و محتوای کار پیشروتر و تازه تر از کار شاعران بعدی مانند شاملو به شمار می‌ داند.

نظر نیما در باب شعر سنتی فارسی
مطابق نظریات سنتی در شعر فارسی تعداد ارکان عروضی هر شعر در محور عمودی همواره ثابت می‌ماند. نیز بنا به اقتضای قالب یا نوع ادبی شعر (نظیر غزل، مثنوی و رباعی)، قافیه با فرمولی ثابت تکرار می‌شد.

نیما در ابتدای شاعری خود از شعر کهن فارسی نفرت داشت.اما بعدها نگاه خود را تغییر داد. نیما زمانی نوشته بود:

از تمام ادبیات گذشته قدیمی نفرت غریبی داشتم… اکنون می‌دانم که این نقصانی بود.

و در جای دیگری می‌ نویسد: من خودم یکی از طرفداران پا بر جای ادبیات قدیم فارسی و عربی هستم.

مخالفت سنت‌ گرایان با شعر نیمایی
وقتی نیما نظریه ادبی خود را تدوین می‌ کرد حامیان شعر سنتی فارسی که باورهای خود را در معرض هجومی تمام عیار می‌دیدند اظهار داشتند که شعر فارسی به عنوان ارجمند ترین نماد فرهنگی ایران در معرض نفوذ بیگانگان قرار گرفته است. از نظر آنان شعر نو نشانه تسلیم فرهنگی در برابر خارجی‌ها بود و به زودی روح فرهنگ ایرانی را نابود خواهد کرد.سنت‌گرایان در حقیقت معتقد بودند که نیما و پیروانش با این سنت آشنایی ندارند و حتی نیما را به مرگ تهدید کردند.

نگاه محافل دانشگاهی به شعر نیما تا دهه چهل خورشیدی منفی بود و از پذیرش آن سر باز می‌زدند. اما نگاه سنت‌ گرایان دانشگاهی به نظریات نیما با تلاش برخی استادان که بخصوص با نقد ادبی مدرن آشنایی داشتند رفته رفته تغییر کرد. در میان کسانی که نقشی مهم در تغییر نگرش رایج در دهه چهل خورشیدی داشتند باید از غلامحسین یوسفی و محمد رضا شفیعی کدکنی یاد کرد.

حمایت نوگرایان از شعر نیمایی
برخی از شاعرانی که امروز در زمره نوگرایان به حساب می‌آیند از نخستین حامیان نیما بودند. از جمله این افراد باید به احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، هوشنگ ابتهاج و مهدی اخوان ثالث اشاره کرد.

نیما می‌ کوشید شعر معاصر فارسی را با نیازهای ایران مدرن سازگار کند. پس از جنبش مشروطه عرصه حیات اجتماعی ایران تغییر کرده بود. پیش از شعر، نثر فارسی با تلاش‌های کسانی نظیر طالبوف، حاج زین‌ العابدین مراغه‌ ای، صور اسرافیل و دیگران متحول شده بود و به نوعی خود را سازگار کرده بود. به طور کلی شعر جدید اشتیاقی خاص برای پرداختن به مسائل اجتماعی از خود نشان می‌دهد، در حالی که شعر کلاسیک چنین نیست.

نیما اگر چه هنوز هم مخالفانی در میان شاعران سنت‌گرا دارد توانسته است پیروان قابل توجهی برای خود دست و پا کند و ظرفیت تازه‌ای به شعر کهن فارسی اضافه کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
39
17
8
آثار نیما
منظومه قصه رنگ پریده در حقیقت نخستین اثر منظوم نیمایی است که در قالب مثنوی (بحر هزج مسدس) سروده شده‌ است. شاعر در این اثر زندگی خود را روایت کرده‌ است و از خلال آن به مفاسد اجتماعی پرداخته‌ است.بخش نخست این کار در قرن بیستم چاپ شده بود. سپس افسانه را سرود که در آن روحی رمانتیک حاکم است و به عشق نیز نیما نگاهی دیگرگونه دارد و عشق عارفانه را رد می‌کند.چنان که خطاب به حافظ می‌گوید:
حافظا این چه کید و دروغ است
کز زبان می وجام ساقی است
نالی ار تا ابد باورم نیست
که بر آن عشـ*ـق بـازی که باقی است
من بر آن عاشقم کو رونده‌است
نیما در این آثار و اشعاری نظیر خروس و روباه، چشمه و بز ملاحسن مسأله‌ گو افکاری اجتماعی را بیان می‌کند اما قالب اشعار قدیمی است. مشخص است که وی مشق شاعری می‌کند و هنوز راه خود را پیدا نکرده‌ است. با این حال انتشار افسانه دنیای ادبیات آن زمان را برآشفت. ای شب نیز در هفته‌ نامه نوبهار محمد تقی بهار چاپ شد و جنجالی برانگیخت.
۱۳۰۱- قصه رنگ پریده، خون سرد
۱۳۰۵- فریادها
۱۳۳۶- مانلی
۱۳۳۹- افسانه و رباعیات
۱۳۴۴- ماخ اولا
۱۳۴۵- شعر من
۱۳۴۶- شهر شب شهر صبح
۱۳۴۶- ناقوس
۱۳۴۶- آب در خوابگه مورچگان
۱۳۴۸- یادداشت ها و مجموعه اندیشه
۱۳۴۹- قلم انداز
۱۳۵۲- مانلی و خانه سریویلی
۱۳۵۴- حکایات و خانواده سرباز
۱۳۷۰- مجموعه کامل اشعار نیما یوشیج
۱۳۷۶- نیما یوشیج، مجموعه شعرهای نو، غزل، قصیده و قطعه
۱۳۲۹- افسانه (منظومه)
فریادهای دیگر و عنکبوت رنگ
آثار داستانی نیما:
۱۳۴۹- آهو و پرنده ها
۱۳۵۰- توکایی در قفس
۱۳۲۳- مرقد آقا
کندوهای شکسته
مقالات تحقیقی:
۱۳۵۱- ارزش احساسات و۵ مقاله در شعر و نمایش
۱۳۶۴- مجموعه آثار نیما یوشیج
۱۳۳۵- ارزش احساسات
۱۳۷۹- غول و نقاش
درباره شعر و شاعری (درباره شعر)
حرفهای همسایه (درباره شعر)
مجموعه نامه ها:
دنیا خانه من است
نامه های نیما
ستاره ای در زمین
نامه های نیما به همسرش عالیه
مجموعه کامل نامه های نیما یوشیج
کشتی و طوفان
دو سفرنامه از نیما یوشیج
۱۳۲۹- دونامه
۱۳۶۸- نامه ها
۱۳۶۳- نامه های نیما یوشیج به…

آثاری درباره نیما یوشیج
مهدی اخوان ثالث، بدعت‌ها و بدایع نیما یوشیج
مهدی اخوان ثالث، عطا و لقای نیما یوشیج
شاپور جورکش، بوطیقای شعر نو
بهمن شارق، نیما و شعر فارسی، بررسی و نقد آثار نیما یوشیج
حسین صمدی، کتابشناسی نیما
سیروس طاهباز و محمدرضا لاهوتی، یادمان نیما یوشیج
محمد عبدعلی، فرهنگ واژگان و ترکیبات اشعار نیما یوشیج
محمود فلکی، نگاهی به شعر نیما
حمید حسنی، موسیقی شعر نیما (تحقیقی در اوزان و قالب‌های شعریِ نیمایوشیج)
سیروس طاهباز، کماندار بزرگ کوهساران: زندگی و شعر نیما یوشیج
محمد حقوقی، نیما یوشیج: شعر نیما یوشیج از آغاز تا امروز، شعر‌های برگزیده تفسیر و تحلیل موفق ترین شعرها
سعید حمیدیان، داستان دگردیسی: روند دگر گونیهای شعر نیما یوشیج
سیاوش کسرایی، در هوای مرغ آمین: نقد‌ها، گفت و گوها و داستان ها
محمد علی شهرستانی، عمارت دیگر (معنی شعر نیما) در پنج بخش
تقی پور نامداریان، خانه‌ ام ابری است: شعر نیما از سنت تا تجدد
عطاء الله مهاجرانی، افسانه نیما
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
کاربر انجمن
کاربر انجمن
Jun
39
17
8
درگذشت نیما یوشیج
نیما یوشیج، این شاعر بزرگ، درحالی ‌که به علت سرمای شدید یوش، به ذات‌ الریه مبتلا شده بود، برای معالجه به تهران آمد؛ معالجات تاثیری نداشت و در ۱۳دی ۱۳۳۸درگذشت و در امامزاده عبدالله تهران به خاک سپرده شد. در سال ۱۳۷۲خورشیدی، بنا به وصیت وی پیکر او را به خانه‌اش در یوش منتقل کردند. مزار او در کنار مزار خواهرش، بهجت‌ الزمان اسفندیاری (درگذشته به تاریخ ۸خرداد ۱۳۸۶) و مزار سیروس طاهباز در میان حیاط جای گرفته‌ است.
خانه نیما یوشیج واقع در یوش، بنایی است که قدمت آن به دوره قاجار می‌رسد. این بنا به شماره ۱۸۰۲از سوی سازمان میراث‌ فرهنگی به عنوان اثر ملی ثبت شده‌ است و حفاظت می‌شود. بازدید از خانه نیما برای عموم آزاد است.
شب دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۳۵
وصیتنامه‌
امشب فکر می ‌کردم برای دکتر حسین مفتاح چیزی بنویسم که وصیتنامه‌ی من باشد؛ به این نحو که بعد از من هیچکس حقّ دست زدن به آثار مرا ندارد به جز دکتر محمّد معین، اگر چه او مخالف ذوق من باشد.
دکتر محمّد معین حق دارد در آثار من کنجکاوی کند. ضمناً دکتر ابوالقاسم جنّتی عطائی و آل احمد با او باشند؛ به شرطی که هر دو با هم باشند. ولی هیچ یک از کسانی که به پیروی از من شعر صادر فرموده‌اند در کار نباشند. دکتر محمّد معین که مَثَل صحیح علم و دانش است، کاغذ پاره‌های مرا بازدید کند. دکتر محمّد معین که هنوز او را ندیده‌ام، مثل کسی است که او را دیده‌ام . اگر شرعاً می‌توانم قیّم برای ولد خود داشته باشم، دکتر محمّد معین قیّم است؛ ولو اینکه او شعر مرا دوست نداشته باشد. امّا ما در زمانی هستیم که ممکن است همه‌ی این اشخاص نام بـرده از هم بدشان بیاید ، و چقدر بیچاره است انسان … !
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
May
13,949
20,889
238
Shz
وضعیت پروفایل
خودت شاید نمی‌دانی چه کردی با دلم اما، دل یک ادم سرسخت را بردی خدا قوت!
بیوگرافی نیما یوشیج (زندگینامه بزرگان)




علی اسفندیاری ملقب به نیما یوشیج مردی بود که با مجموعه شعر افسانه، که بیانیه ی شعر نو فارسی بود، انقلاب بزرگی در فضای راکد شعر و شاعری ایران ایجاد کرد؛ او آگاهانه ک*مر همت بست تا تمام پایه و اساس شعر کهن فارسی را به چالش بکشد. نیما یوشیج برای این هنر خود نام «شعر نو» را انتخاب کرد.




دوستان عزیز سایت پرورش افکار برای شناخت بیشتر و آگاهی از زندگی نامه نیما یوشیج با ما در ادامه ی مقاله همراه باشید.




دوران کودکی و نوجوانی نیما یوشیج



نیما یوشیج در ۲۱ آبان ۱۲۷۶ در منطقه ای به نام یوش در نزدیکی کوه البرز که از توابع شهر نور مازندران می باشد، متولد شد. پدرش ابراهیم خان اعظام السلطنه نام داشت و شغل او گله داری و کشاورزی بود.



نیما از همان کودکی اسب سواری، تیراندازی و چند و چون زندگی روستایی را از پدرش فرا گرفت. وی ابتدا خواندن و نوشتن را نزد آخوند روستا یاد گرفت، ولی به خاطر آزار و اذیت های او، خیلی دل خوشی از معلم خویش نداشت.




خانواده ی نیما در یازده سالگی به تهران نقل مکان کردند و در خانه ای اجاره ای روبه روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه خواهان بود، و در کنار مدرسه ی دارالشفا ساکن شدند.




نیما ابتدا در دبستان حیات جاوید درس می خواند ولی پس از مدتی به یک مدرسه کاتولیک که در آن زمان مدرسه «سن لویی» نام داشت، فرستاده شد. سپس مورد تربیت و تشویق یک معلم خوش رفتار قرار گرفت، او کسی نبود به جز «نظام وفا» که امروزه شاعر به نامی می باشد. او بود که نیما را به شعر گفتن ترغیب کرد. نیما ابتدا سرودن شعر را به سبک خراسانی آغاز کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
May
13,949
20,889
238
Shz
وضعیت پروفایل
خودت شاید نمی‌دانی چه کردی با دلم اما، دل یک ادم سرسخت را بردی خدا قوت!
آغاز فعالیت حرفه ای نیما یوشیج



نیما یوشیج در ۲۲ سالگی استخدام وزارت دارایی شد، ولی پس از مدتی آن را رها کرد. او اولین شعر خود را در سن ۲۳ سالگی سرود که مثنوی بلند «قصه ی رنگ پریده» نام دارد. خود نیما این شعرش را اثری بچگانه نامیده است.





در سال ۱۳۰۰ بود که اسم خود را عوض کرد و نام نیما را که به معنی کمان بزرگ است، برای خود انتخاب کرد. در دی ماه سال ۱۳۰۱ مجموعه شعر «افسانه» را سرود و شعرهایش را با نام نیما امضا کرد. او این اثر خود را که به نوعی سنگ بنای شعر نو بود را به استاد خود نظام وفا تقدیم کرد. سپس قسمت هایی از مجموعه ی افسانه را در مجله ی قرن بیستم که میرزاده عشقی سردبیر آن بود به چاپ رساند.





همزمان با انتشار این مجموعه جمعی از شاعران پیروی سبک کهن شعر فارسی مانند ملک الشعرای بهار و مهدی حمیدی به شدت با او به مخالفت پرداختند، و حتی برخی از شاعران سنتی به مسخره کردن و آزار او روی آوردند.



نیما یوشیج در سال ۱۳۱۷ عضو هیات تحریریه مجله ی موسیقی شد و به فعالیت های مطبوعاتی مشغول شد. او در آن جا در کنار افراد شاخصی مانند محمد ضیاء هشترودی، عبدالحسین نوشین و صادق هدایت کار می کرد. سپس شعرهای «ققنوس» و «غراب» را که سروده بود را به همراه مقاله بلند «ارزش احساسات در زندگی هنرپیشگان» چاپ کرد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

Who has read this thread (Total: 0) View details

بالا