به نام خدایی که؛ هستی را با مرگ، دوستی را بیرنگ، زندگی را بارنگ،عشق را رنگارنگ، رنگینکمان را هفترنگ، شاپرک را صدرنگ و آدمیان را دلتنگ یکدیگر آفرید.
عرض سلام و ادب و احترام و کلی چیزای خوب خوب دارم؛ خدمت کافه نویسندگانیهای عزیزدلم؛ ولی از اونجایی که طولشون رو ندارم؛ مساحتش قابل محاسبه نیست!
ترلان محمدی هستم؛ یکعضو کوچک از مجموعه کافه نویسندگان که مفتخر بودم در کنار یکتیم بااستعداد، موفق و خلاصه کنم همه چیز تمام کار کنم و سرپرستیشون رو برعهده بگیرم. گروهی که شاهد تمام زحماتشون تا لحظه اخر بودم و از هیچکمکی دریغ نکردن. سرتون رو درد نیارم؛ از قدیم گفتن: «چیزی که عیان است؛ چه حاجت به بیان است!»
بریم سراغ اصل مطلب: اینجاییم تا زحمات این چندروز رو پیشکش چشمای مستانتون کنیم و شما هم بدور از رفیقبازی و تقلب و غیره گروه برتر رو انتخاب کنید.
راجب اسم گروه بگم: من همیشه و برای همهی کارهام از اسامی اصیل ایرانی استفاده میکنم چرا که معتقدم یک انسان همیشه باید نشاندهنده و نمادی از اصالتش باشه و این اصالت بازهم تکرار خواهد شد. دلیل انتخاب نام مستان؛ پایداری شادمانی در تیم و همچنین ابراز خوشنودی در چشم مخاطبان است.
احتیاجی به تعریف و تمجید و خواهش برای برگزیده شدن نمیبینم؛ چون اعتقاد دارم انسانها قدرت دیدن و فهمیدن دارن و به کارم و گروهم اطمینان دارم.
نمادها و پایه و اساسشون:
لوگو اختصاصی تیم مستان از لغت مستان که صرف نظر کنیم در لوگو تاجی رو در بالای لوگو مشاهده میکنیم که به برتریت مستان اشاره میکنه و همینطور نماد قلم که نمایانگر ادبی بودن گروه...
بنر اختصاصی تیم مستان و اما بنر که نمایانگر همه چیز هست و جای هیچ بحثی رو نداره و شعار گروه:
متن ققنوس...
در انبوهِ کوهِ طور
جفتش را قربانیِ پرتوِ خورشید کرد و
خود
با سوزاندن پرِ خویش...
به افسانهها پیوست.
از میانِ سی مرغِ سرگردان در دنیایِ
اسطوره و حماسه
سیمرغ
خاکسترِ ققنوس را به هُمای چشم روشنی داد
تا پرهایِ سعادت را برسر ماسوا افکَنَد.
ققنوس فدای اِپیدمی سعادتی شد که پیش از سوختن
عشقش را در اوجِ آسمان
در طبلِ رسوایی عشق همای دمیده بود!
سالها گذشت...
و بی سعادتی ققنوس سعادتِ مخفی شدگان زیربالهای سوختهاش شد.
ترجمه به سه زبان: انگلیسی، اسپانیایی و ترکی انگلیسی: Phoenix...
In the mass of tuor mountain
Sacrifice the only pair of itself for a bit of sunshine and sacrifice itself by Bruning the feather and wings of itself to be buried in the legends...
Through all the thirty wanderer birds, In the world of fable and legends, simurgh gave the ash of the Phoenix to the homay than it may expand the wings of happiness through the God's kingdom.
Phoenix sacrifice itself for the Epidemic of the happiness that before its burning, gave its true love to blowing the scandal of homay love at the height of thr sky. years have been past and Ignorance of the Phoenix may have been the only happiness for those who cover them under the burned wings of the Phoenix...
اسپانیایی: El fénix En la masa de montañas
Sacrifique el único par de sí mismo por un poco de sol y sacrifíquese al Bruning con su pluma y sus alas para ser enterrado en las leyendas ...
A través de las treinta aves errantes, En el mundo de las fábulas y las leyendas, Simurgh le dio las cenizas del Fénix al hogar para que pueda arrastrar las alas de la felicidad a través del reino de Dios.
Phoenix se sacrificó por la Epidemia de la felicidad que, antes de quemar el verdadero amor, sople el escándalo de su verdadero amor, homay en el cielo. Han pasado años y la Ignorancia del Fénix puede haber sido la única felicidad para aquellos que los cubren bajo las alas quemadas del Fénix ...
ترکی: ...ANKA Kuşu
Toor Dağın'da
Eşini güneş ışınlarına kurban etti
özu
...Tüylerini yakarak
.Efsanelere katıldi
Dünyadaki göçebeci simurgh'lar dan
Efsane ve Destan
Simurgh kuşu
Anka külunu gözlerinin ışığı humay'i na verdiki
Mutluluk tüylerini Dünya'daki yaratıkları'nin
.başina Atsin
Anka kuşu mutluluk epidemi'si kurbanı oldu ki yanmadan önce Sevgisini Gökyüzünün üstünde
Homay aşk skandalı davuluna humay'ini aşkina üflenmişti